زنان در ايران دوبار به مرگ محكوم ميشوند!
پس از چند بار صدور حكم در دادگاههای متعدد، ديوان عالی كشور حكم اعدام زهرا را تاييد كرده است.
زهرا در دادگاه گفته بود شوهر معتادش برای تامين هزينه های مواد مخدر، مردان را به خانه می آورده و او را وادار به خودفروشی می كرده است. زهرا گفته بود چون ديگر نمی توانستم تحمل كنم او را كشتم. (روزنامه حيات نو)
افسانه نوروزي، زن جوانی كه بخاطر دفاع از ناموس به قتل دوست همسرش دست زده بود، با تاييد حكم اعدام، در چند قدمی چوبه دار قرار گرفت. (روزنامه ايران)
دختر جوانی به صورت مردی كه مزاحمش بود و آزارش می داد اسيد پاشيد. دادگاه او را به قصاص محكوم كرد. اين دختر جوان محكوم به از دست دادن بينايی خويش از طريق اسيد شد. (مجله زنان)
گروهی كه خانه حمايت و هدايت اسلامی كرج را كه بعدا به موسس خيريه گل ياس تغيير نام داد اداره می كردند، با برقراری ارتباط با بند نسوان و شناسائی زنان باردار، پس از وضع حمل نوزادان را با وجود مقاومت مادران گرفته و به موسسه خود می بردند. هنوز معلوم نيست چند نوزاد توسط اين گروه از مادرانشان جدا شده و به چه خانواده هايی داده شده اند.
چندی پيش مطبوعات خبر دادند متهم اصلی پرونده گل ياس پيش از صدور حكم تجديدنظر خود با سپردن وثيقه از زندان آزاد شده است.(سايت زنان ايران)
آزادی يك افسر نيروی هوايی كه به دختری نه ساله در كنارك بلوچستان تجاوز كرده بود به اعتراض مردم و درگيری خونين با مزدوران مسلح رژيم انجاميد. (سايت پيك ايران)
حيات جمهوری اسلامی ايران مملو از بی عدالتی و جنايت است و با وقيحانه ترين زن ستيزی ها رقم خورده است. از بدو به قدرت رسيدن حكام اسلامی همواره قربانيان جامعه، مجازات و متجاوزين تبرئه شده اند. اگر قربانی زن باشد، ديگر بدا بحالش، چرا كه زن بودن در جمهوری اسلامی بالقوه جرم است.
زنان در آتش ستمگری سيستماتيزه دولتی و ستم فرهنگی و سنتی در جامعه می سوزند، و چون هيچ تكيه گاه سياسي، اجتماعی و حقوقی ندارند وقتی كه به ستوه می آيند ناچارا خود دست به اجرای عدالت می زنند.
برای تشخيص قربانی و مجرم در حوادث بالا و هزاران حادثه مشابه ديگر، نيازی به دانش سرشار قضائی و حقوقی نيست، مثل روز روشن است كه چه كسی قربانی و چه كسی مجرم است.
زنانی كه برای دفاع از خود مرتكب قتل شوهر يا مردان متجاوز می شوند، مجرم نيستند، بلكه نظام زن ستيز جمهوری اسلامي، نظامی كه در آن زنان نه فقط هيچ حقوقی ندارند بلكه نصف انسان محسوب ميشوند، بايد محاكمه شده و به موزه تاريخ سپرده شود. دفاع از حقوق اين زنان بخشی از مبارزه حق طلبانه جنبش رهائی زنان است.
زنان و مردان آزاديخواه ! زنان و مردان ترقيخواه! با اعتراض و مبارزات گوناگون در مقابل احكام غيرعادلانه عليه اين زنان ستمديده، بايستيم.
برای مسير سرنگونی جمهوری اسلامی جويبار مبارزات بيشمار و آگاهانه همه انسانهای عدالتجو و معترض بايد به هم بپيوندد.
سازمان زنان هشت مارس (ايرانی-افغانستانی) شهريور 1381