جهل و «ناموس» پرستی

پیش رفتم تا ببینم مادر گلثوم با کی چنین زاری‌کنان حرف می‌زند. چادری‌ام را کمی عقب کشیدم و از پنجره‌ای اتاق به داخل نگاه کردم. دیدم که مادر گلثوم دارد با پسرانش حرف می‌زند. برادران گلثوم همه خشمگین بودند. از شدت قهر دست‌های‌شان را مشت کرده و به حرف‌های مادرشان گوش می‌دادند. یکی از آن‌ها مرا دید که دارم از پنجره نگاه‌شان می‌کنم. تا بسویم نگاه کرد، ترسیدم و از پنجره دور شدم. در گوشه‌ای از حویلی ایستادم تا ببینم آن‌ها می‌خواهند چه کار کنند. فکر می‌کردم که شاید بیایند و مرا از حویلی‌شان بیرون کنند. اما هیچ کس از اتاق بیرون نشد. گویا بودنم برای‌شان ارزشی نداشت. پس همان‌جا ماندم و تماشا کردم. ماندم تا اگر گلثوم در خطر بود، کمکش کنم. چون قلبم می‌گفت که گلثوم در خطر است.

برگردان بخش سیزدهم کتاب: از گام هاي اوليه تا جهش های بعدی

با وجودی که نمی‌توان به طور مطلق مشخص کرد که نوآوری در شیوه گردآوری در گذار از میمون‌ها کلیدی بوده است یا نه - و این که آیا زنان عناصر پیشگام بوده‌اند یا خیر - اما این بازسازی دارای مزیت ویژه‌ای نسبت به مدل‌های کلاسیک‌تر دارد که یک جانبه بر شکار تأکید می‌کنند، که تطابق بسیار نزدیک‌تر با مفاهیمی شبیه به مشاهدات گوناگون اولیه و غیر مستقیم نوآوری در گردآوری و پیامدهای حیاتی آن ظاهر می‌شوند. هیچ تضمینی وجود نداشت که تکامل مسیری را طی کند که منجر به ظهور دوپایان و ظرفیت جمع‌آوری غذا بیش از مصرف فردی در محل شود. اما شکی نیست که چنین واقعه‌ای شکل گرفت و اگر نمی‌گرفت، به سادگی می‌توان گفت که آن وقت این جا نبودیم تا درباره اهمیت آن فکر کنیم.

زنان جهان! ۸ مارس ۲۰۲۵ را به روز مبارزاتی علیه زنستیزان و نژاد پرستان فاشیست بدل کنیم!

در شرایط کنونی نیاز حیاتی است که جنبش رادیکال زنان در اروپا، آمریکا، افغانستان، ایران و سراسر جهان مبارزه متحدانه‌ای را در مقابله با فاشیست‌های مرد سالار حاکم پیش برده و بر بستر این مبارزه، میلیون‌ها زن را برای عملی شدن انقلاب واقعی در خدمت به رهایی خود و دیگر ستمدیدگان، آگاه و متشکل نمایند. ۸ مارس، روز جهانی زن، فرصت مناسبی است برای شتاب بخشیدن به پیشبرد چنین هدف مبارزاتی.

جنگ، خشونتی عریان علیه زنان در فلسطین

امسال به مناسبت ۲۵ نوامبر روز مبارزه علیه خشونت بر زنان، دست در دست دیگر فعالین و تشکلات زنان در کنار زنان فلسطینی که جنگ ارتجاعی و خشونت عریان بر آنان روا شده و ادامه دارد می‌ایستیم. در کنارشان علیه بنیادگرایان اسلامی زنستیز هم چون حماس می‌ایستیم. در کنارشان می‌ایستیم تا با هم علیه استعمار، استثمار، ستم بر زن، ستم بر کوئیر‌ها و سایر اشکال ستم؛ مبارزه متحدانه‌ای را پیش برده و بر بستر آن صفوف مبارزاتی خود را گسترش دهیم.

حکم اعدام پخشان عزیزی و وریشه مرادی، نشانه ضعف و استیصال رژیم در مقابل مبارزات زنان است!

