از زمان شیوع ویروس کرونا، مردم جهان، چهره واقعی پشت تبلیغات تو خالی گردانندگان این سیستم را واضحتر از پیش دیدند.
راه نجات زحمتکشان جامعه نه تنها از شر ویروسها، بیماریها و بلایای طبیعی، بلکه و مهمتر از آن از شر استثمار و سرکوب، تنها بهدست گرفتن سرنوشت شان بهدست خودشان است. دیگر بس است! غارت جهان، نابودی منابع انسانی و طبیعی، غارت نیروی کار زحمتکشان، دیگر بس است!
چرا که سر برآوردن زنان هنرمند در چنین راه ناهمواری، همچون رهسازی در باقی بیراههها، بیشتر به معجزه مانند است. معجزهای که تنها مبارزه و مقاومت خود زنان موجب تابیدن فروغاش تا بههمینجا و بر پیچ پیچههای این راه تاریک شده است.
زندگی پروین، زندگی هزاران هزار پروینهای بینام و نشانی است که مجبورند برای داشتن اطاق محقری و لقمه نانی، تناشان را در اختیار مردان بگذارند! برای پروین و پروینها، تنفروشی شغل نیست، بلکه درب و داغان شدن شَان انسانیاشان است.
در زمان ریگان کارزار»جنگ علیه جرم و جنایت» به کارزار«جنگ علیه مواد مخدر» مبدل شد. در حقیقت این جمعیت سیاهپوست بود که هدف قرار میگرفت. در حالی که چند سال بعد فاش شد که یکی از توزیع کنندگان موادمخدر در میان سیاهپوستان و لاتینیها پلیس و خود دولت بوده است.
جمهوری اسلامی با تحمیل حجاب و وضع دیگر قوانین شبه برده دارانه و مجازاتهای قرون وسطائی کاری کرده که برخی فکر میکنند «زمان شاه» زنان آزاد بودند. مدافعین سلطنت هم با کمال وقاحت مدعی آزادی و برابری زنان میشوند. ولی در زمان سلطنت پهلوی نیز بسیاری از قوانین بر اساس اسلام استوار بود. نگاهی کوتاه بیاندازیم به برخی قوانین ضد زن در دوران سلطنت پهلوی که بسیاریشان حتی بدون هیچ تغییری وارد قوانین جمهوری اسلامی شدند.
در طی قرون متمادی، انسانها اسطورههای (افسانههای) ایدهآلیستی حیرتانگیزی درباره منشاء بشر ساختهاند. تقریبا هستهی مرکزی همه این افسانهها یکچیز است: مرد (و پس از آن زن بهمثابه محصول جانبی مرد) توسط یک دست نامرئی، یک موجود با قدرت عالیتر، خدا با خدایانی، آفریده شدهاست.
اما ای دیکتاتور آیا نمیدانی که دردها و رنجها انسانها را بزرگتر، متعالیتر، خودساختهتر و قویتر میکند؟! ما از اینکه در این زندان حبس میکِشیم ، اصلاً آزرده خاطر نبوده و نیستیم.ما در این زندان با زنهایی آشنا شدیم که با اَشکال مختلف از سوءمدیریت جمهوری اسلامی در امور متفاوت رنج کشیده بودند.
در این دوره حساس و سرنوشتساز، وظیفه همه نیروها، کارگران و زحمتکشان مرد و زنی که رویکرد، متد و روش آگاهانه و انقلابی برای رها کردن خود و طبقه خود از بند ستم و استثمار دارند، این است که در راه رهایی همه ستمدیدگان گام بردارند. میبایست روابط و مناسبات تولیدی، فرهنگ و ایدئولوژی طبقات ستمگر را از ریشه دگرگون سازند. میبایست همه زنان از قید ستم جنسیتی رها شوند و همچنین میبایست کره زمین را از نابودی نجات دهند. تنها با این دورنما است که کارگران و زحمتکشان آگاه و انقلابی میتوانند مبارزاتی که در پیش است را هدایت کرده و مسیر پیشروی آن را تضمین نمایند.
هر بحران و مشکلی که در خانواده پیش میآید، زنان نه تنها به عنوان عضوی از خانواده از آن مشکل سهم میبرند، بلکه باید خود را برای عصبانیت، بدخلقی و بیقراری مرد خانه هم آماده سازند. نه تنها حق اعتراضی ندارند، بلکه باید در انتخاب هر کلمه و رفتاری محتاط باشند که بهانه بهدست مرد خانه ندهند که خشم خود را با ضرب و شتم و فحاشی نسبت به زنش فرو بکاهد.