قتل عام زندانیان سیاسی در سال 67: داغ ننگی بر پیشانی جمهوری اسلامی!
15 سال از قتل عام زندانیان سیاسی در سال 67 می گذرد. 15 سال پیش هزاران زن و مرد زندانی طی محاکمات چند دقیقه ای به جرم نه گفتن به رژیم جمهوری اسلامی در جوخه های مرگ سیاه چال های رژیم به قتل رسیدند. اجساد آنها در خفا در گورهای جمعی دفن شد. دول غربی در قبال این جنایت هولناک وقیحانه سکوت کردند. سازمان های حقوق بشر نیز دم بر نیاوردند! برخی روشنفکران و هنرمندان مستقل از دولت و نیروهای ملی مذهبی در مقابل خرده نانی سکوت پیشه کردند! آن روزها خانواده های جان باختگان 67 بودند که متحدانه سوگ درد مشترک را به جان ریختند و در سکوت مرگبار آن روزها اشک ریختند و خاطر آنان را در دل و جان خود جاودانه کردند.
سردمداران رژیم جمهوری اسلامی نفرتی دیرینه از این زندانیان آزادیخواه انقلابی و کمونیست داشتند، چرا که آنان در زندگی شکوفه های جامعه ای نوین بودند. آنها سمبل مقاومت بودند و نشان دادند که مردم ما تسلیم جمهوری اسلامی نشدند و نخواهند شد. سران حکومت اسلامی تصور می کردند که با قتل عام این مبارزین ریشه هر اندیشه آزادیخواهی و مبارزه و مقاومت را خشک می کنند! انها تصور می کردند با کشتار این زندانیان آرمان آنان را نیز به قتل می رسانند و دیگر خطری دستگاه خلافت قرون وسطایی و پوسیده آنها را تهدید نخواهد کرد! آنها می پنداشتند که نسل جوان وقتی ارتباطی با مبارزین نسل پیش نداشته باشد، تاریخ آن نسل قهرمان را تاریخ خود نداند، قابل کنترل است و می شود از آن نسلی سر براه و مطیع ارتجاع اسلامی درست کرد!
زهی خیال باطل! جمهوری اسلامی نتوانست نه این جنایت را پنهان کند و نه کاری کند که مردم آن را به فراموشی سپارند:
به پاس 15 سال پیگیری خانواده های جانباختگان 67 این فاجعه بعنوان سند جنایت جمهوری اسلامی ثبت شد. آنان هر ساله زیر ضرب و شتم پاسداران در گورستان خاوران و سایر گورهای جمعی گرد آمدند تا خاطره بهترین فرزندان جامعه را گرامی دارند.
به پاس پیگیری و مقاومت هزاران زن و مرد آزادیخواه که هر ساله مراسم یادبود و تظاهرات در داخل و خارج کشور بر پا می کردند، غبار زمان بر آن نتوانست بنشیند. دسیسه های جریانات دوم خردادی نیز نتوانست آن را از یادها ببرد.
امروز این شعله مبارزات دانشجویان؛ کارگران، معلمان، جوانان و زنان است که در سراسر کشور گسترده شده و نمی گذارد جنایات رژیم اسلامی به فراموشی سپرده شود. این خشم و اعتراض هزاران زن و دختر جوان است که با حضور خود در صحنه های نبرد خواب حکام اسلامی را آشفته کرده است. بسیاری از زندانیان سیاسی که در تابستان 67 به قتل رسیدند، زن بودند. آنان با جسارت در مقابل جلادان اسلامی ایستادند و مرگ را پذیرا شدند تا تن به ارتجاع اسلامی ندهند. ای کاش امروز آنان در میان ما بودند و می دیدند که چگونه زنان و دختران جوان بی هیچ هراسی و با همان شجاعت نسل قبلی در نبردهای شبانه با مزدوران رژیم درگیر می شوند و روسری های خود را در مقابل چشمان وحشتزده حزب اله به آتش می کشند.
اگرچه رژیم جمهوری اسلامی امروز مفلوک و درمانده در محاصره خشم بی امان مردم است، اما هم چنان دست به جنایت می زند. تجاوز به زهرا کاظمی خبرنگار و عکاس شجاع و به قتل رساندن او، شیوه ای است که رژیم اسلامی در دو دهه گذشته با هزاران زن و دختر جوان در زندانها بکار برده است. دستگیری و شکنجه هزاران نفر زن و مرد، طی مبارزات دانشجویی خرداد ماه، یک شیوه معمول رژیمی است که در مدتی کوتاه هزاران زندانی را به قتل رساند. بهمین جهت دادخواهی جنایات امروز رژِیم نمی تواند جدا از جنایات دیروز آن باشد.
امروز نسل جوان عزم کرده است نقطه پایان بر عمر رژیم اسلامی گذارد . پرچم های متعددی برافراشته شده است که می خواهند تحولات آتی جامعه را رقم زنند. در چنین شرایطی نسل جوان باید بر شعار "فراموش نخواهیم کرد؛ عفو نخواهیم کرد" پافشاری کند. این شعار انعکاس عمیقترین پیوند نسل جوان کنونی و مبارزین نسل پیش است. راه و آرمان آنان نباید فراموش شود. جلادان آنان نباید عفو شوند. در مسیر تحقق چنین خواسته هایی، می توان بسوی جامعه ای نوین و دمکراتیک گام برداشت.
یاد جانباختگان قتل عام 67 گرامی باد!
پیروز باد مبارزات مردم ایران!
پر توان باد جنبش رهایی زنان!
سازمان زنان هشت مارس (ایرانی- افغانستانی) شهریور 1382