سرسخن: جنگ علیه زنان

روشن است که در نسل کشی فلسطینی‌ها، به هیچ کس رحم نشده است، اما طبق داده‌های گوناگون حتی از نهادهای امپریالیستی هم چون سازمان ملل، هیچ مکان امنی برای زنان در غزه وجود ندارد. این جنگ به شیوه بی‌سابقه‌ای زنان را هدف قرار داده، آنان را می‌کشد و زخمی می‌کند. بر طبق آمار ها، روزانه دول اسرائیل/آمریکا بطور متوسط بین ۶۳ تا ۶۵ زن را به قتل می‌رسانند. بر اساس گزارش کارشناسان سازمان ملل، تعدادی از زنان، نوجوانان و کودکان دختر در غزه توسط سربازان اسرائیلی اعدام شده اند. در این گزارش هم چنین آمده است که موارد متعددی از هدف گیری عمدی و کشتار غیر قانونی زنان و کودکان فلسطینی در حال فرار، توسط ارتش اسرائیل انجام شده است. در عین حال، بیش از یک میلیون زن و دختر بچه آواره و سرگردان بدون سر پناه، غذا و آب، بیشترین بار خشونت وحشیانه و سازمان یافته جنگ ارتجاعی را بدوش می‌کشند.

آزار جنسی و تجاوز به زنان زندانی سیاسی در زندان های طالبان

اگرچه تجاوز جنسی یکی از بدترین شکنجه‌ها و فشار روحی علیه هر انسان است اما برای زنان افغانستان نه تنها فقط خود عمل تجاوز از نگاه روحی، روانی و جسمی بدترین شکنجه است بلکه تبعات اجتماعی خیلی بدی نیز در پی دارد که بسیاری از آنان را در موقعیتی قرار می‌دهد که به زندگی خود پایان دهند. ما شاهد خودکشی زنان جوان بعد از رهایی از زندان طالبان بارها بوده و هستیم. یکی از آن‌ها طاهره زن جوانی ۱۹ ساله در ولایت بامیان بود که بعد آزاد شدن از زندان طالب بخاطر تجاوزات جنسی این گروه دست به خودکشی زد. خودکشی طاهره ۱۹ ساله بعد از رها شدن از زندان طالب نه قضیه اول است و نه هم اخیر خواهد بود. قبلا نیز زن جوانی در ولایت دایکندی بعد از آزاد شدن از زندان طالبان خودکشی کرده بود و هم چنان چندین زن دیگر در دشت برچی کابل و سایر ولایت‌های کابل بعد از رهایی از زندان طالبان یا خودکشی کردند و یا هم به نام مشکلات فامیلی خاموشانه به قتل رسانده شدند.

زنان خانه دار و کار خانگی

در واقع کارخانگی ادامه حیات سرمایه داری را هم از لحاظ ایدئولوژیک و هم از نظر نیروی کار تضمین می‌کند. مردسالاری در خانه و خانواده، برای سرمایه داری نقش مهمی در کنترل اجتماعی ایفا می‌کند و اهمیت دادن به جایگاه زنان در خانه و خانه داری، امری است که این فرهنگ مردسالاری را در جامعه نهادینه می‌سازد؛ بی‌دلیل نیست که مارگارت تاچر به عنوان اولین نخست وزیر زن در انگلستان و از نظریه پردازان مطرح انگلیسی، در جایگاه رئیس دولت و حافظ منافع «سرمایه»، برای تبلیغ «خانه داری زنان» می‌گوید که اگر چه نخست وزیر هستم و در کارهای سیاسی کشور نقش دارم ولی وقتی خانه می‌روم، زن خانه داری هستم که غذا را برای دنیس (همسر تاچر) آماده می‌کنم. تاچر به عنوان نمایندۀ سیاسی سرمایه، ایدئولوژی مردسالارانه و «طبیعی» بودن کار زنان در خانه داری را تبلیغ می‌کند، چرا که سرمایه داری به آن نیاز دارد.

نگاهی به ستم بر زنان گروه‌های غیر و اقلیت‌ها در ایران و افغانستان

این وضعیتی که در آن روایت زنان سفیدپوست به عنوان «روایت غالب» در فمینیسم مورد تاکید قرار گرفته، باعث شد که زنان سیاه‌پوست و دیگر زنان رنگین‌پوست احساس کنند که تجارب و دردهایشان نادیده گرفته شده و به حاشیه رانده شده‌اند. در نتیجه، این زنان به درستی به دفاع از خود برخاستند و مقاومت‌هایی را علیه این نادیده‌ گرفتن‌ها شکل دادند. این مقاومت‌ها منجر به پیدایش و توسعه نظریه اینترسکشنالتی شد که توسط کیمبرلی کرنشاو مطرح شد و به بررسی تداخلات هویتی مانند نژاد، جنسیت، طبقه و دیگر عوامل پرداخته است. اینترسکشنالتی راهی را برای بیان ستم‌های اقلیت‌ها و گروه‌های ستم‌دیده حاشیه‌ای گشود، که در روایت غالب فمینیسم سفید نادیده گرفته شده بودند.

