نوبت نابودی شماست!

نکاتی فشرده در مورد مبارزات سراسری معلمان

نینا امیری

«شما در طی چهل و سه سال همه چیز را نابود کردید، حالا نوبت نابودی شماست»! خواست نابودی رژیم جمهوری اسلامی که در سخنرانی یکی از معلمان زن در دوم دی ماه ۱۴۰۰ در خیابان به طور رسا بیان شد، خواست اکثریت مردم است. این خواستی است که از جانب کشاورزان جان به لب رسیده اصفهان، زحمتکشان خوزستان، مادران دادخواه، زندانیان سیاسی و خانواده های شان، کارگران، کولبران، سوخت بران، ملیت ها و اقلیت های تحت ستم، زنان و.... پیش گذاشته شده است. خواستی که از جانب اکثریت مردم، همان اکثریتی که خیزش های دی ۹۶ و آبان ۹۸ را آفریدند، پیش گذاشته شد.

مبارزات معلمان در آذر و جهش آن در دی ماه نمایش قدرتمندی از عزم راسخ هزاران معلم و فرهنگی را به نمایش گذاشت. معلمان به رغم جو امنیتی، با حضور گسترده و پر تعداد خود، جو امنیتی را به پشیزی نخریدند و اعتراضات خود را پیش بردند. اگر چه رژیم تلاش کرد با تصویب طرح دست و پا شکسته رتبه بندی شاغلان، تاثیر منفی در ادامه یابی مبارزات بگذارد و از این طریق انشقاقی را در صفوف معلمان ایجاد کند. اما این دسیسه و ترفند رنگ باخته هم نتوانست جلوی عزم راسخ معلمان برای پیشبرد مبارزه شان را بگیرد.

مبارزه سراسری معلمان به لحاظ تداوم و ایستادگی، به لحاظ توده ای تر بودن و به لحاظ سراسری بودن آن؛ از ویژگی های مهمی برخوردار است. یکی از ویژگی های این اعتراض سراسری معلمان و فرهنگیان که در ۱۱۰ شهر پیش رفت و توانست حمایت اکثریتی از مردم را به خود جلب کند، در این موضوع مهم فشرده شده بود که آنان تنها برای خواسته های عادلانه خود به خیابان نیامدند، بلکه به درستی خواست های اقشار و طبقات محروم جامعه را نیز به میان کشیدند. انعکاس این امر مهم، هم در شعارها و هم در سخنرانی های متعدد در شهرهای مختلف نمایان بود. بسیاری از معلمان در سخنرانی های خود به درستی بر این مساله تاکید داشتند که آنان صدای دانش آموزان محروم از امکانات استاندارد آموزشی، کودکان کار، کودکان محروم از کسب علم و دانش، صدای ملیت های تحت ستم، صدای زندانیان سیاسی و معلمان زندانی، صدای توده های بی خانمان، صدای کارگران و همه مردمی هستند که در فقر و تنگدستی بسر می برند. این نگرش در بخشی از قطع نامه های پایانی در ۱۱ آذر و ۲ دی نیز بازتاب داشت وقتی که می گوید: «امروز کشور ما، به خاطر مدیریت ناکارآمد و غیر پاسخ گو در شرایطی گرفتار آمده که تحت تاثیر بحران های مختلف طبیعی، زیست محیطی، روحی و روانی، اخلاقی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، آموزشی، بهداشتی عرصه ی زندگی هر روز بر مردم تنگ‌ تر می شود.... بحران آب و تخریب محیط زیست و تحمیل فقر و فلاکت بر اقشار گوناگون و سرکوب مطالبات مردم، نمونه‌ای از عملکرد مدیریت چپاولگرانه ایست که امروز دامن کشور را گرفته است.... نیک می دانیم، که قربانی این شرایط دهشتناک، همه ی اقشار مردم از جمله، کودکان، جوانان، زنان، کارگران، فرهنگیان، دانشجویان، هنرمندان، کشاورزان، نویسندگان و سایر اقشار مولد جامعه، حتی نسل‌های آینده است..... وضعیت و کیفیت آموزش بحرانی است فقدان امکانات و آموزش پولی باعث بازماندن بیش از سه میلیون کودک از آموزش شده‌ است ما خواهان کیفیت‌ بخشی به آموزش و ارائه آموزش کیفی و رایگان و عادلانه در تمام کشور به ویژه مناطق محروم هستیم....».

ویژگی دیگری که باعث شد تاثیر این مبارزه را در دل مردم عمیق تر کند، پیوند دادن معلمان و فرهنگیان از سراسر کشور، از کردستان تا بلوچستان، از خوزستان تا خراسان، از شیراز تا تهران و.... بود. این پیوند توانست صف متحدی را شکل دهد که بتوانند دست در دست هم و یک صدا «حق آموزش و آموزش رایگان، بهداشت و مسکن رایگان، حق آموزش به زبان مادری، نه به خصوصی سازی و.....» را برای همه ستم دیدگان خواستار شوند.

