در شرایطی که مردم در بسیاری از شهرهای کردستان و سایر مناطق، جشن نوروز را به عرصه ای دیگر از مبارزه بدل کردند و ضمن پایکوبی، عهد خود را با جانباختگان راه آزادی محکم کرده و علیه جمهوری اسلامی و کلیت نظام حاکم، شعار دادند و به اشکال مختلف مبارزه کردند؛ نیروهای نظامی و امنیتی هم بیکار ننشسته و به سرکوب وحشیانۀ مردم پرداختند. این خیزش سر باز ایستادن ندارد و هر مناسبتی، عرصه ای است برای مبارزه با کلیت نظام فاشیستی ایران! ٢١ مارس ٢٠٢٣
سال ۱۴۰۲ بر همه رزمندگانی که علیه ستم و استثمار شوریده اند، مبارک باد! مبارزات زنان و مردان شورشگر، معترض و جسور، در سالی که گذشت، سکویی بود برای پرش های بلندتر! سال نو را با دستاوردهایی آغاز می کنیم که خون های بسیاری برای به دست آوردن آن بر زمین ریخت. با اتکا به تجربیات مبارزاتی مان مصمم تر از همیشه، آگاه و متشکل؛ مقابل جمهوری اسلامی و سایر نیروهای مرتجع و حامی امپریالیسم، برای نابودی ستم جنسیتی و سایر اشکال ستم و استثمار تمام قد ایستاده ایم! ٢١ مارس ٢٠٢٣
این نامه را برایت، از خاک کوچههای سرد با خون سرخ خود نوشتم، تا روید خندهها ز درد چون روز دیگر آید روحم جان سبزههاست خورشید جاودان آزادی نور آسمان ماست سوگند به خون همرهانم، سوگند به اشک مادران هرگز به تیغشان نمیرد فریاد جاودان ما ما سیل خون آبان، با بیعدالتی عجین تنها گناهمان خروش خشمی بود در جواب کین جسم و جان بیپناهم، آماج تیر ظالمان مغرور و سربلندم و میبالم بر انقلابمان سوگند به عاشقان ایران، سوگند به شور زاهدان از راه رفته برنگردم تا روز کوچ غاصبان سوگند به خون همرهانم، سوگند به اشک مادران هرگز به تیغشان نمیرد فریاد جاودان ما ١٣ مارس ٢٠٢٣
این زن رزمنده و انقلابی دیوارهای شهر را با یکی از ترانههای رپر مبارز توماج_صالحی شعارنویسی میکند تا پیام قیام را به عمال جمهوری اسلامی اعلام کند: «این خیزش سر باز ایستادن ندارد»! جسارت و پی گیری زنان و مردان مبارز، با عزم سرنگون سازی انقلابی نظام زن ستیز و فاشیستِ جمهوری اسلامی، نشأت از ستم فشرده ای می گیرد که طی ۴۴ سال حاکمیت ننگین این رژیم، بر اکثریت آحاد جامعه اعمال شده است! سرنگونی انقلابی این نظام، به عنوان اولین گام برای ساختن جامعه ای عاری از ستم و استثمار هم تنها با قدرت جمعی متشکل و با همبستگی سراسری ستمدیدگان است که ممکن می شود! ١٧ مارس ٢٠٢٣
جمهوری اسلامی، استیصال خود را مقابل ایستادگی قهرمانانۀ سپیده قلیان، با دستگیری مجددش، تنها چند ساعت پس از آزادیاو، نشان داد! سپیده که در اولین دقایق آزادی خود، با شعار «خامنه ای ضحاک، می کِشیمت زیر خاک»، تعهد و جایگاه خود را در کنار مبارزات مردم علیه نظام، با صدای بلند فریاد کرده بود، در همان ساعات کوتاه آزادی، با گذاشتن ویدیویی از خودش در توییتر نوشت: «بعد از ۴ سال و ۷ ماه از پرونده هفتتپه آزاد شدم. اینبار به امید آزادی ایران اومدم بیرون. به امید آزادی خیلی زود عزیزانم سپیده کاشانی، نیلوفر بیانی، زهرا