ازدواج، قراردادی است برای رسمیت بخشیدن و تعیین مختصات یک معامله؛ معاملهای که در آن تن زن در مقابل تامین مالی زندگی او مبادله میشود. البته که در دنیای مدرن امروز، بسیاری از زنان در اقتصاد خانواده هم نقش دارند؛ ولی همچنان در تقسیم اجتماعی عام در جهان، نقش زن در درجه اول برطرف کردن نیاز جنسی و تروخشک کردن مرد، تولید مثل و نگهداری از کودکان و سالمندان فامیل بوده و نقش مرد نانآوری برای خانواده میباشد. همین امر که همچنان در ۱۲۷ کشور جهان، تجاوز شوهر در زندگی زناشویی «جرم تلقی نمیشود»، نشان میدهد که تا چه حد نقش زن در زندگی زناشویی بهعنوان ابزاری برای برطرف کردن نیازهای جنسی مرد تثبیت شده و این تفکر تا چه حد غالب است.
از زمان به قدرت رساندن طالبان توسط امپریالیستهای آمریکایی، ابعاد خشونتهای وحشیانه بر زنان گسترش بیسابقه یافته است. روزی نیست که امارت اسلامی طالبان هم از طریق انواع و اقسام احکام زن ستیزانه مبتنی بر شریعت اسلامیشان و هم با گسیل نیروهای ضد زن سرکوبگر به زنان حمله نکند و زندگی را بر آنان تنگتر نکند. در نتیجه احکام صادره ضد زن، خشونتهای خانگی بر زنان بیشازپیش گسترش یافته و خانه بدل به قتلگاه زنان شده است.
این واقعیت تاریخی غیرقابل انکاری است که با فرمان حجاب اجباری توسط خمینی رهبر جمهوری اسلامی بلافاصله بعد از به قدرت رسیدن، جنگ حکومت اسلامی خمینی علیه زنان اعلام شد. هدف جمهوری اسلامی از براه انداختن جنگ علیه زنان این بود که بتواند مهر اسلامی بودن خود را با مطیع کردن زنان و تحمیل قوانین و مجازاتهای اسلامی علیه زنان در جامعه بکوبد و حجاب را به نشان و علامت جمهوری اسلامی بدل کند و آن را به جهانیان اعلام نماید. در برابر این فرمان و اعلام جنگ رژیم، زنان نیز در ۸ مارس ۵۷ به مدت شش روز مبارزه شکوهمند و به یاد ماندنی خود را آغاز کردند و نسلهای بعدی این مبارزه و مقاومت را با افتوخیز پیش بردند.
اما طالبان این بار نمیتواند هم چون دوره اول حاکمیت خود زنان را به خانهنشینی وادار کنند. چرا که از آن زمان تا کنون مبارزات گوناگونی از جانب زنان علیه قتل «ناموسی»، علیه ازدواج اجباری، علیه چند همسری و... پیش برده شده است. هم چنان زنان تحصیل کرده نسبت به گذشته افزایش داشته است. زنانی که در دانشگاه، مدارس و ادارات مشغول بهکار بودند.
بر مبنای شرایط کنونی، شرایطی که نسلکشی فلسطینیها توسط نژادپرستان فاشیست اسرائیلی و حمایت آشکار قدرتهای امپریالیستی و در راس آنان آمریکا در جریان است، در شرایطی که در مقابل این نسلکشی میلیونها نفر از مردم جهان در کنار ستمدیدگان فلسطینی قرار دارند، درج مجدد مصاحبه زنده یاد رفیق آذر درخشان با یک زن مبارز و فعال سیاسی فلسطینی که در سال ١٣٨١ انجام پذیرفت و در نشریه هشت مارس شماره ۵ انتشار یافت را برای درک بهتر از افتوخیز جنبش فلسطین و به طور مشخص جنبش زنان فلسطین، ضروری میدانیم- هشت مارس
مسئله این نیست که این جمعیتهای پیشگام چقدر تنوع ژنتیکی از خود در آن شرایط نشان داده باشند، اما، بسیار بعید به نظر میرسد که باعث ایجاد یک گونه کاملاً جدید بر اساس ظهور ناگهانی آنانی که قادر به ایستادن و دویدن بر روی دو پا در دشتها بوده و با تکان دادن و پرتاب سنگهایی با قدرت و دقت کافی برای کشتن پستانداران بزرگ، بوجود آمده باشند.
دوازده سال پیش در چنین ایامی، جنبش کمونیستی و جنبش انقلابی زنان، رفیق استوار و رزمندۀ خود، آذر درخشان را از دست داد. از آذر که مسئول سیاسی سازمان زنان هشت مارس (ایران-افغانستان) بود، آثار با ارزش بسیاری باقی مانده است؛ اما ارزشمندترین اثر او زندگی پُر بارش بود که در تمامی لحظههای آن عشق به تودهها و مبارزه برای رهایی زنان و تمامی ستمدیدگان موج میزند.
زنان کارگر و زحمت کش که به خاطر زن بودنشان بیش از مردان هم طبقه خود مورد ستم و استثمار قرار میگیرند، برای رها شدن از این شرایط غیر قابل تحمل، انگیزه قوی دارند. زنانی که به آگاهی انقلابی مسلح شوند میتوانند در هدایت مبارزه برای سرنگونی دولت طبقاتی، نه تنها در افغانستان و ایران، بلکه در سراسر جهان، به پیشقراولانی پیگیر و جسور بدل شوند.
ممکن است سرکوبگران زنستیز، با حملات وحشیانۀ خود برای مدت کوتاهی در مبارزات زنان سکتهای ایجاد کنند؛ اما طولی نخواهد کشید که اوضاع در نتیجه مبارزات زنان عوض شود. تاریخ چهل و پنجساله مبارزه و مقاومت زنان در برابر جنگ نا برابر با رژیم اسلامی این را نشان داده است.
این بیراههای است که باید بطور مجدانه ازجانب جنبش رادیکال زنان افغانستان و ایران افشا و طرد گردد. افشاگری و بر ملا کردن افکار مسموم و مخرب علینژاد و هم فکراناش بخشی از پیمودن پروسه صحیح مبارزه در خدمت به سرنگونی امارت اسلامی طالبان و رژیم جمهوری اسلامی از طریق انقلاب و کوتاه کردن دست کلیه قدرتهای امپریالیستی؛ اولین گام در رفع ستم جنسیتی است.