این تنها زنان معترض و مبارز اند که در طول این دو سال تحت رژیم سرکوب گر طالبان علیه سیاستها و تصمیمات این گروه مقاومت کرده و با وجود وضعیت خفقان و سرکوب های وحشتناک همچنان به صورت علنی سعی در تغییر سیاق اجتماعی و بر چیدن نظام ستمگر دارند. آنان با دستان خالی نهایت نفرت شان را از این نظام ظالمانه فریاد میزنند.
در دومین سالگرد به قدرت رساندن طالبان توسط امپریالیستهای آمریکایی زنان مبارز و شجاع تخار در افغانستان علیرغم خطرات به خیابان آمده و به اعتراض پرداختند. زنان میدانند که با این اعتراض جانشان به خطر می افتد و امکان قتل و زندان و شکنجه و تجاوز آنها را تهدید می کند، اما در برابر تمام این خطرات دست به مبارزه زده و به خیابان آمده اند . شعار های این زنان شجاع نه تنها حکومت زنستیز و ارتجاعی طالبان را هدف قرارمیدهند بلکه بدرستی آمریکا که از جنایات طالبان حمایت می کند را افشاء می کنند. آنها همچنین لابی گرانی که تحت نام دفاع از زنان به مماشات با امپریالیستها مشغولند را نیز افشا می کنند. زنان تنها با اتکا به نیروی خود و سایر توده های ستمدیده، با اگاهی انقلابی و با سازمان یابی می توانند مبارزه خود را علیه طالبان و همه بنیادگرایان اسلامی و حامیان امپریالیستی اشان برای ازادی و رهایی پیش برند.
بار دیگر و در یک جمعه مبارزاتی دیگر، ستم دیدگان زاهدان، به خیابان ها آمدند تا با اعلام خشم و نفرت خود از نظام ستم و استثمار، با اعلام انزجار خود از حکومت اعدام وزندان و شکنجه، با حمایت خود از ملیت های مختلف تحت ستم، به جمهوری اسلامی و آلترناتیوهای ارتجاعی چون سلطنت، با صدایی رسا «نه» بگویند! ایرانی، اتحاد، انقلاب، آزادی
وحید افکاری پس از ۱۰۰۰ روز انفرادی، ۱۰۰۰ روز شکنجه و ۱۰۰۰ روز مقاومت، در ملاقات، علامت پیروزی نشان میدهد و کاغذی را که روی آن نوشته است: «آینده از آن ترسوها نیست»! شجاعت و پایداری و مقاومت وحید و وحید ها در برابر رژیم اعدام و شکنجه ستودنی است.
یادبود شهدای راه آزادی در شهر ایذه: کیان پیرفلک ۹ ساله، سپهر مقصودی ۱۴ ساله، آرتین رحمانی ۱۶ ساله، میلاد سعیدیانجو، بیبی اشرف نیکبخت، حمیدرضا شریعتی، دنیا فرهادی، صائب سرقلی، علی مولایی، حامد سلحشور، محمود احمدی، حسین سعیدی نه می بخشیم و نه فراموش می کنیم!
هلیا بابایی، دانشآموز دبیرستانی که ۴ آبان ۱۴۰۱ در اصفهان با ساچمه ماموران از ناحیه چشم و صورت زخمی شده بود، با نقاشی کردن سبزهای بر روی زخمی که از جراحت ساچمه روی ترقوهاش به جا مانده، قسمتی از «سرود برابری» را خوانده است. هلیا پیشتر در روایتی تکاندهنده از لحظه تیر خوردنش نوشته بود که درست بعد از تیر خوردن، با وجود درد زیاد حس رضایتی را تجربه کرده بود چرا که «اگه قراره قطرهای از خون این مردم بچکه، باید خون من هم باشه.» او در تیراندازی ماموران از ناحیه چشم، لب، ترقوه و بازو زخمی شده است. او برای درمان قرنیه خود باید تا ۱۸ سالگی صبر کند. این دختران جوان، پیک هایی هستند که شجاعت را در سراسر کشور تکثیر می کنند. خود جوانه هایی هستند که اگر کنار یکدیگر قرار گیرند، می توانند با سلاح آگاهی و تشکل، آینده ای روشن را نوید دهند. جوانه هایی که لاشه فاسد ارتجاع و سرکوب را پس زده و جامعه ای آزاد و پر نشاط، عاری از ستم و استثمار را بنا خواهند ساخت.
که تحت حمایت امریکا و سایر امپریالیست ها به قدرت نشست و با حمایت های مستمر مالی آنان، به سرکوب زنان و قتل و غارت آحاد جامعه ادامه می دهد؛ تنها به همت زنان و مردان ستمدیده افغانستان و با مبارزات آنان می توان از قدرت به زیر کشید!
۴۴ سال سرکوب، خفقان و زنستیزی حکومت مرتجع جمهوری اسلامی، انگیزه مبارزه را برای زنان به قدری بالا برده است که شجاعانه، می جنگند: شعار نویسی بر دیوار زندان اوین! این قیام سر باز ایستادن ندارد!
کار جمعی از دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی