کنفرانس فرهنگی یا بساط عوامفریبی

کنفرانس فرهنگی یا بساط عوامفریبی!

مردم آزادیخواه، زنان و مردان دمکرات و انقلابی!

به دعوت بنیاد فرهنگی هانریش بل و به ابتکار حزب سبزها، کنفرانسی سه روزه از هشتم تا دهم آوریل 2000 حول اوضاع ایران بعد از انتخابات مجلس ششم در شهر برلین برگزار خواهد شد. تعدادی از عناصر رسوای رژیم اسلامی که امروز برای نجات نظام ارتجاعی حاکم بر ایران ماسک «اصلاح طلبی» به چهره زده اند به همراه تنی چند از روشنفکران و نویسندگان ایرانی به این کنفرانس دعوت شده اند. دولتهای آلمان و ایران پشت این کنفرانس ظاهرا فرهنگی قرار دارند.

برگزاری کنفرانس برلین در خدمت سیاست فریبکارانه «آشتی ملی» است که رژیم جمهوری اسلامی برای نجات خود از گرداب بحران و منحرف کردن مبارزات مردم در پیش گرفته است. در همین راستا، دارودسته خاتمی بهمراه مشتی فرصت طلب و سازشکار به مردم وعده می دهند که اگر کمی صبر کنید و دیگر در پی سرنگون کردن رژیم نباشید، اوضاع خوب خواهد شد. این دروغ ها را می گویند که برای خود وقت بخرند.

دولت آلمان نیز همانند سایر دولت های امپریالیستی غرب برای حفظ این رژیم و در واقع تضمین سودهای میلیاردی خود در جنب و جوش است. این دولت، سیاست رسوای «دیالوگ انتقادی» با جمهوری اسلامی را کنار گذاشته و سیاست رسواتر دوستی آشکار با جلادان حاکم بر ایران را پیشه کرده است. البته معنای واقعی نزدیکی دولت آلمان و جمهوری اسلامی را ایرانیان آواره در کمپ های پناهجویان در آلمان عمیقا درک می کنند. معنای همکاری دو دولت را کسانی می فهمند که دادگاه در پی دادگاه، جواب منفی گرفته اند و شگفت زده با قضاتی روبرو شده اند که از «بسط دمکراسی» در ایران می گویند، قربانیان رژیم را محکوم می کنند و پناهجویان را به علت عقاید انقلابی شان سزاوار سرکوب می دانند! معنای این همکاری را زنان پناهجویی می فهمند که پلیس آلمان به زور حجاب بر سرشان کشیده تا طبق موازین اسلامی از آنان عکس بگیرد و به سفارت جمهوری اسلامی بسپارد.

میزبانان کنفرانس برلین چه کسانی هستند؟ حزب سبزها که تا چندی قبل از دولت آلمان بخاطر روابط حسنه اش با جمهوری اسلامی انتقاد می کرد، و به محکوم کردن نقض حقوق بشر در ایران می پرداخت، این ژستها به محض شرکت در کابینه کنار گذاشت و اعلام کرد که در ایران خاتمی، گام های مثبتی بسوی استقرار دمکراسی و بسط آزادی های اجتماعی مشاهده می شود. سبزها که اینک خود مسئول و مجری برقراری روابط نزدیک و دوستانه یا جنایتکاران اسلامی حاکم بر ایران شده اند، راهی جز عوامفریبی و دروغگویی آشکار ندارند. آنان ناچارند برای مشروعیت بخشیدن به این روابط حسنه، شرایط فلاکتباری که اکثریت مردم ایران از آن رنج می برند را وارونه جلوه دهند. برگزاری کنفرانس برلین یکی از راهها دروغ پراکنی در افکار عمومی به قصد توجیه سیاست های دولت آلمان است.