در این مبارزه سراسری، حضور پررنگ زنان خود نمائی می کرد. زنان نقش پر قدرتی در این مبارزه و تمامی مبارزات و خیزش های تا کنونی داشته اند. این صدای رسا و بدون تزلزل زنان است که در سخنرانی های شان در اقصی نقاط کشور، رژیم را از زوایای گوناگون افشا کرده و ضرورت ادامه مبارزه را پیش می گذارند. صدای زنان معلم خشمگین و به شدت منزجر از رژیم، بیش از همه در شعاردهی ها به گوش می رسد. شعارهائی هم چون «زندانی سیاسی معلم زندانی، آزاد باید گردد، فرهنگی آزاده، چاره ما فریاده، معلم به پا خیز برای رفع تبعیض و....».

پایداری و استقامت معلمان و ادامه یابی مبارزه آنان در آذر ماه، آنچنان تاثیرات گسترده ای را در جامعه گذاشت که باعث شد در دی ماه، نسبت به دوره های گذشته تعداد بیشتری، هم از دانش آموزان و والدین آنها و هم بخش هایی از سایر اقشار، در این اعتراضات سهم بگیرند. اما هنوز، با در نظر گرفتن شرایط جامعه، هم در این مبارزه و هم دیگر مبارزات جاری، جای حضور گسترده مردم از اقشار و طبقات مختلف و پیوند دادن این مبارزات به یکدیگر و پیش گذاشتن خواسته های جنبش های گوناگون، خالی است. زنان سهم و نقش غیر قابل انکاری در تمامی مبارزات از جمله اعتراضات سراسری معلمان بر عهده داشتند، با این وجود اما خواسته های شان که در راس آن مخالفت با حجاب اجباری است و نقش مرکزی در خشونت و سرکوب دولتی علیه زنان دارد، به میان آورده نمی شود؛ این نقصان مهم مانع از پیوستن میلیون ها زن منزجر از حجاب اجباری و کلیه قوانین ضد زن و مجازات های اسلامی در مبارزه می شود.

مبارزات سراسری معلمان که از دل جامعه ای ملتهب به وقوع پیوست، به روحیه مبارزاتی مردم دامن زد. این مبارزه و ادامه یابی آن می تواند و این پتانسیل را دارد که توده ای تر و هدفمند تر سازمان یابد تا بتواند نقش به مراتب موثرتری را در پیوند دادن جنبش های مختلف مبارزاتی، در جهت یک همبستگی گسترده، ایفا نماید.

مبارزات الهام بخش معلمان و سایر مبارزاتی که خصوصا از دی ۹۶ تا کنون به اشکال گوناگون ادامه داشته است، بیش از پیش ضرورت تغییر رادیکال در جامعه را طلب می کند. جامعه در حال انفجار است. اکثریت مردم خصوصا میلیون ها کارگر و زحمتکش به ستوه آمده اند. به جرئت می توان گفت که هیچ گاه در تاریخ چهل و سه ساله گذشته تنفر و انزجار مردم از کل رژیم جمهوری اسلامی به این حد گسترده و عمیق نبوده است. تا این حد رژیم در میان مردم بی پایه نبوده است. این تغییرات مهم در روحیه و عملکرد مردم شرایطی را به وجود آورده است که نیروهای انقلابی میتوانند با رویکردی علمی و انقلابی از موانع و عقب ماندگی های ذهنی به سرعت عبور کنند تا بتوانند جای خالی یک آلترناتیو انقلابی را پر کنند. نبود رهبری انقلابی تا کنون باعث شده است که مبارزات و جانفشانی های مردم سمت و سوی صحیحی پیدا نکند و بد تر آن که، از مبارزات خود به خودی انتظار می رود که بتوانند با ادامه مبارزات شان کار رژیم را یکسره کنند.

در نتیجه انتظار می رود که نیروهای مبارز و انقلابی مبارزات شان را به گونه ای سازماندهی کنند که بتوانند به ساختن آلترناتیو انقلابی یاری رسانند. انجام چنین وظیفه ای نیاز به تدارکی نقشه مند دارد. نیاز به کاشتن بذر آگاهی و سازماندهی توده های مردم دارد. نیاز به ساختن تشکلات گوناگون توده ای و مورد نیاز انقلاب دارد. انجام همه این ها برای ساختن تشکیلات انقلابی رهبری کننده به عمل کرد و به طور مشخص به رویکرد ایدئولوژیک – سیاسی، متد و روش علمی نیروهای انقلابی وابسته است. با غلبه بر این ضعف سرنوشت ساز است که می توان مبارزاتی هم چون اعتراضات سراسری معلمان را با تدارکی آگاهانه تر در خدمت به ساختن آلترناتیو انقلابی در راستای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی و بر قراری جامعه نوین، سازماندهی کرد.

برگرفته از نشریه هشت مارس شماره ٥٥

فوریه ٢۰٢٢ / بهمن ١۴۰۰