برگردان بخش دهم: کتاب از گام هاي اوليه تا جهش هاي بعدی

با وجودی که مورگان کتاب خود را در اوج جنگ ویتنام نوشت و آشکارا مشتاق مخالفت با آن جنگ بود، اما هرگز نمی‌ توان گفت که همه جنگ‌ها با هم برابر نیستند، یا این که تاریخ مملو از نمونه‌هایی است که زنان فعالانه در جنگ شرکت کرده اند - و نه همیشه به علت بدترین دلایل. تا آن جا که به مورگان مربوط می شود، زنان صرفأ هورمون ها و زمینه تکاملی مناسبی برای این کار را ندارند.

هیچ زن مبارز، آزادخواه و فمینیستی که خواهان رهایی از ستم است نمی تواند نسل کشی در فلسطین را تحمل کند!

«نقش و جایگاه جنبش زنان در انقلاب»

وقتی از انقلاب سخن می گوییم، تحول بزرگی را مد نظر داریم که مشخصۀ اولیه اش، جابجایی قدرت میان طبقات می باشد. در پروسۀ انقلاب، طبقات معظم و دارای قدرت، پایین کشیده شده و طبقات دیگری جای آن را می گیرند. نيروهاي تولیدیِ مادیِ جامعه در مرحلۀ خاصی از رشد خود با روابط توليدی موجود، در تضاد قرار مي گيرند. اين روابط که تا زماني موجب توسعۀ روابط توليدی بودند، به موانعی در مقابل رشد آنها تبديل مي شوند و اینجاست که انقلاب صورت می گیرد؛ روابط تولیدی جدیدی را بوجود آورده و طبقۀ جدیدی را به قدرت می رساند.

دلایل افزایش ازدواج اجباری زیر حاکمیت طالبان

ازدواج اجباری، یکی از مصداق بارز و روشن پایمال کردن حقوق اساسی (حق آزادی انتخاب) یک فرد است و هم چنان یکی از نمونه های خشونت جنسیتی نیز محسوب می شود. زنان و کودکان دختر قربانی اصلی این عمل و یا معامله اند. کشورهای سنتی، عقب مانده و اسلامی مانند افغانستان، ایران، پاکستان و سایر کشورهای اسلامی، بلندترین آمار ازدواج های اجباری را دارند. اما در افغانستان اکثر ازدواج ها اجباری و بدون رضایت زن صورت می گیرد و در نقاط دور افتاده و قریه جات ازدواج اجباری یک سنت و رواج پسندیده است.

سایه های ناپیدای تبعید جنسیتی_حکومتی زنان در دور دوم ارتجاع امارتی!

تنها راه نجات زنان، آگاهی- بیداری- و بیزاری از سکوت است، برای برهم زدن و گردن زدن این مناسبات مرد/ پدرسالارانه نیاز به برهم‌ زدن مناسبات سرمایه‌‌دارانه و ایستادگی در برابر پایه‌های استحکام امپریالیسم که عبارت از ناسیونالیسم و اسلام‌سیاسی اند، داریم. جامعه طبقاتی اسکلیت نظام‌سرمایه‌داری و مردسالاری است.

زنان و ضرورتِ داشتنِ تشکلات مستقل و انقلابی در افغانستان!

ما زنانی که با ظلم و ستم دست و پنجه نرم می‌کنیم و نطفه‌های تشکیلات انقلابی‌مان را در شرایط خفقان و دیکتاتوری بنیادگرایان اسلامی طالب پی ریخته‌ایم، باید مبارزه خود را با هدف سرنگونی انقلابی امارت اسلامی طالبان پیش برده و برای جامعه‌ای مبارزه کنیم، که در آن انسان‌ها فارغ از جنسیت بتوانند برای پیشروی کل جامعه مبارزه متحدانه‌ای را سازماندهی کنند. مبارزه‌ای که به هر شکل از ستم و استثمار نقطه‌ی پایان بخشد.

چرا رفع ستم جنسیتی به انقلاب و ادامه یابی آن وابسته است؟

با اوضاع ملتهبی روبرو هستیم، اوضاعی که از یک طرف کماکان سیطره سیستم ستم و استثمار امپریالیستی بر جهان حاکم است و از طرف دیگر مبارزات گوناگون در مقابل این سیستم در جریان می باشد. نمونه بارز آن در شرایط کنونی قطار شدن و کمک های علنی و پنهان همه قدرت های امپریالیستی و در راس آنان آمریکا در نسل کشی از فلسطینی ها توسط نژاد پرستان فاشیست اسراییلی است. در مقابل این نسل کشی نیز میلیون ها نفر زن و مرد و پیر و جوان در سراسر جهان بویژه در قلب کشورهای اروپایی و آمریکایی به خیابان آمدند و در کنار ستمدیدگان فلسطین قرار گرفتند.

از سلیطه خواندن زنان در ایران تا شلیطه خواندن زنان در افغانستان

از آنجایی که زنان در افغانستان همچنان با عین همین کلیشه‌ها تحت عنوان شلیطه، بی‌حیا، فاحشه و... مواجه‌اند، خواستم که روایات تجربی زنان تحصیل‌ کرده طبقه متوسط و آنهایی را که نسبت به موقعیت اقتصادی_اجتماعی و فکری شان از افکار سنتی و نقش‌های سنتی زنانه، خودشان را دورتر احساس می‌کردند و از این رو، بیشتر در معرض آزار جامعه با این کلیشه‌ها قرار داشتند مورد بازتاب قرار دهم.