کشته شدن دو قاضی جنایتکار محمد مقیسه و علی رازینی

موجی از شادی را در میان مردم بوجود آورده است. مرگ خفت بار دشمنان مردم همواره شادی پخش است.

نامه‌ آنیشا اسداللهی زندانی سیاسی سوسیالیست از زندان

دولت ها میتوانند دست به تمام حیثیت انسان دراز کنند و حاکمیت کنونی به خوبی میداند که این روزنه های تاریخی اجتماعی، طبقاتی و سیاسی در کجای جامعه ما قرار دارند تا آن را به سیاه چاله ای تبدیل کند و تمامیت نه به اعدام» را به طرفه العینی در خود ببلعد.

نوشته سپیده قلیان برای پخشان عزیزی و وریشه مرادی

«ژن، ژیان، ئازادی نه یک شعار بلکه یک زخم باز است زخمی که بر تن این سرزمین مانده، اما هر بار از دل همان زخم زندگی روییده است. این سه واژه از کُردستان برخاست و به خیابانها به دهانها و به قلبها رسید، نه به عنوان کلمه که به عنوان ضربان این شعار نقشه ای است برای زنده ماندن در سرزمینی که مرگ را به قانون بدل کرده است.

مرتجعین پهلوی از اعدام پخشان عزیزی توسط جمهوری اسلامی حمایت می کنند!

این مزدور شاه الهی کسانی را که از پخشان عزیزی به اسم زندانی سیاسی نام می برند به باد انتقاد گرفته است و می گه که «.... می خواهند یک چهره به نام پخشان عزیزی را به اسم زندانی سیاسی تو پاچه ما بکنند.»

مقابل رژیم با مردم سیستان و بلوچستان

تنها راه مقابله با چوبه های دار جمهوری اسلامی ادامه مبارزه و پیشبرد وسیع و هدف‌مند و سراسری با ابتکارات و خلاقیت های گوناگون می تواند نه تنها نقش مهمی را در جلوگیری از اعدام ها ایفا کند، بلکه به ادامه یابی مبارزه انقلابی در جهت سرنگونی رژیم شکنجه و دار جمهوری اسلامی یاری رساند. بر بستر این مبارزه است که شرایط برای درهم شکستن درهای زندان و آزادی همه زندانیان سیاسی مهیا می گردد.

نامه حورا نیک بخت از زندان اوین

دشمنیِ من با جمهوری اسلامی مربوط به امروز و دیروز نیست؛ این خصومت نه از ۶۷، نه از ۷۸، نه از ۸۸، نه از ۹۶، نه از ۹۸، نه از ۱۴۰۱ است. من از بهمن ۵۷ با این حکومت سر ناسازگاری داشتم؛ زمانی که هنوز به دنیا نیامده بودم، چون دشمنی با حکومتی که اساسش تزویر و ریاست و تداومش با استبداد و سفاکی، با انعقاد نطفه ام شکل گرفته است. حضور پررنگم در جنبش زن، زندگی، آزادی تبلور بخشی از این دشمنی است.

داعش سر می برد، جمهوری اسلامی نیز سر به دار می کشد!

من زنی کورد و ساکن خاورمیانه هستم که تنها برای خود نزیسته‌ام، برای آزادی اجتماعی ساکنین منطقه، هر آن‌چه در توان داشته‌ام را انجام داده‌ام و خواهم داد، زیرا حیات آزاد و ارزش‌مند، شایسته‌ی جان بخشیدن است.

هشدار: جان و امنیت شریفه به طور جدی در خطر است!

در روزهای گذشته یک تیم مرکب از سه بازجو و مقامات ارشد وزارت اطلاعات از تهران به رشت اعزام شده اند و به زندان لاکان رفته و برای ساعت ها شریفه محمدی را تحت شکنجه روحی و بازجویی و تهدید و تحقیر قرار داده اند تا او علیه خودش، فعالیت هایش و تشکلات مستقل کارگری اعتراف و اقرار اجباری کند.

زینب جلالیان

زینب جلالیان: « از ۸۸ تهدید می‌شوم که اگر توبه نکنم زنده‌به‌گورم می‌کنند » زینب تاکید می کند که در زندان «آزاد تر» است اگر «قرار است بیرون از زندان حقیرانه زندگی کند.»

برای میلیون ها نفر از مردم

میلیون ها نفر از مردم بویژه زنان که شلاق دین و شریعت اسلامی رژیم در طول چهل و پنج سال بر گرده شان فرود آمده است، خواهان جدایی دین از دولت هستند.