مسئول مرگ  ناشی از خودکشی بازداشت شدگان و زندانیان سیاسی پس از آزادی، رژیم جمهوری اسلامی است!

هما پرتو

احسان جواهری، جوان ١۸ ساله اهل روستای لاین کامیاران، در آذر ماه ١٤٠١ دستگیر و پس از سه ماه از زندان آزاد شد و در ٣٠ تیر ١٤٠٢ «خودکشی» کرد.

مهدی صادقی، جوان ٢٥ ساله اهل ایلام در ١٠ تیر ١٤٠٢ چند روز پس از آزادی با مصرف دارو و در کنار برج آزادی در تهران، «خودکشی» کرد.

سپیده فرهان، زن جوان ٣٢ ساله، پیکرش در روز جمعه ١۹ خرداد ١٤٠٢ در منزل شخصی اش در  کرج پیدا شد. هنگامی که پیکر بی جان سپیده کشف شد، از دهان و بینی او خون جاری شده بود. سپیده فرهان زندانی سیاسی سابق و از معترضان خیزش دی ۹۶ بود. سپیده در ۹ دی ۹۶ به همراه عده دیگری از دوستانش در جریان اعتراضات مقابل دانشگاه شرکت کرد و همان روز به دست ماموران امنیتی به شدت مورد ضرب و شتم قرارگرفت. چند روز بعد، در تاریخ ١٢ دی ماه هنگامی که برای چندمین روز در اعتراضات شرکت کرده بود، به همراه چند تن از دوستانش بازداشت و به بازداشتگاه «دفتر پیگیری»، یکی از ساختمان های معروف وزارت اطلاعات رژیم در تهران منتقل شد. سپیده در بازداشت اولیه خود، ٢١ روز را در سلول انفرادی سپری کرد. سپیده فرهان ٢۸ بهمن ۹۶ با قرار وثیقه موقتا از زندان اوین آزاد شد. دادگاه انقلاب اسلامی جمهوری اسلامی، سپیده را به دو سال حبس به علت «اجتماع و تبانی» محکوم کرد. نهایتا دی ماه ۹۸ سپیده جهت گذراندن محکومیت خود به زندان اوین برده شد. این زندانی سیاسی سابق پس از تحمل یک سال و نیم حبس در زندان اوین و قرچک ورامین، تیر ماه ١٤٠٠ آزاد شد.

مریم آروین، وکیل دادگستری، مخالف سر سخت حجاب اجباری بود و در کنار معترضان و در جریان خیزش ژینا وقتی برای دفاع از پرونده یکی از خیزشگران رفته بود، قاضی پرونده به مریم اعلام کرده بود: «نمی توانی وکالت معترضان را قبول کنی چون خودت متهم هستی».

مریم 5 آذر ١٤٠١ با ضرب و شتم  بازداشت می شود. در عرض سه هفته نزدیک به هفت کیلو وزن در زندان کم می کند. مریم گفته بود که در زندان به طور مرتب به او آبمیوه می دهند. ٢١ روز مریم در زندان بود و آزاد می شود.  روز ١٧ بهمن  ١٤٠١، وقتی برای رفتن به عروسی دوستش آماده می شد، به کما رفت و در روز ١۸ بهمن کبد و ریه اش از کار افتاد و جان سپرد. دادستان شهرستان سیرجان، علت مرگ مریم آروین که دو ماه پس از آزادی از زندان اتفاق افتاد «خودکشی با استفاده از فرآورده های دارویی» اعلام کرد.

مریم سلیمیان، زن نقاش جوانی که در ١٤ دی ١٤٠١ اعلام شد «خودکشی» کرده است. مریم عکس های متعددی را بدون حجاب با عبارت «بدون لچک اجباری» در شبکه های اجتماعی منتشر کرده بود. علاوه بر این، مریم برخی از آثار اعتراضی خود را پس از کشته شدن ژینا امینی با موضوع «زن زندگی آزدای» در صفحات توییتر و اینستاگرام خود منتشر کرده بود. موضوع آخرین نقاشی مریم که در توییتر منتشر کرد در مورد خدانور لجه ای بود. مریم در توضیح این نقاشی نوشته بود: «خدانور لجه ای رو این جوری به یاد می آورم؛ رها و رقصان دور آتشی که قاتلانش را بلعیده و می سوزونه! که رقص ما گلوله است تو صورت ستم... ما سر انجام شبی، مست و مدهوش و کمی ژولیده، با بدن های به خون غلتیده، بر مزار نجس و نحس شما می رقصیم»!

محسن جعفری راد، ٣۶ ساله منتقد سینما و فیلمسازو روزنامه نگاربعد از چند هفته بازداشت، چند روز پس از آزادی «خودکشی» کرد. 

