ما بیشماران نه تنها برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی بی وقفه مبارزه خواهیم کرد، ما نه تنها نوع و شکل حکومت انقلابی مورد نظرمان را، حکومتی که برای از بین بردن ستم طبقاتی، ستم جنسیتی، ستم ملی، ستم بر اقلیت های مذهبی، ستم بر اقلیت های جنسی و جنسیتی و نجات محیط زیست اساس و بنیان آن را تشکیل می دهد به میان می کشیم و برای ساختن آن تمام توان مبارزاتی مان را به کار می گیریم ، بلکه هم زمان در این راستا همه بیراهه های ارتجاعی را بیرحمانه افشا می کنیم و اجازه نمی دهیم از مبارزات انقلابی توده های جان به لب رسیده، از نقش پیشتازمان در مبارزه انقلابی و از خون عزیزان مان، به نفع طبقه ستمگر و استثمار کننده خود استفاده کنید.
بدون شک برای ما زنان، زنانی که به امید رها شدن از خشونت های وحشیانه و زن ستیزانه طالبان می جنگیم و قدم های اولیه و مهمی را در راستای رهایی خود از ستم جنسیتی بر می داریم، مهم و تعیین کننده است که هم زمان علیه کلیه قدرت های امپریالیستی به ویژه امپریالیسم آمریکا که برای منافع خود، طالبان را به قدرت رساندند و از آن حمایت می کنند، مبارزه بی امانی را پیش بریم.
یادمان باشد زمانی که جمهوری اسلامی با تیغ و اسید و بازداشت، حجاب اجباری را بر زنان تحمیل کرد، همین دولت های غربی و ایدئولوگ های شان نه تنها از مقاومت و مبارزه زنان علیه حجاب اجباری دفاع نکردند، بلکه تحت نام «نسبیت فرهنگی» در عمل کنار جمهوری اسلامی قرار گرفتند. این در کنار جمهوری اسلامی قرار گرفتن را می توان در بسیاری از سکوت کردن های شان در برابر سرکوب زنان دید. این همراهی را می توان در همین پذیرش عضویت جمهوری اسلامی در سال میلادی گذشته در کمیسیون مقام زن سازمان ملل دید. آن هم در سال گذشته ای که زنان وسیعا در حال مبارزه و مقاومت علیه حجاب اجباری بودند.
درست است که گشت ارشاد «تعطیل» اعلام شد، اما مبارزه ما زنان علیه حجاب اجباری، مبارزه علیه کل نظام زن ستیز بوده است و نه یکی از ارگان های سرکوب این رژیم به نام گشت ارشاد.
بدون شک مبارزه جهانی زنان علیه اشکال مختلف خشونت از جایگاه مهمی برای پیشروی در مبارزه جهت رفع ستم جنسیتی برخوردار است. اما مبارزات جسورانه و شکوهمند زنان در ایران، این حقیقت را عریان تر کرد که مبارزه با سیستم مردسالار سرمایه داری که عامل اصلی تولید و باز تولید خشونت بر زنان است، راه حل واقعی و نهایی می باشد.
خواست اتحاد در میان زنان و مردان معترض در خیابان ها و در میان نیروهای مبارز و انقلابی، خواست درست و بر حقی است و در چگونگی طی کردن پروسه صحیح مبارزه و جهت گیری های آتی آن نقش تعیین کننده دارد. در حقیقت مردم به ویژه آنان که در میدان نبردند به خوبی به امر حیاتی اتحاد و همبستگی وسیع برای پیشروی مبارزه واقف اند و در شعارهای شان هم چون «اتحاد، مبارزه، پیروزی»، آن را پیش گذاشته اند.
در بستر جامعه ای که با عاملیت امپریالیسم امریکا، با حاکمیت طالبان، با حضور داعش و با ایفای نقشِ سایر بنیادگرایانِ مرتجعِ منطقه، در افغانستان مهیا گردیده است، هر روز فاجعۀ انسانی تازه ای را انتظار می کشیم.
ژینا، نامت که همان زندگی است به بیشمار زنان و مردان زندگی ای سر شار از امید و آرزو بخشیده و امروزه در کف خیابان کل نظام جمهوری اسلامی قاتل تو و هزاران هزار نفر دیگر را به مصاف طلبیده اند. ژینا، مبارزات چند روز اخیر نشان داد که همه مردم به وسعت کل جامعه به خاطر قتل بی رحمانه تو، دادخواهند!
غم و خشم از دست دادن مهسا را باید در مبارزه و گسترش آن در خدمت به سرنگونی رژیم جنایتکار و زن ستیز جمهوری اسلامی قرار دهیم و پایه های جامعه انقلابی را بسازیم که آغازی برای پایان دادن به هر شکل از ستم جنسیتی باشد. این گونه می توانیم درس عبرتی به همه زن ستیزان سرمایه دار حاکم بر جهان بدهیم.
بدون شک مبارزه مادران دادخواه می تواند در پیشبرد مبارزه وسیع تر و هدفمندتر در خدمت به سرنگونی انقلابی رژیم جمهوری اسلامی برای ساختن جامعه و آینده ای متفاوت نقش مهمی را ایفا کنند. جامعه و آینده ای که تضمین کند چنین جنایاتی رخ نخواهند داد. آینده و جامعه ای که در آن نه تنها کسی به خاطر عقایدش زندانی و اعدام نمی شود، بلکه به عقاید مختلف و مخالف در خدمت به کشف حقیقت و تعمیق آگاهی انسان ها برای پیشرفت جامعه، میدان داده می شود.