قطعنامه ششمین مجمع عمومی زنان هشت مارس (ایرانی، افغانستانی)

نشریه شماره 16

وظایف ما در موقعیت کنونی جنبش زنان در ایران

جنبش زنان، جنبشی به سوی آینده

قطعنامه ششمین مجمع عمومی زنان هشت مارس (ایرانی، افغانستانی)

اگر در سالهای پیش مجبور بودیم ثابت کنیم جنبش زنان موجود است حال دیگر نیازی نیست.

اگر سالها پیش مجبور بودیم ثابت کنیم جنبش زنان ایران در حال اعتلاست دیگر نیازی نیست.

امروز دیگرجنبش زنان تلاش دارد مطالبات خود را  در راس مطالبات دمکراتیک جامعه قرار دهد.

 

همه اینها حقایق انکار نشدنی است، آن چنان که از مرتجعین اسلامی، دوم خردادی و اصلاح طلب و نواندیش دینی گرفته تا  دارودسته سخت مغز و متحجر بیت رهبری نیز به این حقایق تن داده و سخت در تلاشند تا شاید بتوانند آن را مهار و یا سرکوب کنند.

امروز جنبش زنان در ایران نه فقط به جریانی قدرتمند و خروشان تبدیل شده بلکه خطوط و گرایشات درون آن نیز مشخصتر و شفافتر شده اند. خطوط و گرایشاتی که مرز تمایزشان با حادترین و حساس ترین مسئله سیاسی روز جامعه یعنی سرنگونی جمهوری اسلامی، دخالت های امپریالیستی در سرنوشت مردم ایران و بالاخره مطالبات و خواسته های زنان ایران تعیین می شود.

دولت بوش در پی تحقق نظم نوین جهانی، طرح خاورمیانه بزرگ و گسترش کامل نئولیبرالیسم... در پی تغییر و تحولات جدی در رژیم های منطقه است.  دخالت امپرالیستی در سرنوشت مردم ایران به بهانه ساخت و استفاده سلاح  هسته ای و غیره جزء اصلی این برنامه است. رژیم جمهوری اسلامی نیز در مقابل آمریکا و متحدان غربی اش کماکان شاخ و شانه می کشد.

هر دو طرف، مسئله زنان را یکی از محورهای مهم سیاست های خود قرار داده اند. اگر سرکوب زنان یک رکن ثبات ایدئولوژیک جمهوری اسلامی است، قدرت های غربی نیز برای مشروعیت بخشیدن به دخالتگری های نظامی سیاسی خود "آزادی زنان" و "رهایی" زنان از یوغ واپسگرایان را بهانه می کند.

امروز تقابل این دو قطب آمریکا و جمهوری اسلامی بر سر راه رود جاری جنبش زنان ایران قرار گرفته است. چگونگی پاسخگویی به آن سرنوشت یک دوره جنبش زنان و مبارزات دموکراتیک مردم را رقم خواهد زد.

از یک سو محافلی در حال شکل گیری است که سرنگونی جمهوری اسلامی را بدون دخالتگری آمریکا میسر نمی داند و با چشم بستن بر زن ستیزی آمریکا و نقش نیروهای اشغالگر در وضعیت امروزی زنان افغانستان و عراق، می کوشند دخالت امپریالیستی را راه نجاتی برای زنان ایران معرفی کند.

از سوی دیگر، زنانی به بهانه دفاع از میهن، حفظ ارزش های فرهنگی و اولویت مقابله با تجاوز خارجی، در حال آرایش صفوف خود پشت رژیم جمهوری اسلامی هستند.

اولین قدم برای تحقق خواسته های اولیه زنان ایران جدائی دین از دولت است و اسلام را با هیچ ترفندی نمی توان با منافع زنان آشتی اد. قوانین نابرابر با وجود دولت مبتنی بر اسلام تغییر نخواهند کرد و آمریکا و متحدینش نیز برای حفظ منافع اقتصادی نظامی خود با مرتجعین زن ستیز منطقه متحد شده و خواهند شد.

امروز مبارزات متفاوتی بر علیه قوانین نابرابر در جریان است. یکی از این مبارزات کارزار "جمع آوری یک میلیون امضا" است که توسط فعالین گرایشات میانه رو جنبش زنان سازماندهی شده است. این کارزار می تواند ابتکار مناسبی برای همه گیر کردن مبارزه علیه قوانین نابرابر شود، ولی با کوتاه آمدن بر سر اسلام  بر این واقعیت که قوانین نابرابر علیه زنان از اسلام و شریعت سرچشمه می گیرند چشم می بندند.  این مسئله  بیان گرایشی در بین بخشی از فعالین «کارزار یک میلیون امضا» به اتحاد با  زنان حکومتی است. به هر حال کلیه مبارزاتی که علیه مجموعه قوانین نابرابر و یا برخی از این قوانین، از جمله سنگسار انجام می گیرند، تنها در صورتی می توانند به اهداف اعلام شده در این مبارزات نزدیک شوند و به طور جدی در مسیر برابری گام نهند که بر لزوم کوتاه کردن دست قرآن و شریعت (حال در لوای ولایت فقیه و یا در لوای نو اندیشی دینی) از قوانین تاکید کنند.

 

واقعیت این است که از یک سو 27 سال تجربه زندگی در نظام اسلامی تضاد ماهوی مذهب با منافع زنان را آشکار کرده است و از سوی دیگر بیش از 5 سال تجاوز نظامی و اشغال افغانستان و عراق نیز دشمنی اشغالگران با زنان و همدستی شان با بخش های بزرگی از ارتجاعیون زن ستیز منطقه عیان کرده است. 

