دیدار «فعالین حقوق بشر و زنان» با سران کشورهای امپریالیستی!

بدون شک همه این مرتجعین از هر جنسیتی در پی تقلیل خواست های مردم و محدود کردن خیزش سراسری هستند، تا بر این اساس بتوانند مانع از انهدام کلیت سیستم ستم و استثمار به دست توده ها شوند و از آن جمله مطالبات زنان و مبارزات شکوهمند و غرور آفرین آنان را به منع حجاب اجباری به عنوان تنها خواسته زنان، محدود سازند.

با مبارزه متحدانه می توان طرح زن ستیزانه حمله شیمیایی به مدارس را در هم شکست!

این حمله وحشیانه، حاصل ترس و وحشتی است در دل گردانندگان این سیستم زن ستیز که در نتیجه ورود نوجوانان دختربه میدان نبرد برای انقلاب افتاده است. هراس از نونهالان مبارزی است که در خیزش ژینا هم از نظر کمی و هم کیفی بر وزنه مبارزاتی زنان تاثیر عمیقی گذاشتند و امید پیشروی انقلابی را در دل مردم به ویژه مبارزین راه رهایی کاشتند.

سخنی با شما خواهرانم در سراسر ایران!

من از افغانستانم، افغانستانی که زنانش در اسارت کامل امارات اسلامی قرار دارند. افغانستانی که زنانش از اولیه ترین حقوق خود محروم هستند، افغانستانی که زنانش برای زنده ماندن اجازه کار ندارند، اجازه درس خواندن ندارند، اجازه بیرون شدن از خانه بدون مرد محرم ندارند، اجازه رفتن به حمام را ندارند، اجازه حرف زدن ندارند. افغانستان جائی است که امارت اسلامی می خواهد آن را برای زنان به قبرستانی سرد و خاموش بدل سازد. در این جا هر روز احکام شریعت اسلامی علیه زنان برای برده کردن شان صادر می شود. افغانستان به اسارتگاه کودکان دختر بدل شده است، جائی که ازدواج اجباری کودکان، هم به خاطر احکام شریعت اسلامی و هم به خاطر فقر مطلق روز به روز گسترش می یابد و زندگی هزاران دختر بچه را به تباهی می کشاند. افغانستان جایی است که از زمان قدرت گیری طالب، خشونت خانگی چندین برابر گشته و روزی نیست که زنی به خاطر تعصب و تحجرمردان خانواده با اتکا به احکام شریعت طالبانی و سنت های پدرسالارانه به قتل نرسد.

زن، انقلاب، رهایی!

در شرایطی به پیشواز روز جهانی زن می رویم که در پنچ ماه گذشته زنان در ایران با مبارزات شورانگیز خود نا ممکن ها را ممکن ساختند. زنان به ویژه زنان جوان در خیزش انقلابی ۱۴۰۱ با حضور پرصلابت و پرشمار خود در مبارزات سراسر کشور، با شعارهای کوبنده علیه رژیم و با آتش زدن حجاب اسلامی، هم نقش پیشتازی مبارزه را بر عهده گرفتند و هم خیابان ها را تسخیر کردند. خیابان هایی را که جمهوری اسلامی طی ۴۴ سال گذشته با بکار گیری قوانین ضد زن و نیروهای های سرکوبگر، تلاش کرد از وجود زنان خالی کند، پس گرفتند و با به نمایش گذاردن قدرت خود، شکل تازه ای به آن بخشیدند. این مبارزه خیابانی نه تنها سلطه و قدر قدرتی جمهوری اسلامیِ پدرسالار را به مصاف طلبیده، بلکه به سلطه مرد بر زن نیز ضربه زده است. در حقیقت خیابان برای زنان به مکان مبارزاتی برای نشانه رفتن ارزش ها و معیارهای زن ستیزانه جمهوری اسلامی و بازتاب آن در اجتماع و خانواده بدل گشته است. نقش پیشگامی زنان در این خیزش، تحول بزرگی را در جامعه بوجود آورده و توانسته بر محتوا و دورنمای انقلابی آن تاثیرعمیقی بگذارد.

