در نتیجه مبارزات و خیزشهایی که خصوصا از دیماه ۹۶ آغاز شده، راه انقلاب هموارتر گشته است. این امر برای نیروی انقلابی که قصد دارد، جامعه را در خدمت به رهایی بشریت، تغییر دهد، اهمیت ویژهای دارد. در این شرایط نه تنها نیروی انقلابی باید خود را به این مبارزات و خیزشهایی که راه را باز کرده است متکی کند، بلکه با پیشبرد امر مبارزه علمی و با سازماندهی تودهها از پائین، شرایط پیشروی انقلابی و پاسخ صحیح به ضرورت انقلاب را بیش از پیش فراهم کند.
شرکتها و بانکهای چند ملیتی در بخش اعظم جهان امپریالیستی از سوئیس و بریتانیا گرفته تا آمریکا و چین و سایر کشورها، بخشی از سرمایهی خود را مستقیماً روی محصولاتی سرمایهگذاری کردهاند که بر پایه نابودی جنگلهای بارانزا تولید میشوند و به این ترتیب بخش عظیمی از این جنگلها را در مالزی و اندونزی نابود کردند.
تاریخ بیش از صدسال پیش همچنان در حال تکرار است. تضادهایی که منجر به خیزشهای انقلابی مردم و مبارزان آزادیخواه از زمان مشروطه شد هنوز به شکلهای مختلف ادامه دارند و شدت بیشتری هم یافتهاند! بیش از صد سال است زنان هنوز بر سر ابتداییترین حقوقشان مبارزه میکنند. استبداد، استثمار، سرکوب، کشتار و شکنجهی آزادیخواهان، تحقیر زنان و مردم...، سیستماتیک تر و وحشیانه تر شده است.
وقتی در قانون اساسی کشور طفل خورد سال از آغوش مادر جدا گردیده، از درس و تحصیل محروم شده و به زور وادار به ازدواج شود پس جایی برای دفاع از حقوق زن باقی نمی ماند. تجاوز و آزار جنسی به انواع و اشکال مختلف پیامد این اعمال ناجایز انسانی است که جامعه ی مردسالار را وادار به اعمال آنها نسبت به زن می نماید.خشونت و تحمیل جایگاه نابرابر با زندگی زنان در افغانستان عجین می شود. همین است که آمار خشونت علیه زنان همچنان تکاندهنده باقی مانده است و زنان از نابرابری در سطوح مختلف اجتماعی رنج میبرند.
خشونت چنان در جامعه طبیعی جلوه داده شده است که گویا زنان برای این زاده شده اند که مورد آزار و اذیت، ضرب و شتم، تجاوز و... قرار گیرند و دم نزنند. سه پشتوانه ی این خشونت، قانون، فرهنگ و ایدئولوژی مذهبی حلقه بههم پیوسته ای هستند که توسط نیروهای سرکوبگری رژیم بر زنان برای به انقیاد در آوردن کامل آنان به کار گرفته شده است.
من امشب اینجا هستم که بکوشم تا جایی که میتوانم با شما، ازچالشهایی که در مقام یک زن در تلاش برای ساختن یک زندگی انسانی شرافتمندانه، ارزشمند و پرثمر با آن مواجه هستید، سخن بگویم. به همین دلیل تصمیم گرفتم امشب دربارهی تجاوز، کثیفترین کلمهی چهار حرفی در زبان انگلیسی، صحبت کنم؛ هر چند که هیچ کدام از نویسندگان مرد معاصر آمریکایی چنین نظری ندارند. زمانی که بفهمید تجاوز چیست، متوجه نیروهای سیستماتیکی که شما را به عنوان یک زن تحت ستم قرار میدهد میشوید. زمانی که بفهمید تجاوز چیست، خواهید توانست پروسهی تغییر ارزشها و نهادهای این جامعهی مردسالار را کلید بزنید تا دیگر مورد ظلم و ستم واقع نشوید. زمانی که بفهمید تجاوز چیست، قادر خواهید بود در مقابل تمامی تلاشهایی که برای فریفتن و گمراه کردنتان صورت میگیرند؛ تاجرائمی را که علیه شما بهعنوان یک زن مرتکب میشوند پیش پاافتاده، مضحک و بیربط جلوه دهند، مقاومت کنید. زمانی که بفهمید تجاوز چیست، این ابتکار عمل را پیدا خواهید کرد که زندگیتان را به عنوان یک زن جدی بگیرید و مقاومتی زنانه، علیه افراد و نهادهایی که شما را از معنی تهیکرده و بر شما خشونت میورزند، سازماندهی کنید.