چیزی که کتاب مورگان را جالب توجه میکند آن است که قصه وی در واقع نسخه نتراشیده و نخراشیده از اشکالاتی است که در چند ده دهه گذشته گریبان گیر بخش بزرگی از بیولوژی تکاملی «جدی» بوده است؛ اشکالاتی که فشردهتر از هر جا در متدولوژی بیولوژیستهای جامعهشناس به چشم میخورد.
«من باید صریح تر، تهاجمیتر باشم، چون جهان دارد پرخاشگرتر میشود، و ما به مردمی نیاز داریم تا با صدای بلند علیه بیعدالتی صحبت کنند. من با صدای بلند حرف میزنم، چون عصبانی هستم».