نبردِ ما در جبهه ی مردمی و در برابرِ حاکمان و اقتدارطلبان است

ما از جنگ میان قدرت‌ها منتفع نخواهیم بود. جنگی که در آن از سویی جمهوری اسلامی قرار دارد که در تلاش است تا با تزریق و تحریک حس ملی گرایی از حمایت مردم بهره‌مند شود و در مقابل او آمریکا و رژیم تحت حمایت‌های همه جانبه‌اش (اسرائیل) ایستاده‌اند و در تلاشند تا از انزجار مردم نسبت به سیستم برای مشروعیت بخشی به هر توحشی بهره برند؛ جنگ ما نیست.

درد و رنج کارگران زن افغان در ایران

در جامعه تحت حاکمیت رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی که با مکیدن خون کارگران سرمایه پروار می‌کند، کارگران و زحمتکشان افغانستانی فوق استثمار می‌شوند. کارگران و زحمتکشان افغانستانی بسیار بیشتر از دستمزد ناچیزشان و استفاده از مزایای جزئی اجتماعی که با هزار درد و رنج ممکن است دریافت کنند، در زمینه اقتصادی منبع ثروت در جامعه هستند. در حقیقت فوق استثمار تشدید یافته کارگران و زحمتکشان افغانستانی، بخش مهمی از روند رو به رشدِ انباشت سرمایه را برای سرمایه داران دولتی و خصوصی امکان‌پذیر می‌سازد.

ما از فلسطین آموختیم، که مقاومت زندگی ست!

ای مردمان فلسطینی که آتش‌های گلوله بر شما می‌بارد، ما نه می‌بخشیم و نه فراموش می‌کنیم. ما دادخواهیم و داد خواه خواهیم ماند.

به مردم ایران: شعله

امیدواریم با مرزبندی با هر نوع از ستم به هر بخش از مردم در ایران، افغانستان و سراسر جهان بتوانیم دست در دست هم مبارزه متحدانه‌ای را علیه رژیم جمهوری اسلامی، امارت اسلامی طالبان و علیه قدرت‌های امپریالیستی، برای ساختن جهانی بدون مرز، ملیت و نژاد، جهانی عاری از دیگر ستیزی، جهانی بدون ظلم و ستم پیش ببریم.

واکنش سائمه سلطانی در برابر شی‌انگاری زنان توسط فرهاد دریا*

اگر زن از مردی که به نام اوست جدا شود، دیگر کسی جرات نمی‌کند با آن زن ازدواج کند، چون فکر می‌کنند او دست‌خورده و پس‌مانده است، و اینها یک زن یا به قول خودشان «مال و شی» تازه و دست‌ نخورده می‌خواهند. و به باور کوچک این جامعه، زنی را که مردی خواستگاری نکرد، سرنوشت‌اش حیف می‌شود و اصلاً زنده‌ ماندنش بی‌معناست، چون به استقلالیت و مستقل زیستن زنان منحیث انسان هیچ گاه نگاهی نشده و همواره آن‌ها را در نقش یک جنس و شی وابسته به مرد ارزیابی کرده‌اند.

برگردان بخش دوازدهم کتاب: از گام هاي اوليه تا جهش های بعدی

همه این اطلاعات به این نتیجه اشاره دارد که، اولین جهش کیفی بزرگ جهت دور شدن از میمون‌های اجدادی، زمانی رخ داد که در مواجهه با نیازهای جدید تحمیل شده توسط منابع غذایی پراکنده و غیر متمرکز، آن دسته از افرادی که به بهترین وجه قادر به زنده ماندن و تولیدمثل بودند، افرادی بودند که قادر به ایستادن و راه رفتن روی پاهای خود بودند. چرا؟ نه به این دلیل که این امر آن‌ها را قادر می‌ساخت تا افق بیشتری را برای منابع غذایی احتمالی دورتر و هم چنین شناسایی شکارچیان خود را بهتر اسکن کنند، (اگرچه این هم ممکن است نقشی در این پروسه داشته باشد)، بلکه به این دلیل که هرچه دست‌های آن‌ها بیشتر آزاد می‌شد، بهتر می‌توانستند کاوش کنند. هر غذایی که پیدا می‌شد را بردارند و بشکنند و زمین را بکنند و یا به جاهای دیگر ببرند. با نوآوری حمل دیگر نیازی نبود که فرد هرچه می‌تواند در همانجا بخورد و به راه خود ادامه دهد، زیرا وعده غذایی بعدی او در این محیط نا همگون، غیرقابل پیش‌بینی بود. اما او اکنون می‌توانست ریشه‌ها و سایر مواد غذایی را از علفزارها جمع، و احتمالا به پناهگاهی در میان درختان برای مصرف ایمن‌تر حمل کند و یا آن‌ها را برای مصرف بعدی ذخیره نماید و یا به سادگی در جستجوی غذای بیشتر و در وسعتی بزرگ‌تر در محیط پرداخته و آن‌ها را حمل نماید.