آزادی اندیشه با مانتو و روسری نمی شه

آزادی اندیشه با مانتو و روسری نمی شه!

 

چندین روز است که خیابانهای تهران و برخی شهرهای دیگر آکنده از خشم و نفرت زنانی و مردانی است که با عزمی استوار کمر به سرنگونی رژیمی بسته اند که هر روز از حاکمیت 25 ساله اش با جنایت و استبداد ثبت شده است.

درود بر این زنان و مردان پیشرو که با فداکاری و شجاعت بانگ سرنگونی رژیم را سر دادند!

این بار صدای کام های استوار زنان و دختران جوانی بگوش می رسد که مصممند مهر خود را بر جنبش انقلابی و سرنکونی طلب جاری بکوبند.

درود بی پایان بر جسارت و عزم آنان!

زنان و دختران جوان روسری های خود را برداشتند و در هوا چرخاندند تا نشان دهند که این بار پرچم رهائی خود را خود بدست می گیرند. روسری های خود را آتش زدند تا رژیم اسلامی را در شعله های آن دفن کنند. رژیمی که پایه های اصلی آن بر زن ستیزی بنا شده است.

جنبش دانشجویی روزهای اخیر سرفصل نوینی در مبارزات دمکراتیک مردم ایران آغاز کرده است. این جنبش با طرح خواست سرنگونی کل این رژیم در واقع صفوف خود را از جریانات دوم خردادی وابسته به حکومت جدا کرد. این جنبش با اعلام نفرتش با رژیم مذهبی حساب خود را با نیروهایی که می خواهند باز هم اسلام را بر سرنوشت مردم حاکم کنند اما با زبانی دیگر، روشن کرد.

امروز جوانان با سنگ و آتش به جنگ مزدوران رژیم آمده اند. کشته شدن یک جوان در شیراز بدست چاقوکشان رژیم، ضرورت اعمال قهر انقلابی مردم علیه مرتجعین را بیش از پیش آشکار می کند. در مقابل دشمن قهار مسلح، خشم و قهر انقلابی باید! 

از همه مهمتر این جنبش با طرح خواسته های زنان و در مرکز آن لغو حجاب اجباری درجه دمکراتیسم خود را نشان داد. چرا که هرگونه تغییر و تحولات جدی در جامعه ما با موقعیت زنان رقم خواهد خورد.

حضور چشمگیر زنان با طرح خواسته های پایه ای شان راه را برای مدافعین دروغین این جنبش سد می کند.

کجا امپریالیسم آمریکا با کارنامه ننگین خود در افغانستان و عراق و حتی با برنامه های دولت بوش در امور زنان در آمریکا می تواند مدعی رهائی زنان، مدعی دمکراسی باشد!

کجا پس مانده های سلطنت پهلوی که یک بار بدست مردم ایران سرنگون شده اند می توانند مدعی حقوق زنان و دمکراسی باشند! هنوز که هنوز است بسیاری از قوانین ارتجاعی ضد زن در رژیم اسلامی، میراث همان حکومت است!

25 سال پیش مردم ایران با جانفشانی و از خودگذشتگی رژِیم وابسته به آمریکا و مستبد پهلوی را سرنگون کردند. هزاران نفر در این انقلاب جان باختند اما ارتجاع اسلامی دستاوردهای مردم را دزدید. یکی از مرتجع ترین، ضد زن ترین و مستبدترین رژیمهای معاصر. این رژیم محصول توافق آمریکا و دار و دسته خمینی بود. این دارو دسته با شعار اتحاد و همه با هم، سوار بر جنبش انقلابی مردم شدند.

امروز درس های آن انقلاب برای مردم و بویژه زنان، بسیار حیاتی است. از همان اولین روزهای انقلاب اگر زنان با نیروی متشکل و طرح خواسته هایشان در مبارزات دمکراتیک حضور می یافتند، اگر نیروهای سیاسی در صحنه مجبور می شدند مواضع خود را بر سر حقوق زنان روشن کنند مسلما شرایط بگونه ای دیگر پیش می رفت.

 مردم ایران فقط با پرچم مستقل خود باید سرنگونی این رژیم را تحقق بخشند. باید خواسته های دمکراتیک و انقلابی همه اقشار و طبقات بویژه زنان و کارگران و زحمتکشان را طرح کنند تا راه بر نفوذ جریاناتی که می خواهند با پرچم آمریکا و یا هواداران آمریکا، از پس مانده های سلطنت تا دوم خردادی های مرتجعی که نجات خود را در حمایت آمریکاییها می بینند، بسته شود.

زنان ایرانی در صورتی می توانند پرچمدار تحولات دمکراتیک باشند که با حضور خود و طرح خواسته هایشان کلیه نیروهای سیاسی در صحنه را محک زنند. درجه دمکراتیسم هر جنبشی در ایران با برخوردش نسبت به مسئله زنان رقم می خورد.

جنببش دانشجویی با پیوند خود با جنبش زنان و جنبش های اجتماعی کارگران و زحمتکشان، نقش مهمی در سرنگونی انقلابی این رژیم خواهد داشت.

 

پرتوان باد مبارزات دانشجویان!

سرنگون باد رژیم زن ستیز جمهوری اسلامی!

پیش بسوی تحقق حق تعیین سرنوشت، مستقل از آمریکا و نوکران رنگارنگش!

سازمان زنان هشت مارس (ایرانی – افغانستانی)

15 ژوئن 2003