گلوبالیزاسیون و یا جهانی شدن سرمایه، در پی سیاستهای نئولیبرالیستی است که توسط موسسات و نهادهای مالی بین المللی وابسته به امپریالیستها هم چون صندوق بین المللی پول و بانک جهانی به کشورهای جهان سوم از طریق اهرم وامها و کمکهای بشردوستانه «توصیه» و در واقع تحمیل شده و میشود. این امر با مقرراتزدایی و برداشتن تعرفهها بر کالاهای وارداتی از کشورهای امپریالیستی و حذف سوبسیدها از کالاهای اساسی و مورد نیاز تودههای مردم و… همراه بوده است.
تاریخ شکل گیری جوامع طبقاتی، هم زمان است با تاریخ بردگی زن. زنان در تمام دوران جامعه طبقاتی به مثابه ابزار، وسیله و کالا مورد سوءاستفاده قرار گرفته اند و این روند کماکان در کل جهان – با اشکالی متفاوت – ادامه دارد. زن بمثابه ابزار جنسی و وسیله لذت بخشی به مرد، ابزاری برای تولید مثل (تولید نیروی کار) از اهمیت استراتژیک برای همه جوامع مبتنی بر ستم و استثمار برخوردار است.
در جهان کنونی در هر کشور و منطقهای که جنگ، درگیریهای نظامی، تخریب محیط زیست، از بین رفتن کشاورزی سنتی در نتیجه غصب زمینهای کشاورزان توسط شرکتهای بزرگ سرمایه داری در خدمت به تولیدات صنعتی سود آور، فقر و… باشد؛ این زنان و کودکان هستند که در معرض خطر باندهای مافیایی تجارت انسان قرار میگیرند.
شعار نان؛ کار و آزادی زنان مبارز کابل جرقه امید را به دل همه انسان های آزادی خواه ایجاد کرد. مبارزات زنان افغانستان علیه رژیم و حکومتی بود که قصد داشتند مثل دوره قبل شان زنان را بدون جنجال و دردسر از سر راه شان برداشته و با خیال راحت با افکار پوسیده و ضد زن شان حکومت کنند.
حضور پر قدرت و سهم بالای زنان در تمامی مبارزات نشان از این دارد که آنان به درجات قابل توجهی از زیر سایه مردان در مبارزه خارج شده اند. مسلما این تغییر حتی در شکل اولیه آن، ضربهای است به تفکرات پدرسالارانه در جامعه، اگر چه این اول کار است و زنان میتوانند و این پتانسیل را دارند که هر چه بیشتر از تفکرات مردانه، فرهنگ پدرسالارانه که در جنبشها و سازمانها هم عمل میکند، بیرون آیند تا بدین گونه به گسستهای رادیکالتر و عمیق تری، هم در بین زنان و هم در بین مردان دامن زده شود.
دردناک است که یک فمینیست که ظاهراً درگیر مبارزه با ستم بر زنان است، مجبور است چنین انحرافات اجباری را تحلیل کند تا نهایتا طرح بیوترمینیستی (زیست- جبر گرایانه – مترجم) دیگری ارائه دهد که آن هم امکان تغییر در جوامع بشری، از جمله در روابط بین زن و مرد را بالاجبار محدود میکند.
ما زنان افغانستانی و ایرانی دست در دست هم و با حمایت و همبستگی جهانی زنان، مصمم هستیم که بی باکانه و آگاهانه در راه تحقق این نیازها برای رسیدن به رهایی، مبارزات خود را پیگیرانه ادامه دهیم و روز جهانی زن را به روزی در خدمت به واقعیت بخشیدن به این آرزوهای دست یافتنی، بدل سازیم.
مبارزات الهام بخش معلمان و سایر مبارزاتی که خصوصا از دی ۹۶ تا کنون به اشکال گوناگون ادامه داشته است، بیش از پیش ضرورت تغییر رادیکال در جامعه را طلب می کند. جامعه در حال انفجار است. اکثریت مردم خصوصا میلیون ها کارگر و زحمتکش به ستوه آمده اند.
با وجودی که جمهوری اسلامی، شمشیر را از رو بسته و با شلیک به سمت معترضین، با بگیر و ببند و ضرب و شتم، با زندان، شکنجه، تهدید، اعمال محرومیت ها و محدودیت های مختلف، تلاش می کند جامعه را تحت کنترل خود در آورد ولی روز به روز مبارزات زنان معترض در عرصه های مختلف، بی پروا تر شده و با ایده ها و ابتکارات متفاوت در مقابله با ارکان نظام قد علم می کنند و طبیعتاً زنان بیشتری هم زندانی می شوند....
بردگی در بسیاری از کشورها رسما غیر قانونی است. اما این غیرقانونی بودن، باعث نشده که بردگان در روز روشن و یا به شکل مخفی از طریق باندهای مافیایی، در جامعه معامله شوند. در بسیاری از کشورها بردگی یک پوشش قانونی یافته و در حقیقت، زندگی بردگان توسط باندهای مافیایی کنترل می شوند. «حق و حقوقی» که در قراردادها و کنترات ها، برای کارفرما منظور می شود، در حد «مالکیت» بر انسان است.