نمیدانم چهکار کنم. هرچه دعوا کردم، گریه کردم، هرکاری میکنم ول کن نیستند. میخواهند از خانهی خودمان به خانهی دیگر زندانیم کنند.
جمهوری اسلامی با تحمیل حجاب و وضع دیگر قوانین شبه برده دارانه و مجازاتهای قرون وسطائی کاری کرده که برخی فکر میکنند «زمان شاه» زنان آزاد بودند. مدافعین سلطنت هم با کمال وقاحت مدعی آزادی و برابری زنان میشوند. ولی در زمان سلطنت پهلوی نیز بسیاری از قوانین بر اساس اسلام استوار بود. نگاهی کوتاه بیاندازیم به برخی قوانین ضد زن در دوران سلطنت پهلوی که بسیاریشان حتی بدون هیچ تغییری وارد قوانین جمهوری اسلامی شدند.
در طی قرون متمادی، انسانها اسطورههای (افسانههای) ایدهآلیستی حیرتانگیزی درباره منشاء بشر ساختهاند. تقریبا هستهی مرکزی همه این افسانهها یکچیز است: مرد (و پس از آن زن بهمثابه محصول جانبی مرد) توسط یک دست نامرئی، یک موجود با قدرت عالیتر، خدا با خدایانی، آفریده شدهاست.
اما ای دیکتاتور آیا نمیدانی که دردها و رنجها انسانها را بزرگتر، متعالیتر، خودساختهتر و قویتر میکند؟! ما از اینکه در این زندان حبس میکِشیم ، اصلاً آزرده خاطر نبوده و نیستیم.ما در این زندان با زنهایی آشنا شدیم که با اَشکال مختلف از سوءمدیریت جمهوری اسلامی در امور متفاوت رنج کشیده بودند.
در سیستم سرمایهداری حاکم بر جهان، نقش، هویت و موجودیت طبیعی زن در درجه اول ابزار بودن اوست. ابژه جنسی و ابزاری برای تولیدمثل؛ بنابراین باید کنترل شود. زن ملکی است که باید از جانب دولت، قانون و مرد کنترل شود.