شنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۱ تظاهرات عظیم ایرانیان در شهر برلین

فعالین واحد برمن از سازمان زنان هشت مارس (ایران-افغانستان) هم با یکی از این دو اتوبوس به برلین رفتند و همراه با فعالین واحد برلین، در راهپیمایی سهم گرفتند و تلاش کردند با طرح شعارهای رادیکال، حمل بنر ها، پلاکاردها و اعلامیه هایی که وسیعا پخش نمودند، در حد توان به جهت گیری انقلابی این حرکت خدمت کنند.

قتل یک زن دیگر به دست طالبان!

به دنبال چه اتحادی هستیم!

خواست اتحاد در میان زنان و مردان معترض در خیابان ها و در میان نیروهای مبارز و انقلابی، خواست درست و بر حقی است و در چگونگی طی کردن پروسه صحیح مبارزه و جهت گیری های آتی آن نقش تعیین کننده دارد. در حقیقت مردم به ویژه آنان که در میدان نبردند به خوبی به امر حیاتی اتحاد و همبستگی وسیع برای پیشروی مبارزه واقف اند و در شعارهای شان هم چون «اتحاد، مبارزه، پیروزی»، آن را پیش گذاشته اند.

دیوارنویسی زنان شجاع ایران

شنبه ۳۰ مهر ماه ۱۴۰۱ دیوارنویسی زنان شجاع ایران بر روی شعارهای قبلی که مزدوران رژیم چندین لایه رنگ روی آن زده بوده و به قول خودشان پاک کرده بودند. مبارزه به اشکال مختلف و با ابتکارات گوناگون ادامه دارد.

چهارشنبه ۲۷مهر۱۴۰۱ دانشجویان معترضان در دانشگاه رازی کرمانشاه روز چهارشنبه یک آخوند را از محوطه دانشگاه بیرون کردند.

با وجود سرکوب شدید و بازداشت های گسترده در دانشگاه ها، مدارس و خیابان ها، زنان و مردان شجاع و جسور، دست از مبارزه برنداشته وبه اشکال مختلف مزدوران دشمن را پس می زنند. همبستگی و حمایت سراسری ستم دیدگان در سراسر کشور، قوی ترین اسلحه ما برای در هم شکستن نظام ستم و استثمار جمهوری اسلامی است.

گوهر عشقی حجاب از سر برداشت

گوهر عشقی، مادر دادخواهی که همواره شجاعانه نه تنها در صف اول دادخواهی، برای فرزندش ستار بهشتی و سایر جانباختگان راه مبارزه با ستم و استثمار جمهوری اسلامی قرار داشته، بلکه فعالانه در بسیاری از مبارزات مردمی دیگر هم نقش گرفته است؛ اینبار با برداشتن حجاب از سرش، همبستگی خود را با همه زنانی که علیه ۴۳ سال تحمیل حجاب اجباری و سایر اشکال سرکوب، بپا خواسته اند با صدایی رسا اعلام کرد و از همه آنانی که هنوز در خانه نشسته اند خواست که به قیام بپیوندند.

دختران دبستانی هم به صف مبارزات پیوستند!

تعجبی ندارد! این ها همان دخترکانی هستند که از سنین طفولیت، تفکیک و تبعیض جنسیتی را با تحمل مقنعه و لباس های دست و پاگیر در تمام ساعات مدرسه، با محرومیت از بالندگی و شیطنت های کودکانه، با سرکوب و ممنوعه های بسیار، همه روزه با تن و جان و روان خود حس کرده و متحمل شده اند.

دختر دهه هشتادی، به شما می گوید که با چه نسل شجاع و آگاهی روبرو هستید.

نسلی که دردها را می بیند، خود را در قبال این دردها مسئول می داند. بر سر شما فریاد می زند، فساد و اختلاص و عوام فریب هایتان را افشا می کند و همه ممنوعه هایی را که برای مسئولین حکومتی و اعوان و انصارشان، مجاز است بر می شمارد. فکر می کنید، وقتی لشگری از این زنان و مردان، جسور، جوان و آگاه در مقابل شما قد علم کرده اند، آیا دیگر سر سوزنی شانس برای ادامه حیات ننگین شما وجود دارد؟