در رابطه به حجاب اجباری که مرکز سلطه حکومتی اسلامی بر تن زنان است و اکنون طالبان دارند برای تسلط کامل بر تن زنان، روشهای زندان، تجاوز، شکنجه و کشتار را به کار میبرند، فراموش نکنیم که تنها راه نجات ازین زنستیزان مرتجع اسلامی، تکثیر آگاهی جنسیتی و طبقاتی زنان و خانوادههاست که بدون شک، آگاهی، حامل و بارآورنده ایستادگی و سرنگونی/ تننگونیِ این حکومتهای هار و درنده متوحش اند.
هشت مارس: اولا کشورهای اروپایی که مسیح علینژاد آگاهانه مردم این کشورها را با دولت های اروپایی مخدوش می کند به خیابان نیامدند. بلکه دولت های اروپایی تمام قد در کنار نسل کشی فلسطینی ها توسط صهیونیست ها ایستاده اند و این نسل کشی را آشکارا حمایت می کنند. در حقیقت این مردم کشورهای اروپایی و آمریکایی و اقصی نقاط جهان هستند که بر خلاف موضع گیری های بغایت فاشیستی دولت های شان علیه مردم فلسطین به خیابان آمدند.
ما زنان به درازای مرزهای جهان برای پایان دادن به خشونت بر زنان، نه فقط روز ۲۵ نوامبر بلکه هر روز در صف مقدم مبارزه می ایستیم و به مدد مبارزه ی جهانی مان برای تغییر این جهان ستمگرانه مردسالار و خلق جهانی بدون خشونت بر زنان حرکت می کنیم!
در آستانه یک سالگی یکی از عظیم ترین خیزش های انقلابی مردم قرار داریم، خیزشی که زنان پیشقراول آن بودند و در آن صحنه های غرور آفرینی از مبارزه را خلق کردند، به سلطه پدرسالاری ضربه زدند و سنگ بنای پایان نهادن به سلطه و اقتدار بر بدن زن را پایه ریزی کردند. خیزشی که به همبستگی گسترده مردم به ویژه با ملیت های تحت ستم یاری رساند. خیزشی که چشم انداز یک انقلاب توده ای را باز گشود و امید به تغییر جهان کهنه را در بین ستمدیدگان جهان آفرید.
در سی و پنج امین سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی در شرایطی یاد جانباختگان دهه ٦٠ و تابستان ٦٧ را گرامی می داریم که پرچم دادخواهی مادران خاوران با شعار«نمی بخشیم و فراموش نمی کنیم» در دست مادران خیزش ٨٨، خیزش دی ٩٦، خیزش آبان ٩٨ و خیزش ژینا برافراشته نگاه داشته شده است و به پیش می رود. مادران دادخواهی که از مبارزات عزیزان شان علیه رژیم جمهوری اسلامی و فدا کردن جان شان سرفرازند. مادران دادخواهی که در برابر سرکوب های وحشیانه رژیم عقب ننشسته اند و با پیام های نوید بخش شان، به روحیه مبارزاتی مردم علیه رژیم دمیده و هم چنان می دمند.
اوضاع کنونی و شرایط حاکم بر آن بر این واقعیت دلالت دارد که جامعه آبستن تحولات عظیمی است. اغراق آمیز نخواهد بود اگر بگوئیم خشم و نفرتی که در بین اکثریت مردم بویژه تهیدستان شهر و روستا، ملیت های تحت ستم، کارگران، دانشجویان، معلمان، بازنشستگان، مالباختگان، اقلیت های مذهبی، فعالین محیط زیست، اقلیت های جنسی و جنسیتی، زنان و... شکل گرفته است، هر آن می تواند به انفجاری به مراتب عظیم تر و گسترده تر از قیام ژینا بدل شود.
دوسال از به قدرت رساندن طالبان، این نیروی بنیادگرای اسلامی که تا مغز استخوان زن ستیز و ضد مردمی است می گذرد. دو سالی که با جنگ طالبان در تمام ابعاد علیه زنان سازماندهی شده است. دو سالی که ستم جنسیتی بر زنان یکی از اصلی ترین برنامه های امارت اسلامی طالبان را تشکیل داده است.
گشت ارشاد با زنانی روبروست که در همین ده ماه گذشته با خونین ترین سرکوب ها، کشتار، کور کردن، دستگیری و زندان و خودکشی شدن های خیزشگران زن و مرد روبرو بوده اند ولی این جنایات عزم و اراده آنان را از ادامه مبارزه علیه حجاب اجباری، علیرغم فروکش کردن موقتی مبارزات خیابانی، باز نداشته است.آری، گشت ارشاد با خیل عظیم زنان بویژه زنان جوان و نوجوانی روبروست که در مبارزه علیه حجاب اجباری و کل ساختار زن ستیز جمهوری اسلامی، آبدیده شدند، قد کشیدند و به عقب بر نمی گردند.
تنها راه مقابله با چوبه های دار جمهوری اسلامی ادامه مبارزه و پیشبرد وسیع و هدفمند و سراسری آن است. مبارزه در کف خیابان، در مدرسه و دانشگاه، در مقابل زندان با ابتکارات و خلاقیت های گوناگون می تواند نه تنها نقش مهمی را در جلوگیری از اعدام ها ایفا کند، بلکه به ادامه یابی مبارزه انقلابی در جهت سرنگونی رژیم شکنجه و دار جمهوری اسلامی یاری رساند. با پیشبرد این شکل مبارزه است که می توان طرح ها و برنامه های امپریالیست ها و وابستگان رنگارنگ شان را شکست داد. بر بستر این مبارزه است که شرایط برای درهم شکستن درهای زندان و آزادی همه زندانیان سیاسی مهیا می گردد.