جهان مان یکی است، دردمان یکی

نشریه شماره11  تشکل زنان 8 مارس

جهان مان یکی است، دردمان یکی!

سحرگاه 26 دسامبر زمین در سواحل شرقی اقیانوس هند لرزید. کف اقیانوس در لحظاتی دهشت بار به حرکت در آمد و بدنبال آن امواج غول آسای «سونامی» با انرژی خارق العاده ای بطرف سواحل منطقه سرازیر شدند. ماسه ها مدفن هزاران قربانی شد، شهرها از روی نقشه محو شدند، زمین های کشاورزی شوره زار شدند....

چند لحظه کافی بود تا قدرت و غوغای درونی کره ارض را شاهد باشیم. دقایق، ساعت ها و روزهای بعد شاهد سبعیت، ناهنجاری و بی کفایتی ساختاری بودیم که بر انسان های این جهان حاکم است.

زلزله و خصوصا امواج عظیم سونامی هزاران هزار کشته و میلیون ها بی خانمان بر جای گذاشت.

فاجعه مهلک بود و اجتناب ناپذیر. اما از کشته ها پشته ها ساخته شد. زیرا سونامی بر سر مردمی محروم و فقیر فرود آمد و همین بود که ابعاد عظیم فاجعه را رقم زد.

 

علم در خدمت اغنیا

سرمقاله لوس آنجلس تایمز 30 دسامبر که توسط یک جغرافی دان و یک زلزله شناس نوشته شده می گوید «تراژدی سرگیجه آور اقیانوس هند صرفا یک مصیبت انسانی تحمل ناپذیر نیست. سرنوشت هم نیست. بلکه نتیجه سال ها بی توجهی به سرمایه گذاری در ساختارهای علمی و تکنیکی برای تقلیل ضربه پذیری کشورهای در حال توسعه نسبت به فجایع طبیعی و محیط زیستی است.»

سرمایه گذاری های شرکت های فراملیتی در مناطق اقیانوس هند به میلیاردها دلار می رسد، ولی این سرمایه ها برای استفاده از نیروی کار ارزان این کشورهای فقیر است. کسی به فکر سرمایه گذاری برای ایجاد مراکز زلزله سنج در اقیانوس هند نیست. تنها سیستم های ثبت زلزله های زیردریائی در سواحل آمریکا و ژاپن است.

پانزده دقیقه طول کشید تا اولین سونامی به ساحل سوماترا اصابت کند. تا ساعت ها بعد امواجی مهیب با سرعت 700 کیلومتر در ساعت به سواحل کشورهای دیگر می تاختند. ولی کسی به مردم خبر نداد. دست اندرکاران معتقدند که در صورت وجود یک سیستم خبر رسانی، مرگ و میر به نصف می رسید.

دانشمندان در پایگاه های اقیانوس آرام وقوع این زمین لرزه را پیش بینی کرده بودند، ولی قدرتمندان اخطارها را به گوش مردم نرساندند. فقط یک نقطه از امکان رسیدن سونامی مطلع شد، پایگاه نظامی دیه گو گارسیا: ستاد فرماندهی آمریکا و انگلیس برای اشغال عراق. این سنگدلان در این شرایط هم تنها به فکر حفظ مراکز قتل و غارتشان بودند. جان مردم برایشان ارزشی نداشت.

 

دولت های سرکوبگر

کشورهای مشرف به اقیانوس هند، صحنه نبرد دولت های سرکوب گر و مبارزین است. و اینجا هم سرکوب و سیاست بازی به نجات مردم ارجح بود. دول این کشورها به بهانه های مختلف از رسیدن امدادگران به مناطق آسیب دیده ممانعت کردند. اندونزی در ابتدا ورود امدادگران بین المللی به منطقه آچه را، که مردمش برای استقلال مبارزه می کنند، قدغن کرد به این بهانه که ممکن است در بسته های مواد غذائی تفنگ مخفی باشد. دولت سریلانکا کمک رسانی به مناطق شمالی تحت کنترل ببرهای تمیل را ممنوع کرد....

تقریبا همه جا بی کفایتی ساختارهای تحت سلطه، داد کمک رسانان را در آورده بود. آب آشامیدنی و مواد غذائی در انبارها و فرودگاه ها تلنبار می شد و به مردمی که محتاجش بودند نمی رسید. چه بسا دزدی ها که نشد.

همه چیز بم را به خاطر می آورد. با ابعادی بس مهیب تر.

عکس العمل مردم دنیا بی نظیر بود. مردم در همدردی و همکاری سخاوتمندانه با مصیبت زدگان به عینه نشان دادند که همبستگی مرز نمی شناسد و همه مردمان یک جهانیم.

ما که سال پیش در سوگ بم گریستیم، درد مردم سواحل اقیانوس هند را خوب می دانیم. آنان نیز چون ما گرفتار خشم زمین شدند. آنان نیز چون ما، بواسطه چرخه حرص و آزی که جان انسان ها را به پشیزی نمی گیرد، عزیزان خود را از دست دادند. دردمان یکی است، فریادمان یکی.