عاطفه نعامی ، زن ٣٧ ساله ای که به تنهایی در عظیمیه کرج زندگی می کرد. عاطفه از روز ٢۹ آبان ١٤٠١ به ناگاه ناپدید می شود. ٥ آذر ماه، بعد از چند روز بی خبری، خواهر زاده عاطفه او را با لباس زیر، دراز کشیده روی قالیچه در تراس در حالی که پتویی روی سرش کشیده و شلنگی که به شیر  گاز متصل بود، در نزدیکی دهانش قرار داشته؛  می یابد. محمد امین نعامی برادر عاطفه می گوید: «عاطفه در فاز انقلاب بود و نه خودکشی» و مرگ خواهرش را «قتل حکومتی» می داند.

عباس منصوری، جوان ١۹ ساله اهل شوش در جریان مبارزات خیابانی ٢٥ آبان ماه به دلیل «پخش کردن شکلات همراه با تراکت شعار زن زندگی آزادی»، به دست نیروهای امنیتی دستگیر و٢٠ روز بعد با وثیقه آزاد شد. عباس پس از آزادی بنا بر گزارشات منتشر شده به خانواده اش گفته بود که در بازداشتگاه به آن ها قرص می دادند و دارو تزریق می کردند. ٢٠ آذر ماه پیکر بی جان او به خاک سپرده شد و گفتند با مصرف بیش از حد قرص خودکشی کرده است. عباس بنا بر گفته خانواده نوجوانی شاد بود و پیش از بازداشت نه بیماری خاصی داشت و نه اهل مصرف دارو و مواد مخدر.

یلدا آقافضلی، ١۹ ساله، دختر جوان پرشوری که در ویدیوهایی که از خود به جا گذاشته است عاشق زندگی بودن او مشهود است. یلدا را روز ٤ آبان ماه ١٤٠١ حوالی میدان انقلاب در حال شعار نویسی در تهران دستگیر و به زندان قرچک منتقل می کنند. یلدا بر اساس فایل صوتی که یکی از دوستانش در فضای مجازی منتشر کرده بود، در طول دوران بازداشت به شدت مورد ضرب و شتم و آزار جسمی قرار گرفته بود. اما با این همه حاضر نشده بود از فعالیت هایش اظهار پشیمانی کند.

یلدا در دوران بازداشت در اعتراض به روند آزار و اذیت شدید از سوی بازجویان شکنجه گر، دست به اعتصاب غذا زد. او روز ١٥آبان ماه از زندان قرچک آزاد شد در حالی که دو انگشت خود را به نشان پیروزی بالا برده بود، اما 5 روز بعد از انتشار تصویر خندانش پس از آزادی، خانواده پیکر بی جان او را در اتاقش یافتند. بر اساس گزارشی که از آزمایش سم شناسی در رسانه های ایران منتشر شد، یلدا به دلیل مصرف بالای مواد مخدر جان باخته است. یکی از دوستان یلدا در باره یلدا می گوید:« یلدا علیرغم رفاه مالی، انسان خود ساخته ای بود. برای استقلال اقتصادی و اجتماعی خودش تلاش می کرد. هیچ وقت مصرف کننده مواد مخدر نبود و موضوع خودکشی با شناختی که من از روحیه جنگنده او داشتم منتفی است.»

عرشیا امام قلی زاده، نوجوان ١۶ ساله اهل هادی شهر استان آذربایجان شرقی با اتهام «عمامه پرانی» دستگیر شد. عرشیا یازده روز بدون این که بتواند با خانواده اش تماس بگیرد در زندان تبریز بود و بعد با قرار وثیقه آزاد شد. او دو روز بعد از آزادی «خودکشی» می کند. این در حالی است که پس از آزادی به دوستانش گفته بود «شب ها به ما قرص می دادند، ما را شکنجه می کردند و با باتوم به پاهای مان می زدند.»

و...

نام و مشخصات این معترضین که پس از آزادی از زندان «خودکشی» کردند و جان خود را از دست دادند، علیرغم خطرات از جانب رژیم، توسط خانواده و یا دوستان و نزدیکان آنان بر ملا شد. اما آمار واقعی که به مراتب بیشتر است، به علت تهدید و فشار نیروهای امنیتی بر خانواده ها تا کنون علنی نشده است.

باید در نظر گرفته شود رژیمی که مستقیما نزدیک به ۶٠٠ نفر را در خیزش ژینا می کشد و مسئولیت این کشتار وحشیانه را بر عهده نمی گیرد و در بسیاری از گواهی هایی که برای کشته شده ها توسط پزشکی قانونی شان صادر می کند، علت مرگ را به مواردی هم چون « پرت شدن از بلندی، بیماری زمینه ای، تصادف، سکته مغزی یا قلبی، مسمومیت و... » اعلام می کند؛ صد البته که مسئولیت «خودکشی» های زندانیان سیاسی پس از آزادی را بر عهده نخواهد گرفت.