اتوبوسی که قراره با رادار قدرت های امپریالیستی براه بیفتد!!

ما بیشماران نه تنها برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی بی وقفه مبارزه خواهیم کرد، ما نه تنها نوع و شکل حکومت انقلابی مورد نظرمان را، حکومتی که برای از بین بردن ستم طبقاتی، ستم جنسیتی، ستم ملی، ستم بر اقلیت های مذهبی، ستم بر اقلیت های جنسی و جنسیتی و نجات محیط زیست اساس و بنیان آن را تشکیل می دهد به میان می کشیم و برای ساختن آن تمام توان مبارزاتی مان را به کار می گیریم ، بلکه هم زمان در این راستا همه بیراهه های ارتجاعی را بیرحمانه افشا می کنیم و اجازه نمی دهیم از مبارزات انقلابی توده های جان به لب رسیده، از نقش پیشتازمان در مبارزه انقلابی و از خون عزیزان مان، به نفع طبقه ستمگر و استثمار کننده خود استفاده کنید.

تحصیل برای دانشجویان دختر در افغانستان ممنوع شد‍!

بدون شک برای ما زنان، زنانی که به امید رها شدن از خشونت های وحشیانه و زن ستیزانه طالبان می جنگیم و قدم های اولیه و مهمی را در راستای رهایی خود از ستم جنسیتی بر می داریم، مهم و تعیین کننده است که هم زمان علیه کلیه قدرت های امپریالیستی به ویژه امپریالیسم آمریکا که برای منافع خود، طالبان را به قدرت رساندند و از آن حمایت می کنند، مبارزه بی امانی را پیش بریم.

اخراج جمهوری اسلامی از کمیسیون «مقام زن» سازمان ملل

یادمان باشد زمانی که جمهوری اسلامی با تیغ و اسید و بازداشت، حجاب اجباری را بر زنان تحمیل کرد، همین دولت های غربی و ایدئولوگ های شان نه تنها از مقاومت و مبارزه زنان علیه حجاب اجباری دفاع نکردند، بلکه تحت نام «نسبیت فرهنگی» در عمل کنار جمهوری اسلامی قرار گرفتند. این در کنار جمهوری اسلامی قرار گرفتن را می توان در بسیاری از سکوت کردن های شان در برابر سرکوب زنان دید. این همراهی را می توان در همین پذیرش عضویت جمهوری اسلامی در سال میلادی گذشته در کمیسیون مقام زن سازمان ملل دید. آن هم در سال گذشته ای که زنان وسیعا در حال مبارزه و مقاومت علیه حجاب اجباری بودند.

اعلام «تعطیلی » گشت ارشاد، زیر فشار مبارزات زنان!

درست است که گشت ارشاد «تعطیل» اعلام شد، اما مبارزه ما زنان علیه حجاب اجباری، مبارزه علیه کل نظام زن ستیز بوده است و نه یکی از ارگان های سرکوب این رژیم به نام گشت ارشاد.

قیام زنان علیه حجاب اجباری محوری ترین خشونت سازمان یافته دولتی!

بدون شک مبارزه جهانی زنان علیه اشکال مختلف خشونت از جایگاه مهمی برای پیشروی در مبارزه جهت رفع ستم جنسیتی برخوردار است. اما مبارزات جسورانه و شکوهمند زنان در ایران، این حقیقت را عریان تر کرد که مبارزه با سیستم مردسالار سرمایه داری که عامل اصلی تولید و باز تولید خشونت بر زنان است، راه حل واقعی و نهایی می باشد.

به دنبال چه اتحادی هستیم!

خواست اتحاد در میان زنان و مردان معترض در خیابان ها و در میان نیروهای مبارز و انقلابی، خواست درست و بر حقی است و در چگونگی طی کردن پروسه صحیح مبارزه و جهت گیری های آتی آن نقش تعیین کننده دارد. در حقیقت مردم به ویژه آنان که در میدان نبردند به خوبی به امر حیاتی اتحاد و همبستگی وسیع برای پیشروی مبارزه واقف اند و در شعارهای شان هم چون «اتحاد، مبارزه، پیروزی»، آن را پیش گذاشته اند.