حفظ و تعمیق سلطه و قدرت مرد بر زن که در نتیجه آن زنان تحت نام «ناموس» و یا هر «دلیل» دیگری به قتل می رسند و یا مورد انواع و اقسام خشونت ها قرار می گیرند، بخشی از ساختار کلی نظام ضد زن جمهوری اسلامی است.
دوسال از به قدرت رساندن طالبان، این نیروی بنیادگرای اسلامی که تا مغز استخوان زن ستیز و ضد مردمی است می گذرد. دو سالی که با جنگ طالبان در تمام ابعاد علیه زنان سازماندهی شده است. دو سالی که ستم جنسیتی بر زنان یکی از اصلی ترین برنامه های امارت اسلامی طالبان را تشکیل داده است.
این تنها زنان معترض و مبارز اند که در طول این دو سال تحت رژیم سرکوب گر طالبان علیه سیاستها و تصمیمات این گروه مقاومت کرده و با وجود وضعیت خفقان و سرکوب های وحشتناک همچنان به صورت علنی سعی در تغییر سیاق اجتماعی و بر چیدن نظام ستمگر دارند. آنان با دستان خالی نهایت نفرت شان را از این نظام ظالمانه فریاد میزنند.
در دومین سالگرد به قدرت رساندن طالبان توسط امپریالیستهای آمریکایی زنان مبارز و شجاع تخار در افغانستان علیرغم خطرات به خیابان آمده و به اعتراض پرداختند. زنان میدانند که با این اعتراض جانشان به خطر می افتد و امکان قتل و زندان و شکنجه و تجاوز آنها را تهدید می کند، اما در برابر تمام این خطرات دست به مبارزه زده و به خیابان آمده اند . شعار های این زنان شجاع نه تنها حکومت زنستیز و ارتجاعی طالبان را هدف قرارمیدهند بلکه بدرستی آمریکا که از جنایات طالبان حمایت می کند را افشاء می کنند. آنها همچنین لابی گرانی که تحت نام دفاع از زنان به مماشات با امپریالیستها مشغولند را نیز افشا می کنند. زنان تنها با اتکا به نیروی خود و سایر توده های ستمدیده، با اگاهی انقلابی و با سازمان یابی می توانند مبارزه خود را علیه طالبان و همه بنیادگرایان اسلامی و حامیان امپریالیستی اشان برای ازادی و رهایی پیش برند.
با همبستگی و مسلح شدن به خط و تشکل انقلابی، می رویم تا جمهوری اسلامی را با هدف ساختن جامعه ای عاری از ستم و استثمار سرنگون سازیم!
گوش ها عادت کرده اند و اخبار زنکشی، به بخش معمولی از خبرهای روزانه و هفتگی بدل شده اند! به قدری عادی شده که نیازی دیده نمی شود هویت و نام افراد گفته شود. در بخش علل مرگ و میر زنان، سهم قابل توجهی هم به «قتل توسط مردان خانواده» تخصیص دارد! ولی این زنان، تنها عدد و آمار نیستند!