ترکیب مهمانان چیست؟ گنجی، علوی تبار و جلایی پور هر سه از فرماندهان و کادرهای سپاه جنایتکار پاسداران بوده و سابقه شرکت در بازجویی زندانیان سیاسی، سرکوب و کشتار خلق کرد، و تهیه متون ایدئولوژیک – سیاسی سپاه برای شستشوی مغزی جوانان و توجیه اعدام دهها هزار از مبارزان ضد رژیم را دارند. ماسک «اصلاح طلبی» نمی تواند چهره کریه اینان را بپوشاند. جمیله کدیور یکی از دیگر از مهمانان نیز مجیزگوی سیاست های ضد زن جمهوری اسلامی، وکیل مجلس ارتجاع و عضو حزب کارگزاران سازندگی است که رفسنجانی منفور «پدر معنوی» آن است و یکی از نهادهای مهم رژیم محسوب می شود.

اما جالب این است که در کنار اینان، نویسندگان و روشنفکرانی چون محمود دولت آبادی، شهلا لاهیجی، منیرو روانی پور و محمدعلی سپانلو قرار دارند. این ترکیب دعوت شدگان، خود بسیار عوامفریبانه است. مشتی مرتجع و جنایتکار را در کنار گروهی از نویسندگان و روشنفکران ناراضی عرضه کرده اند. آیا می شد بهتر از این برای جنایتکاران، اعتبار و مشروعیت سیاسی فراهم کرد؟ بنابراین مهم نیست که امثال شهلا لاهیجی و مهرانگیز کار در این کنفرانس به جمهوری اسلامی انتقادی بکنند یا حتی کلامی در مخالفت با گنجی و همدستانش به زبان بیاورند. آنان با شرکت در این کنفرانس خواسته یا ناخواسته پیام خود را داده اند. پیامی که مطلوب حال رژیم ایران و دولت آلمان است: پیام آشتی و گفت و شنود با قاتلان مردم. پیام فراموش کردن و بخشیدن جنایت های بی شمار.

کنفرانس برلین و کنفرانس های احتمالی دیگر از این دست قرار است شرایط سیاسی و افکار عمومی را برای سفر خاتمی به آلمان مهیا کند.

این کنفرانس قرار است در افکار عمومی این دروغ را جا بیاندازد که در ایران دولتی دمکراتیک و آزاد حاکم است، تا دولت آلمان بتواند با خیالی آسوده و مطمئن از رضایت افکار عمومی، به همکاری و حمایت از رژیم جنایتکار اسلامی ادامه دهد.

این کنفرانس قرار است با ارائه یک تصویر مثبت و رو به بهبوداز اوضاع ایران، فشارهای دولت آلمان بر هزاران پناهجوی ایرانی را موجه و عادی جلوه دهد و زمینه اخراج یا استرداد سریع و گسترده آنان را فراهم کند.

مضمون سیاسی این کنفرانس در ضدیت با مبارزاتی است که مردم ستمدیده و زحمتکش ایران علیه رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی به پیش می برند. بطور مشخص این کنفرانس دهن کجی به مبارزات زنان ایران علیه زن ستیزی شنیع و وقیحانه رژیم است.

باید علیه اهداف ارتجاعی این کنفرانس مبارزه کنیم و با حضور انبوه خود صدای اعتراض میلیونها مردم ایران را به گوش همگان برسانیم. وظیفه تک تک ماست که با افشای اهداف کنفرانس و ماهیت سازمان دهندگان و مرتجعین دعوت شده، مانع تحقق اهداف رژیم ایران و همدستان آلمانی آنان شویم. بدین ترتیب می توان یک پیوند مبارزاتی واقعی بین مبارزات ضد رژیمی مردم در ایران با مبارزاتی که در خارج کشور جریان دارد، برقرار کرد.

پیروز باد همبستگی بین المللی همه ستمدیدگان و آزادیخواهان جهان!

مرگ بر پیوند و تبانی شوم مرتجعین سراسر جهان!

سرنگون باد کلیت رژیم جمهوری اسلامی ایران!

سازمان زنان هشت مارس (ایرانی، افغانستانی)

آوریل 2000