جمهوری اسلامی هدف‌اش از صدور بی‌رویه حکم اعدام، اجرای اعدام‌های گسترده زندانیان و ربودن و زندانی کردن فعالین حوزه‌های گوناگون مبارزاتی؛ این است که: رعب و وحشت ایجاد کند و از وقوع خیزش دیگری جلوگیری کند؛ از زنان و نقش تعیین کننده آنان در خیزش «زن زندگی آزادی» انتقام گیری کند؛ دستاوردهای خیزش ژینا را کم رنگ کند؛ به پایه‌های اندک و لرزان خود روحیه ببخشد؛ شکست خود در منطقه را لاپوشانی کند و هم زمان به قدرت‌های امپریالیستی نشان دهد که کماکان می‌تواند با سرکوب، مردم را کنترل کند.

ناموس پرستی و افزایش قتل زنان!

در برابر این اوضاع که بطور عمده قتل زنان به خاطر شورش علیه مناسبات پوسیده، افزایش یافته است چه باید کرد؟ آیا با مبارزه فردی، با مبارزات خود بخودی، با مبارزه فرهنگی می‌توان به این خشونت‌ها پایان داد؟ پاسخ روشن است، خیر! با این مبارزات تنها و تنها حلقه‌های این زنجیر قطور خشونت، به تکان در می‌آید. برای نقطه پایان بخشیدن به قتل زنان، به انواع و اقسام خشونت و به اسارت زنان، باید با مبارزه متشکل و آگاهانه انقلابی زنان به همراه سایر اقشار و طبقات ستمدیده، حلقه اصلی این زنجیر، یعنی خشونت دولتی که در تداوم و تقویت خشونت خانگی و اجتماعی نقش اصلی را دارد، در هم شکسته شود.

قانون عفاف و حجاب اوج‌یابی جنگ علیه زنان

جمهوری اسلامی با لایحه عفاف و حجاب این حساب را باز کرده است که علاوه بر ایجاد شرایط گسترده‌تر سرکوبگری و پلیسی کردن هر چه بیشتر جامعه برای کنترل حجاب زنان و از این طریق کنترل کل جامعه، خانواده‌ها بویژه مردان خانواده را در مقابل زنان، که زیر بار حجاب اجباری نرفته و نمی‌روند، قرار دهد. حساب باز کرده است که خانواده‌ها را در شرایطی که اکثریت آنان بویژه خانواده‌های زحمتکش و کارگر که با فقر و فلاکت دست و پنجه نرم می‌کنند، توان پرداخت جریمه‌های سنگین بی‌حجابی را ندارند، به مانعی جدی در مقابل زنان سرکش خانواده و پوشش اختیاری‌شان بدل سازد. خواست رژیم این است که بتواند با این لایحه به اشکال گوناگون، خشونت بر زنان را در خانواده تشدید کرده و گسترش دهد و بر بستر آن، زنان را خانه‌نشین کند.

سرسخن: جنبش رادیکال زنان، اساسا جنبشی ضد فاشیستی است!

جنبش انقلابی زنان در افغانستان و ایران که درگیر مبارزه مداوم و پیگیر با زنستیزان فاشیست اسلامی حاکم هستند، هم زمان علیه ال جی بی‌ تی کیوستیزی و نژاد پرستی مبارزه می‌کنند، هم زمان علیه جنگ‌های ارتجاعی و جنگ افروزان مرتجع مبارزه می‌کنند، هم زمان برای آزادی زندانیان سیاسی مبارزه می‌کنند، هم زمان علیه اعدام مبارزه می‌کنند، هم زمان برای نجات محیط زیست از تخریب بیشترمبارزه می‌کنند، هم زمان علیه ستم بر ملیت‌های ستمدیده مبارزه می‌کنند، هم زمان از مبارزات اقشار و طبقات گوناگون، کارگران و زحمتکشان دفاع می‌کنند، هم زمان در کنار ستمدیدگان فلسطینی و علیه نسل کشی توسط فاشیست‌های اسرائیلی و متحدین امپریالیستی آنان مبارزه می‌کنند، هم زمان برای پیشروی مبارزات زنان علیه ستم جنسی/جنسیتی در سراسر جهان می‌کوشند و…؛ چرا که به خوبی می‌دانند که عامل اصلی تمامی این پلشتی‌ها و مظالم، ستم و استثمار، بر خاسته از نظام سرمایه داری حاکم است. در حقیقت این جنبش برای جهانی مبارزه می‌کند که نه تنها زنان بلکه تمامی آحاد بشر، به آزادی و رهایی دست یابند.