در ماههای اخير در ايران زنان در هشتک و کارزار «من ـ هم» در رسانههای مجازی از آزار جنسی و تجاوز سخن ميگويند و سکوتشان را شکسته و تجربه آزار و اذيت جنسیشان را به اشتراک میگذراند.
با گذر قرون بسیار عبارات هنر مجاز، حضور مشروط، تیزی سانسور، خرد مردانه و احساس زنانه، زن ناقصالعقل و چه و چه و چه برای مایی که تا به هنوز تجربهی زیستن در جغرافیای خفقان را داریم، کاملا ملموس و آشنا و برپاست!
به طور کلی تاریخ جنبش زنان و سایر جنبش های مبارزاتی هم در ایران و هم در سراسر جهان نشان می دهد که هیچ گاه دو قطبی که رویکرد و اهداف شان در مورد ستم بر زن و راه رفع آن در مقابل هم قرار دارد، نمیتوانند ائتلافی را شکل دهند.
موقعيت خانوادگی و شرايط زندگی جان از همان اوايل او را به حرکت در خلاف جريان برخی از نرُهای معمول زندگی رانده بود. تاثيرات اين حرکت در موسيقی و هنرش و نوشتههايش قابل رويت است.
زندگی مردم این منطقه، زندگی زیر سایه فقر و فلاکت، بیآبی و تشنگی تاریخی، بیکاری، ستم و استثمار وحشیانه، ستم جنسیتی، ستم ملی نتیجه سیاستهای رژیم شونیستی جمهوری اسلامی است. بله مردم این منطقه تشنهاند! نه فقط برای آب آشامیدنی، بلکه تشنه تغییرند.