اعتراض به سفر خاتمی، اعتراض به رژيم زن ستيز اسلامی است!
اعتراض به سفر خاتمی يعنی:
اعتراض به غارت و چپاول كشور و تشديد ستم و استثمار مردم ايران!
اعتراض به زن ستيزی رژيم اسلامي، حجاب اجباری و سنگسار!
اعتراض به سياست آشتی ملی، سازشكاری و تسليم طلبی!
اعتراض به سركوب و دستگيری روشنفكران آزاديخواه و مترقی!
اعتراض به اذيت و آزار و اخراج پناهندگان افغانستانی از ايران!
اعتراض به سياست اخراج پناهندگان ايرانی توسط دولت آلمان!
خاتمی رئيس جمهور رژيم زن ستيز اسلامی بزودی به آلمان خواهد آمد. او می آيد تا همانند ديگر سفرهای اروپائی اش، چوب حراج بر منابع طبيعی و انسانی كشور زند، شيره جان مردم را به تاراج دهد، و به امپرياليست های آلمانی تضمين دهد كه سياست فريبكارانه آشتی ملی قادر به مهار و كنترل توده های جان به لب رسيده ای است كه ديگر تحمل اين رژيم قرون وسطائی را ندارند.
در مقابل، او از امپرياليست های آلمانی ميخواهد كه همانند گذشته سرويس های امنيتی رژيمش را ياری دهند تا سركوب آشكار و پنهان مردم را بهتر به پيش برند و در بوق و كرنا بدمند كه روند اصلاحات و دمكراسی در ايران آغاز شده است.اين سفر در خدمت به تحكيم رژيمی است كه انقلابی را به شكست كشاند. رژيمی كه اساسا بر سركوب اكثريت مردم، استثمار شديد كارگران و زحمتكشان، ترور روشنفكران آزاديخواه، بی حقوقی كامل زنان، بی آيندگی جوانان و اسارت ملل ستمديده استوار است. رژيمی كه امروزه از همه سو در محاصره نفرت بيكران مردم قرار گرفته و بود و نبود آن زير سئوال است. از همين رو بخشی از هيئت حاكمه ماسك اصلاح طلبی بر چهره زده تا خشم و اعتراض گسترده مردم را خاموش كند، مبارزات زنان، جوانان و ساير توده های ستمديده را به كجراه برد و چند صباحی بر عمر ننگين اين رژيم ارتجاعی بيفزايد.
اين سفر در خدمت به تقويت سياست فريبكارانه آشتی ملی قرار دارد؛ سياستی كه خاصيت اصلی اش مسخ و منفعل كردن مردم است. طبق اين سياست مردم بايد جنايات گذشته رژيم را فراموش و مسببين آنرا عفو كنند، در خانه بنشينند و در مقابل جنايات و سركوبی كه عموما با همدستی هر دو جناح اعمال می شود ساكت باشند؛ آرامش خود را حفظ كنند چرا كه مبارزات شان موجب هارتر شدن جناح راست خواهد شد. مردم بايد سياست آهسته برو، آهسته بيا كه گربه شاخت نزند را دنبال كنند تا در روند اصلاحاتی كه هدف اصلی اش فرصت خريدن برای جمهوری بحران زده اسلامی و تر و تازه كردن اين نظام ارتجاعی است، اخلالی بوجود نيايد. ارمغان اين روند برای مردم چيزی جز مشتی وعده و وعيدهای توخالی و شكستی دگرباره نيست.اما حنای سياست آشتی ملی برای زنان درايران ديگر رنگی ندارد.
خواسته های زنان ايرانی فی الفور، جدی و حياتی است و نميتوان با وعده و وعيد كاری از پيش برد. به همين جهت هر دو جناح در مورد سركوب زنان، اجرای قوانين ضد زن چون حجاب اجباری و سنگسار توافق دارند. بی جهت نيست كه تمامی سردمداران دوم خرداد، به زنان هشدار می دهند كه نبايد روی مسائل فرعی انگشت گذارد، چرا كه مسئله زنان تابعی از مسائل بزرگتر است؟! و طرح خواست های جدی زنان به روند توسعه سياسی ضربه می زند و مانع آن می شود كه جمهوری مردسالار اسلامی دمكراتيزه شود. بر همين راستاست كه امپرياليست های آلمانی بزور بر سر پناهندگان زن ايرانی حجاب می كنند تا آنان را به كشوری امن و دمكراتيك باز پس بفرستند و اندر مزايای جمهوری سكولار اسلامي؟! داد سخن رانند.
اين سفر در تضاد با منافع اكثريت مردم ايران قراردارد و فقط برای رنگ و لعاب زدن به يك رژيم قرون وسطائی است. از همين رو هر زن و مرد آزاديخواهی بايد به اين سفر اعتراض كند و همه تلاش خود را به كاربندد تا اين بازی فريبكارانه مشترك دولت ايران و آلمان را به ضد خود بدل كند. در همبستگی و پيوند با زنان و مردان مترقی ساكن آلمان، صدای آزاديخواهی مردم ايران را به گوش جهانيان برساند. بی شك زنان مبارز و انقلابی در صف مقدم اعتراض به سفر خاتمی به آلمان قرار خواهند گرفت و بار ديگر پيوند خود را با مبارزات زنان ايران نشان خواهند داد و مرگ محتوم رژيم ضد زن جمهوری اسلامی را تسريع خواهند كرد.
سازمان زنان هشت مارس ( ايرانی-افغانستانی)- ژوئن 2000