مردم افغانستان بخصوص مردم شهرهرات باید متوجه واقعیت مسئله باشند و از تاریخ بیاموزند آنها باید دوره حکومت طالبان را بیاد بیاورند که چگونه آمریکا و چاکرانش در قطر حکمروایی آنها را به رسمیت شناخته و چند کشور در افغانستان سفارت افتتاع کردند. آمریکا و یارانش کاری به کارهای زن ستیزانه و ضد انسانی طالبان نداشتند، بلکه آنها منافع خود را می دیدند و در پیوند با منافع خود کار میکردند و برای نوکران و چاکران شان میلیونها دالر هدیه میدادند تا به سود و فوق سودها دست یابند. امروز نیز در بند شدن زنان و مردان افغانستان و بردن کشور به عصرحجر برای آنها اهمیتی ندارد. هر کسی که منافع آنها را تامین نماید، همان را می خواهند.
وقتی در قانون اساسی کشور طفل خورد سال از آغوش مادر جدا گردیده، از درس و تحصیل محروم شده و به زور وادار به ازدواج شود پس جایی برای دفاع از حقوق زن باقی نمی ماند. تجاوز و آزار جنسی به انواع و اشکال مختلف پیامد این اعمال ناجایز انسانی است که جامعه ی مردسالار را وادار به اعمال آنها نسبت به زن می نماید.خشونت و تحمیل جایگاه نابرابر با زندگی زنان در افغانستان عجین می شود. همین است که آمار خشونت علیه زنان همچنان تکاندهنده باقی مانده است و زنان از نابرابری در سطوح مختلف اجتماعی رنج میبرند.