عدم تشکلات مبارزاتی مستقل با دانش انقلابی از اساسی ترین فورمول پیروزی جنبش زنان و مبارزه جنسیتی پنداشته میشود که با تاسف زنان در این کشور نتوانستند آن را ایجاد نمایند. البته این را دور از ملاحظه نباید گذاشت که زنان به خودی خود در این امر تقصیر ندارند. زیرا یکی از وظایف اساسی تمامی این حاکمیت ها ، تضعیف و تحت فشار قرار دادن زنان مبنی بر پیشگیری از تجمعات سیاسی و انقلابی آن هاست؛ آن ها ساختار و پس زمینه اجتماع و خانواده را چنان بر زنان تنگ میسازند که زنان بدون هیچ اعتراضی خود در همان مسیر و قالب پا بگذارند و آنقدر از درست بودن آن قالب ها و مسیر مطمئن میگردند که حتا دست رد به سینه هر نوع تفکر انتقادی میزنند.
این خودکشی ها نتیجه جنایات سازمان یافته جمهوری اسلامی علیه زندانیان سیاسی است که به اشکال گوناگون در مبارزات، بویژه در خیزش ژینا و درهل دادن هر چه بیشتر کل نظام به سمت سرنگونی نقش داشته اند. آن چه که مسلم است، مسئول مرگ تک تک کسانی که پس از آزادی خودکشی کرده اند، رژیمِ دار و شکنجه جمهوری اسلامی است.
این حرکت پیشتاز و شجاعانه زنان نه تنها تحسین و حمایت مردم آزادیخواه و مترقی در بسیاری از نقاط دنیا را برانگیخته است، بلکه بسیاری را به وجد آورده و برایشان الهام بخش بوده است. این نقش جلودار بودن زنان در مبارزه علیه حجاب اجباری و آتش کشیدن آن به طور وسیع و علیه جمهوری اسلامی و نیروهای سرکوبگرش، انگیزه مبارزه در میان زنان در سراسر جهان علیه ستم جنسیتی را بالاتر برده است. یکی از مهمترین تاثیرات رهبری زنان و مبارزه جسورانه شان، به واقعیت مبدل شدن قدرت و نقش زنان در تغییر جامعه کهنه است.
یک انسان یاد می گیرد که از برخی رویدادها، افراد، ساختارهای اجتماعی و غیره استقبال کند و از دیگران بر اساس استانداردهای رایج درست و نادرست که با روابط اجتماعی رایج متفاوت و منطبق است، متنفر باشد. برخی از مردم برای حفظ نهادها خواهند جنگید و خواهند مُرد و برخی دیگر برای خلاص شدن از شر آن خواهند جنگند و مُرد.
بندهای این منشور به گونه ای تنظیم شده که به قدرت های امپریالیستی غرب اطمینان دهند که در صورت بر گزیدن اینان، منافع شان بهتر، همه جانبه تر و گسترده تر از دورانِ حاکمیتِ جمهوری اسلامی، تامین خواهد شد. با این هدف است که می خواهند به مردم بقبولانند که تنها از طریق دخالت امپریالیست ها می توانند از شر جمهوری اسلامی خلاص شوند. به همین دلیل کل منشور به ویژه بندهای اولیه آن، قصدشان را از مصادره کردن خیزش انقلابی روشن تر می کند: حفظ سیستم ستم و استثمارحاکم. برای حفظ سیستم حاکم است که بند مربوط به ادغام سپاه پاسداران در ارتش را پیش گذاشته اند تا به امپریالیست ها نشان دهند که اگر اینان را به عنوان راننده گان «جدید» سیستم ستمگرانه حاکم برگزینند، با اتکا به این نیروی نظامی نخواهند گذاشت مبارزات زنان و همه ستمدیدگان جامعه به سمت ریشه کن کردن بساط ستم و استثمار سرمایه داری حرکت کند.
بدون شک هیچ جامعه طبقاتی از جمله پیشرفته ترین کشورهای سرمایه داری نه تنها ستم بر زن را از بین نمی برد بلکه آن را در خدمت به تداوم سیستم ستم و استثمار خود حفظ می کند. روشن است که در جوامع سرمایه داری روابط مرد سالارانه را نمی توان از طریق فرمان ها و حتی وضع قوانین از بین برد. چرا که این مناسبات از طریق روابط زیربنایی پیوسته تولید و بازتولید می شوند. بنابراین برای از بین بردن انقیاد زنان و روابط مردسالارانه باید مناسبات تولیدی استثماری را از بین برد. زنان زمانی به معنای واقعی از انقیاد مناسبات و روابط اجتماعی مردسالارانه رها خواهند شد که طبقات و مناسبات استثمارگرانه و ستم گرانه از بین برود. با این هدف است که باید زنان بویژه زنان پیشرو و مبارز برای تکامل و عمق یابی خیزش ژینا در راستای یک انقلاب واقعی حرکت کنند تا بتوانند صف وسیعی ای از زنان را در چنین انقلابی متشکل و سازماندهی نمایند.
خشونت بر زنان هم ریشه تاریخی طولانی دارد. تاریخی به درازای شکل گیری جوامع طبقاتی. خشونت بر زنان طی هزاران سال و نظام های پدرسالاری در هر دوره اعمال شده است. از زمان شکل گیری سرمایه داری خشونت بر زنان به اشکال گوناگون ادامه یافته است. علاوه بر قوانین، دم و دستگاه قضایی و نیروهای سرکوبگر، بکار گیری ادیان گوناگون در ستم بر همه مردم به ویژه زنان یکی از نیازهای جامعه طبقاتی بوده و هست. نظام سرمایه داری نیز از بکار گیری دین برای تحمیق توده ها به نفع ادامه یابی سیستم ستم و استثمار خود بهره گرفته و می گیرد. در همه دوران بخصوص در پنج دهه گذشته، قدرت های امپریالیستی خود از علل توسعه یابی دین در همه کشورهای تحت ستم بوده اند. انکار کردنی نیست که وجه مشترک همه ادیان، تعمیق فرودستی زنان و سرکوب آنان است. در همه ادیان مرد ها برتر از زنان هستند. در همه ادیان زن باید تابع مرد باشد. در همه ادیان وظیفه زن، بچه زائیدن و تر و خشک کردن بچه، رسیدگی به امور خانه و سرویس جنسی دادن به مردان است. در همه ادیان و دستورات در این رابطه است که از قدرت و سلطه مرد بر زن حفاظت شود.