این فیلم نیز مانند دیگر فیلم های فرهادی چند لایه و چند وجهی است. شخصیتهای فیلم چند بعدی، پیچیده و متضادند و در فرایند داستانی تو در تو خود را نشان می دهند.فرهادی با مهارت از تكنیك های هنری برای خلق فضای مورد نظرش، معرفی شخصیتهایش و رساندن پیام هایش استفاده می كند. با دیالوگ های ساده و روان و تدریجی و تغییرات غیر منتظره در داستان از سطح به عمق می رود. البته با جزییاتی به غایت حساب شده و بیش از حد كنترل شده؛ جزییاتی كه به گونه ای قدرتمند كنار هم چیده می شوند.
هيام عباس كارگردان زن فلسطينی تبار در فيلم ميراث كه در دسامبر ۲۰۱۲ اكران شد، ما را به فلسطين می برد، فلسطينی تحت اشغال در محلی به نام الجليل واقع در شمال اسرائيل و نزديك مرز لبنان، اما او اين بار ما را با مسايل و مشكلات و تضادهای اجتماعی اين مردم از زاويه ديگری آشنا می كند.
"من مادر هستم" را خیلیها دیدهاند. اعتراضات انصار حزب الله به این فیلم باعث شد سیل تماشاگران به سینماها سر ریز شود. علت اعتراض "زیر سوال رفتن ارزشهای اخلاقی در جامعه" بود.پشت این صحنه، یک نگاه متافیزیکی و مذهبی قرار دارد که به تماشاگر گوشزد میکند خدایی موجود است و حساب و کتابی. برقراری عدالت، دادن جزا و پاداش همه به دست اوست. مسئول بدبختیهای مان خودمان هستیم. شاید هم داریم تاوان گناهان پدر و مادرهایمان را پس میدهیم!
گاهی فراموش می کنیم که تاریخ، کتاب و مقاله نیست، زندگی است. که خود بخشی از تاریخیم. که آنرا زندگی می کنیم و می سازیم. و آنگاه هنر است که زندگی را ورای روزمرگی به یادمان می آورد.پرسپولیس، ساخته مرجان ساتراپی و ونسان پرونو، که بر اساس ۴ جلد رمان تصویری به همین نام، اثر مرجان ساتراپی، ساخته شده، سرگذشت ایران معاصر است از لابلای زندگی مرجان. دختری که در کودکی دو آرزو دارد: آخرین پیامبر کهکشان شود و موی پایش را بتراشد. مفاهیمی متناقض در یک وجود، که تا انتهای فیلم، تاریخ پرتلاطم ایران و زندگی پر فراز و نشیب مرجان را در هم می تند.
فیلم "آب" دشمن سرسخت مرد سالاری جهانی، رسومات عقب افتاده، فرهنگ و تفکرهای زن ستیر و ضد زن است. طبق کتاب مقدس هندو می توان تمامی گناهان خود را در آب رودخانه "گانگ" شست. اما همان طور که فیلم آب آشکار می کند، می شود که در این آب مقدس غرق هم شد.
فيلم در به تصوير کشيدن خشونت اعمال شده از سوی نيروهای بی رحم امنيتی هند در مورد جوانانی که مردم هند را برای بپا خواستن فرا می خوانند، به اوج می رسد. کاملا واضح است که اين فيلم يک فيلم رمانتيک باليوودی يا يک فيلم اکشن نيست و حتی در آن خشونت قهرمانان، عمدا و به جا نمايش داده می شود تا بيننده های خود را به چالش بکشد و وا دارد که در مورد چگونگی تغيير جامعه، فکر کنند.
آخرين فيلم تهمينه ميلانی به نام "آتش بس" با استقبال خوبی روبرو شده است. خود وی بارها در سالن های نمايش حضور يافته تا از نزديك عكس العمل تماشاگران را ببيند و از نظراتشان آگاه شود. بخش بزرگی از اين تماشاگران را زنان تشكيل می دهند. اميدوارم كه تهمينه ميلانی به هنگام تماشای فيلمش در كنار تماشاگران به جنس و مضمون خنده آنان نسبت به شخصيت همجنس گرای "آتش بس" پی برده باشد.
فيلم کافه ترانزيت با جذابيت و تازگی موضوع آن و با بازی چشمگير فرشته صدرعرفايی و نيز پرويز پرستوئی و وجود نابازيگرانی از خطهی آذربايجان که برای اولين بار کشفشان میکنی و... ارزش دوـ سه بار ديدن را دارد.اما فيلم، درهمان بار اول تماشای آن، ما را متوجه نکاتی میکند که در پس آن پنهان ماندهاند و با دقت بيشتر و کنار رفتن پردهی جذابيت فيلم، رخ مینماياند.
در سراسر فيلم, ما با حضور دائمی تلويزيون روبروييم. طاهره از اول صبح تا شب, تنهاييش را با تلويزيون پر می كند. حضور اين رسانه, خواه ناخواه اشاره ای به سلطه قدرتی فراگير بر مناسبات درون خانه طاهره و افكار و باورهايش نيز هست.بر زمينه كار خانگی و دل نگرانی های طاهره, صدای حجت السلام مرادی يعنی همان آخوندی كه خرافه و عقايد ارتجاعی را در قالب به اصطلاح مدرنيزه به مشتری تحويل می دهد, می شنويم.
کارگردان اين فيلم ناهيد پرسون است که از هيجده سال پيش ساکن کشور سوئد است. اين فيلم جايزه بهترين فيلم مستند از طرف داوران ۱۵۰۰ یورو و جايزه بهترين فيلم انتخابی تماشاگران فستيوال ۳۰۰۰ یورو را به دست آورد. ناهيد پرسون بر خلاف چند فيلم ديگر که در مورد فحشا ساخته شده فقط به ضبط صدا و تصوير نپرداخته است.او به دنبال فهميدن درد است.