جامعه تحت حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی که مجموعه ستمگری و استثمار و جنایت و کثافات سرمایه داری را درخود متمرکز و به اوج خود رسانده است، در ردیف کشورهایی است که بالا ترین آمار خودکشی را به خود اختصاص داده است و این آمار هر سال رو به افزایش است. طبق آمار های دولتی هر سال حداقل صد هزار نفر اقدام به خودکشی می کنند که لااقل بین ٧ تا ۸ هزار مورد آن به مرگ منجر می شود.

اما «خودکشی» های سریالی و مشکوک زندانیان سیاسی پس از آزادی از زندان یا در دوران بازداشت، با خودکشی هایی که به علل گوناگون از جمله خشونت های وحشیانه به زنان، فقر و فلاکت، نا امیدی، بیکاری و... صورت می پذیرد، تفاوت دارد.

بنا بر گفته های برخی از دستگیر شدگان خیزش ۹۶ و ۹۸، موضوع قرص ها و داروهایی که به زندانیان داده می شود، جدید نیست. تاثیرات این داروها در گذشته طولانی مدت تر عمل می کرده، اما این روزها از داروهای قوی تر با اثر سریع تر استفاده می شود که عوارض گوناگونی را هم چون ناامیدی، افسردگی، توهم، آشفتگی فکری و از دست دادن قدرت تکلم را در بر دارد. در عین این که پزشکان متعددی تایید کرده اند که در بازجویی ها به برخی از زندانیان پتاسیم تزریق کرده اند. این تزریق نوعی جنون مغزی ایجاد می کند.

سپیده فرهان زندانی سیاسی سابق و از معترضین  دی ۹۶ که پیکر بی جانش در ١۹ خرداد ١٤٠٢ در منزلش در کرج پیدا شد، پیش تر در یک مصاحبه گفته بود:« در بازداشتگاه وزرات اطلاعات، در ١٠ روز، هر روز ۹ قرص به من می دادند. بعدا وقتی تحقیق کردم متوجه شدم قرص ترک اعتیاد بوده و مخصوص کسانی است که اعتیاد شدید به مورفین دارند.»

مادر مریم آروین وکیل دادگستری اهل کرمان که در فاصله کوتاهی پس از آزادی از زندان جان خود را از دست داد، اعلام کرد: علت مرگ دخترش وقایع رخ داده در جریان بازداشت و «وصل سرم» در زندان بوده است.

برخی از زندانیان آزاد شده بویژه زندانیان جوان و نوجوان گفته اند که جلوی ما تریاک و قرص می انداختند و می گفتند «باید بخوری تا آروم بشی و دیگه تظاهرات نری.»

بنا بر گزارش های قابل توجهی که منتشر شده ، نیروهای سرکوبگر در خیزش ژینا از فاصله نزدیک به اندام جنسی زنان شکیک و حین بازداشت یا در بازداشتگاه ها به برخی از زنان و نوجوانان دختر تجاوز کردند. یک سند افشا شده از سازمان زندان های جمهوری اسلامی نشان میدهد نیروهای امنیتی در جریان بازداشت دو تن از قیام گران زن در تهران به آن ها تجاوز کرده اند. نام این دو مامور علیرضا صادقی و علیرضا حسینی اعلام شده است

چگونه می توان تصور کرد، جوانان و نوجوان دختر و پسری که پر از شور زندگی بودند و با هزاران امید در خیزش ژینا برای تغییر شرایط اسفناک حاکم بر جامعه، با دل و جان و جسارت شرکت کردند به یک باره امید به زندگی را تماما از دست بدهند؟ چگونه می توان تصور کرد که زنان جوان و نوجوانی هم چون یلدا اقافضلی که در شعار دهی، شعار نویسی، سوزاندن حجاب اجباری و مقابله با نیروهای سرکوبگر نقش پیشتاز را در خیزش ایفا کردند به یک باره معتاد به مواد مخدر شوند و به زندگی خود پایان دهند؟

بدون هیچ شکی و شبهه ای می توان اعلام کرد که خودکشی های اخیر بازداشت شدگان و زندانیان سیاسی پس از آزادی و دامنه وسیع آن درنتیجه داروهای مصرفی و تزریق شده، شکنجه های وحشیانه، اذیت و آزار روحی و روانی و تجاوزتوسط بازجویان و شکنجه گران رژیم صورت پذیرفته است.

این خودکشی ها نتیجه جنایات سازمان یافته جمهوری اسلامی علیه زندانیان سیاسی است که به اشکال گوناگون در مبارزات، بویژه در خیزش ژینا و درهل دادن هر چه بیشتر کل نظام  به سمت سرنگونی نقش داشته اند.  آن چه که مسلم است، مسئول مرگ تک تک کسانی که پس از آزادی خودکشی کرده اند، رژیمِ دار و شکنجه جمهوری اسلامی است.

 

           برگرفته از نشریه هشت مارس شماره ٥۹

اگوست ٢٠٢٣ / مرداد ١٤٠٢