اکثریت مردم ایران و جهان از این دو قطبی که مقابل هم قرار گرفته اند بیزارند و در جستجوی آینده ای هستند کیفیتا متفاوت از نظامی که این مرتجعین تا کنون به آنان تحمیل کرده اند. این شرایط عینی زمینه تولد قطبی  است که نوید آینده ای  را می دهد که مهمترین شاخص آن برابری واقعی زنان است. شکل دهی و ساختن قطب سوم وظیفه ای است که در مقابل نیروهای آگاه و انقلابی قرار گرفته  است، قطبی که با هیچیک از این زن ستیزان سر سازش نداشته باشد.

گرایش رادیکال و انقلابی در جنبش زنان با "کارزار زنان علیه کلیه قوانین نابرابر و مجازات های اسلامی علیه زنان" نشان داد که پتانسیل ابتکار عمل داشتن در شکل دهی جبهه مردمی را دارد و قادر است ترفندهای زن ستیزان حاکم بر ایران و جهان را نقش بر آب کند.

به همین دلیل نه فقط مهمترین شاخص قطب سوم مسئله زنان و چگونگی برخورد به آن است بلکه یکی از وظایف مهم جنبش زنان در راستای مبارزه برای برابری و رهایی واقعی دخالتگری فعال در شکل گیری چنین قطبی است. امروزه فقط از این طریق است که جنبش زنان قادر خواهد شد حرف آخر را در مبارزات آزادیخواهانه مردم بزند و نشان دهد که رهایی جامعه ایران در گرو رهایی زنان است.

جنبش رادیکال و انقلابی زنان می تواند در پی ریزی و شکل دادن به قطب مردم،  ابتکار عمل مشخص اتخاذ کند.  مبارزه علیه کلیه قوانین نابرابر حاکم مبارزه ایست که چنین قطب بندی را میسر می کند.

جنبش زنان باید بتواند در مبارزات روزمره زنان با مرتجعین حاکم  که از کانال این قوانین می گذرد پاسخگو باشد. هر مورد بی عدالتی و حمله به زنان را از جانب زن ستیزان اسلامی به مصاف بطلبد. سنگر به سنگر علیه سرکوب و ستم بر زنان مبارزه کند تا دشمن را خوار و ذلیل کرده و  به زنان نیزجرات و جسارت و اعتماد به نفس ببخشد تا برای نبردهای بزرگ و تحولات بزرگ آماده شویم. تحولاتی که نبضش با تحقق برابری و رهایی زنان بزند.

-  ما آینده را از همین امروز می سازیم. ما منتظر هیچ معجزه ای نیستیم. معجزه مبارزات خودمان و قدرت خودمان است و پشتیبانان و هم رزمان خود را در میان همه زنان ستمدیده جهان و همه مردمی که از نظام امپریالیستی حاکم بر جهان بیزارند، جستجو می کنیم.

-  ما از همین امروز و از طریق مبارزه برای لغو حکم سنگسار اشرف کلهر و حاجیه و ... اعلام می کنیم که نه فقط با سنگسار مخالفیم و حاضر نیستیم برای یک ثانیه این قانون قرون وسطایی را تحمل کنیم بلکه در جستجوی تحقق آینده ای هستیم که زنان حاکم بر بدن خود باشند.

-  ما از همین امروز و از طریق مبارزه علیه حکم اعدام کبری رحمانپور، دلارام و ....نه فقط اعلام می کنیم که حتی یک لحظه قانون قرون وسطایی قصاص را تحمل نمی کنیم، بلکه در پی تحقق جامعه ای هستیم که دست مذهب و قوانین مذهبی از کلیه شئونات زندگی زنان کوتاه شود.

-  ما همین امروز علیه حجاب اجباری نه فقط بعنوان سمبل اسارت زنان ، بعنوان وسیله ای برای مطیع و برده کردن زنان می جنگیم و حاضر نیستیم لحظه ای با این قانون زن ستیز سازش کنیم، بلکه در پی تحقق آینده ای هستیم که زنان به عنوان انسان هائی آزاد و برابر با مردان در سرنوشت جامعه شریک باشند.

-  ما از همین امروز و از طریق مبارزه برای لغو کلیه قوانین نابرابر و مجازات های اسلامی علیه زنان اعلام می کنیم که نه فقط خواهان سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی هستیم بلکه می خواهیم آن را با جامعه ای که برابری واقعی زنان معیار آزدی کل جامعه است جایگزین کنیم.

-  ما از همین امروز نه فقط هرگونه تفکر  و بینش مردسالارانه و پدرسالارانه را افشا می کنیم، بلکه متحدین خود را در مبارزه برای جامعه ای عاری از ستم و استثمار از این طریق محک می زنیم.

-  ما از همین امروز و بدون اما و اگر و تبصره و تذکره تلاش می کنیم که جنبش های اجتماعی در راس مطالبات خود مطالبات و خواسته های زنان را قرار دهند. 

-  ما از همین امروز با مبارزه علیه مناسبات زن ستیزانه حاکم، افشای اشکال بروز آن، ارتقای آگاهی خودمان در مورد جوانب گوناگون این مناسبات و کارکرد آن، بسوی آینده ای که شاخص آن رهایی و برابری واقعی زنان است گام بر می داریم.

 

 5  نوامبر 2006