در یکی دو دههی اخیر یکی از بازوهای تبلیغی نظام سرکوب برای داغ کردن تنور انتخابات، توسلی متفاوت و ویژه بر رسانههای بصری و خصوصا بالا بردن صدای حاکمیت در بوق سلبریتیهای سینمایی است.
شکاف طبقاتی که روز به روز عمیقتر میشود، همهساله اقشار وسیعتری را به گوشه رینگ زندگی پرتاب کرده و آنان را زیر بار مشت سنگین فقر و فلاکت له میکند.
جنگی که جمهوری اسلامی با قفل و بند اسلامی بر بدن زنان با اجباری کردن حجاب و اهداف کلی که در پی آن داشت باعث شد که بسیاری از قوائد زندگی برای زنان از طریق قانون ضد زن اسلامی، فرهنگ پدر/مردسالارانه اجباری شود.
مبارزه ما بین المللی و جهانی است، ما دلایل کافی برای آن داریم که خواهان جنگ در لیبی، و یا در عراق، در افغانستان و سوریه، فیلیپین، یمن، آفریقا و… نباشیم.
تغییر اوضاع عینی جامعه، مبارزات گوناگون و خیزشها و حضور گسترده و جسارت زنان در همه مبارزت باعث هراس رژیم شده است. به همین دلیل تلاش میکند با دستگیری و زندانی کردن زنان به اصطلاح درس عبرت به زنان و کل جامعه بدهد.
چیزی که کتاب مورگان را جالب توجه میکند آن است که قصه وی در واقع نسخه نتراشیده و نخراشیده از اشکالاتی است که در چند ده دهه گذشته گریبان گیر بخش بزرگی از بیولوژی تکاملی «جدی» بوده است؛ اشکالاتی که فشردهتر از هر جا در متدولوژی بیولوژیستهای جامعهشناس به چشم میخورد.
شعارهای مردم در خیزش دی ۹۶ و آبان ۹۸ هم چون « اصول گرا، اصلاح طلب، دیگه تموم ماجرا» و « مرگ بر جمهوری اسلامی» که از جانب تعداد وسیعی ای از محروم ترین و ستمدیده ترین بخش جامعه یعنی کارگران و زحمتکشان پیش گذاشته شد.
زنان در پيشبرد مبارزه در چنين مسيری، نياز به آگاهی انقلابی و سازمانيابی دارند. نياز به اتحاد و همبستگی با زنان و مردم جهان دارند.
در جامعه طبقاتی ايران و بهطور کلی همه جوامع طبقاتی حاکم بر جهان که به ستمگر و ستمديده تقسيم شدهاند، انقياد و خشونت بر زن در حال تعميق وگسترش است.
هدف پروژههای دولتی چه آنها که اجرایی شده و چه آنها که در حد یک طرح روی کاغذ باقی ماندهاند، در واقع کنترل بیشتر سیاسی- امنیتی مرزها از یک سو و انحصار بیشتر قاچاق در دست سپاه و ایادی آن است.