زهتابچی، بهاره هدایت، گلرخ ایرایی، ناهید تقوی و همه زندانیان سیاسی مخصوصا زنان زندانی». چند ماشین لباس شخصی ماموران امنیتی به اتومبیل حامل سپیده قلیان در جاده قم به اراک، (در مسیر تهران به دزفول)، حمله کرده، او را بازداشت نموده و با خود بردند. پایداری قهرمانانه سپیده و سایر زنان و مردان معترض، مصمم و جسور؛ روشنایی بخش راه مبارزۀ همۀ ستمدیدگان کشور، علیه کلیت این نظام مرتجع و متزلزل است! ١۶ مارس ٢٠٢٣
برای رژیم: وحشت از حضور و همبستگی و مبارزات مردمی. وحشت از فرو ریختن پایه های لرزان حکومتش به دست مردمی خشمگین و مصمم!شعله های آتش مبارزات مردمی در چهارشنبه سوری امسال، بار دیگر عزم و همبستگی ستمدیدگانِ سراسر کشور را برای سرنگونی انقلابی این رژیم، به جمهوری اسلامی و ایادی اش یادآور ساخت.
آتش چهارشنبه سوری، وقتی کارساز است که پرچم ایدئولوژیک جمهوری اسلامی یعنی حجاب اجباری را به همراه تمامی نمادهای این حکومت فاشیستی، به آتش کشیده و دود هوا سازد. زنان ایران بار دیگر در شهرهای مختلف کشور، با به آتش کشیدن، یکی از سمبل های انقیاد خود، بر بلندای شعله های مبارزه علیه ستم و استثمار افزوده و سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی را فریاد کردند. ١٥ مارس ٢٠٢٣
در جریان خیزش ژینا، بینایی یکی از چشمهایش را با گلوله ساچمهای مزدوران جمهوری اسلامی از دست داد در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «مرا هدف گرفتید تا بشوم مهسا، نیکا و سارینا، ولی شدم الهه، شدم امید. همان صدای مهسا، صدای نیکا، صدای سارینا و صدای تمام جنایتهایتان.»الهه: «تیر جنایتی که در چشمم مانده بهیادگار برای روزهای انتقام... جنگ تمام نمیشود تا وقتی که دشمن زنده است...»چشمان الهه و بسیاری دیگر از دختران و پسران جوان را نشانه گرفته و شلیک کردند! به این امید که بتوانند آنان را به تاریکی عادت داده و از دیدن نور زندگی محروم سازند؛ غافل از آنکه الهه و الهه ها چنان استوار مقابلشان می ایستند که همین چشمان مجروح و نابینای شان، نور زندگی را به قلب تپندۀ جنبش می تابانند و شعله های مبارزه را در اوج نگاه می دارند.١٢ مارس ٢٠٢٣
مبارزات مداوم زنان، از بزرگترین چالش های حکومت های فاشیست طالبان در افغانستان و جمهوری اسلامی در ایران، برای سرکوب و کنترل جامعه است. در شرایطی که طالبان تلاش می کنند با تحمیل فضای رعب و وحشت، زنان را به پستوی خانه ها رانده و جامعه را تحت کنترل خود در آورند، این زنان هستند که با تداوم مبارزات خود با ابتکارات مختلف خواب راحت را از حکومت گرفته و مانع از خاموشی جامعه می شوند. در شرایطی که دختران دانش آموز را از رفتن به مدرسه و دختران دانشجو را از ادامه تحصیل در دانشگاه محروم ساخته اند، وظیفه هر مردی که ادعای پیشرو بودن و عدالت خواهی دارد، این است که حداقل در حمایت از مطالبات زنان در افغانستان، از رفتن به سر کلاس های درس خود داری کرده و در مبارزات زنان حضور یافته و سهم بگیرند. ١١مارس ٢٠٢٣