دیدار «فعالین حقوق بشر و زنان» با سران کشورهای امپریالیستی!

بدون شک همه این مرتجعین از هر جنسیتی در پی تقلیل خواست های مردم و محدود کردن خیزش سراسری هستند، تا بر این اساس بتوانند مانع از انهدام کلیت سیستم ستم و استثمار به دست توده ها شوند و از آن جمله مطالبات زنان و مبارزات شکوهمند و غرور آفرین آنان را به منع حجاب اجباری به عنوان تنها خواسته زنان، محدود سازند.

برگردان بخش هشتم کتاب: «ازگام‌های اولیه تا جهش‌های بعدی» درباره پیدایش انسان

مورگان با روشی که معمول امروزی بین سوسیو بیولوژیست ها است با این مسئله برخورد می کند: با قاطی کردن سطوح انتخاب و تاریک نمودن تمایز بین فاکتور های برنامه ریزی شده بیولوژیک و فاکتورهای فرهنگی در جوامع بشری. او بطور قطع بیان می کند که تنها روش بررسی پیدایش تکامل یائسگی در زنان بعلت مفید بودن شان برای "قبیله به مثابه کل" بوده است. زیرا که ماده های مسن نازا "منبع تجربه و خرد" (در زمینه های مواظبت از پرستاری و مراقبت از بچه ها، برای نمونه مردان منبع تجربه و دانش شکار بودند). بنابراین از نظر مورگان "جهش یائسگی" می تواند " برای موجودات به مثابه کل، انطباقی" و در خدمت انتخاب طبیعی قرار گیرد.

زن، زندگی، آزادی / زن، انقلاب، رهایی

جدایی دین از دولت

شکل آشکار تنیده بودن دین و دولت در ایران بیش از هر چیز در زمینه‌ی مناسبات اجتماعی عقب‌مانده و قوانین زن‌ستیزانه خود را نشان می‌دهند. ادغام دین که یکی از ستون‌های اصلی‌اش انقیاد زنان است با دولت طبقاتی که یکی از ستون‌های اصلی‌اش بر پایه‌ی اسارت زنان شکل گرفته، ستم بر زنان را تشدید کرده است. مبارزه علیه ستم بر زن را نمی‌توان به جدایی دین از دولت محدود کرد، اما این خواست از پایه‌ای‌ترین و فوری‌ترین خواست‌های زنان است. از این‌رو زنان در تحقق جدایی قطعی دین از دولت ذینفع‌ترین‌اند.

نشریه شماره ۵۸

یادبود شهدای راه آزادی در شهر ایذه

یادبود شهدای راه آزادی در شهر ایذه: کیان پیرفلک ۹ ساله، سپهر مقصودی ۱۴ ساله، آرتین رحمانی ۱۶ ساله، میلاد سعیدیان‌جو، بی‌بی اشرف نیکبخت، حمیدرضا شریعتی، دنیا فرهادی، صائب سرقلی، علی مولایی، حامد سلحشور، محمود احمدی، حسین سعیدی نه می بخشیم و نه فراموش می کنیم!

هلیا بابایی،‌ دانش‌آموز دبیرستانی

هلیا بابایی،‌ دانش‌آموز دبیرستانی که ۴ آبان ۱۴۰۱ در اصفهان با ساچمه ماموران از ناحیه چشم و صورت زخمی شده بود، با نقاشی کردن سبزه‌ای بر روی زخمی که از جراحت ساچمه روی ترقوه‌اش به جا مانده، قسمتی از «سرود برابری» را خوانده است. هلیا پیشتر در روایتی تکان‌دهنده از لحظه تیر خوردنش نوشته بود که درست بعد از تیر خوردن، با وجود درد زیاد حس رضایتی را تجربه کرده بود چرا که «اگه قراره قطره‌ای از خون این مردم بچکه، باید خون من هم باشه.» او در تیراندازی ماموران از ناحیه چشم، لب، ترقوه و بازو زخمی شده است. او برای درمان قرنیه خود باید تا ۱۸ سالگی صبر کند. این دختران جوان، پیک هایی هستند که شجاعت را در سراسر کشور تکثیر می کنند. خود جوانه هایی هستند که اگر کنار یکدیگر قرار گیرند، می توانند با سلاح آگاهی و تشکل، آینده ای روشن را نوید دهند. جوانه هایی که لاشه فاسد ارتجاع و سرکوب را پس زده و جامعه ای آزاد و پر نشاط، عاری از ستم و استثمار را بنا خواهند ساخت.

حکومت متحجر و زنستیز طالبان

که تحت حمایت امریکا و سایر امپریالیست ها به قدرت نشست و با حمایت های مستمر مالی آنان، به سرکوب زنان و قتل و غارت آحاد جامعه ادامه می دهد؛ تنها به همت زنان و مردان ستمدیده افغانستان و با مبارزات آنان می توان از قدرت به زیر کشید!