آزار جنسی و تجاوز به زنان زندانی سیاسی در زندان های طالبان

فروغ آزادمنش

سمیه مادر زهرا دختر نوجوانی که بخاطر «بدحجابی» در دسامبر ۲۰۲۳ دستگیر و دو هفته در زندان طالبان در کابل بود، می‌گوید: وقتی زهرا به خانه بازگشت دیگر آن دختری نبود که دو هفته پیش از خانه بیرون رفته بود. من جرات پرسیدن این که چه اتفاقی افتاده را نداشتم. زهرا نه غذا خورد و نه حرف زد. نیمه‌های شب از خواب بیدار شدم و متوجه شدم زهرا آن جا نیست. شوهرم را بیدار کردم و در تمام اتاق‌ها شروع به جست و جوی او کردیم… همسرم جسد او را پیدا کرد. زهرا خود را حلق آویز کرده بود.

آمنه ۲۲ ساله محصل رشته طب بعد از گذراندن سه شب در زندان‌های طالبان در جنوری ۲۰۲۴ می‌گوید: مرد مسنی از من بازجویی می‌کرد و در مورد قاعدگی و این که آیا ازدواج کردم یا خیر، پرس و جو کرد. به پای آن مرد مسن افتادم و به او التماس کردم که لطفا من را بکش، اما آزارم نده. در مقابل حرف من، آن مرد مسن طالبانی گفت: چون تو می‌خواهی بمیری، تو را می‌کشم اما قبل از آن، بان با تو خوش بگذارنیم. سپس شروع به دست زدن به اندام‌های من کرد. هر دختری که به آن اتاق بازجویی آورده شد و با آن مرد تنها ماند، همین اتفاق برایش افتاد.

آمنه در ادامه می‌گوید: در حال حاضر، شب‌ها نمی‌توانم بخوابم، خیلی می‌ترسم و هر بار که طالبان را می‌بینم، از حال می‌روم. من دو بار کوشش کردم خود را بکشم. یک بار تمام دواهای مادرم را خوردم، اما خانواده‌ام مرا به شفاخانه بردند. هر وقت یادم می‌آید که آن‌ها مرا لمس کردند، دیگر طاقت زندگی را ندارم.

زهرا و آمنه دو نمونه از زنانی هستند که به دلیل گردن نگذاشتن به حجاب اجباری و قوانین اسلامی طالبانی مورد آزار جنسی قرار گرفته اند.

پا بپای قتل‌های «ناموسی»، ازدواج‌های اجباری، افزایش خشونت‌های خانگی، بی‌کاری اجباری برای زنان… سرکوب و دستگیری زنانی که به اشکال گوناگون دست به مبارزه زدند، یکی از وظایف اصلی طالبان در این سه سال بوده است. طالبان در سه سال گذشته برای مقابله با زنان و مبارزات‌شان احکام پشت احکام صادر کرد و در «قانون امر به معروف و نهی از منکر» شان حتی صدا و صورت زن را عورت نامید و اعلام کرد که این عورت باید در خانه بماند.

اما زنان به هیچ صورتی دست از مبارزه برنداشته‌اند و در طول همین سه سال با تمام سرکوب ها، آزار جنسی و تجاوز، لت و کوب در سرک‌ها و… به شکل‌های مختلف مبارزه کرده‌اند و حتی تعدادی از زنان با وجود غلبه فرهنگ پدرسالارانه و سنت‌های بغایت عقب مانده و ضد زن در خانه و خانواده پرده از جنایات و شکنجه‌های طالبان در زندان‌ها و تجاوز و آزار جنسی بر آنان برداشته اند.

گروه طالبان که حتی صدا و صورت زنان را عورت اعلان کرده اند، خود در زندان های‌شان زنان را مورد آزارهای جنسی و تجاوز قرار می‌دهند و همچنان از بدن لخت زنان زندانی با مبایل‌ها و کامره فلم برداری می‌کنند تا از آن به عنوان آله فشار بر زنان برای ادامه ندادن به اعتراضات علیه آن‌ها استفاده کنند. چنانچه ما می‌دانیم که در یک جامعه عقب مانده، مردسالار بسته و سنتی مانند افغانستان اعتراض و برآمدن زنان در خیابان‌ها برای خانواده گران و سنگین است. اما زندانی شدن آن‌ها و نگهداشته شدن آن‌ها به دست مردان طالب برای چند شبانه روز بدترین «ننگ» است برای خانواده چی برسد به درز ویدیو‌های برهنه و خبر مورد تجاوز قرار گرفتن آن‌ها در زندان.

اگرچه تجاوز جنسی یکی از بدترین شکنجه‌ها و فشار روحی علیه هر انسان است اما برای زنان افغانستان نه تنها فقط خود عمل تجاوز از نگاه روحی، روانی و جسمی بدترین شکنجه است بلکه تبعات اجتماعی خیلی بدی نیز در پی دارد که بسیاری از آنان را در موقعیتی قرار می‌دهد که به زندگی خود پایان دهند. ما شاهد خودکشی زنان جوان بعد از رهایی از زندان طالبان بارها بوده و هستیم. یکی از آن‌ها طاهره زن جوانی ۱۹ ساله در ولایت بامیان بود که بعد آزاد شدن از زندان طالب بخاطر تجاوزات جنسی این گروه دست به خودکشی زد. خودکشی طاهره ۱۹ ساله بعد از رها شدن از زندان طالب نه قضیه اول است و نه هم اخیر خواهد بود. قبلا نیز زن جوانی در ولایت دایکندی بعد از آزاد شدن از زندان طالبان خودکشی کرده بود و هم چنان چندین زن دیگر در دشت برچی کابل و سایر ولایت‌های کابل بعد از رهایی از زندان طالبان یا خودکشی کردند و یا هم به نام مشکلات فامیلی خاموشانه به قتل رسانده شدند.

روزنامه گاردین در انگلستان نیز در ماه جنوری ۲۰۲۴ در گزارشی نوشت به شواهدی دست یافته که نشان می‌دهد که در زندان طالبان به یکی از فعالان زن به صورت گروهی تجاوز جنسی شده است. در گزارشی که توسط گاردین و رسانه رخشانه تهیه و منتشر شد آمده است که این دو رسانه ویدیو شکنجه و تجاوز گروهی را مشاهده کرده اند. بر اساس این گزارش، ویدیو این تجاوز گروهی و شکنجه را خود طالبان پس از آزادی برای این زن زندانی فرستاده‌اند تا تهدیدی باشد برای صحبت و افشا نکردن شکنجه و تجاوزات جنسی این زن‌ها در زندان. طالبان این زن را تهدید کرده‌اند که اگر علیه آنان با رسانه‌ها و مردم صحبت بکند و در صورت صحبت در مورد شکنجه‌های این گروه در زندان ویدیو را به همه خواهند فرستاد.

همان گونه که اشاره شد، زنان مخصوصا زنان معترض افغانستان که توسط طالبان زندانی شده و می‌شوند، برعلاوه شکنجه‌های روحی، روانی، جنسی و تجاوزات جنسی در زندان، بعد از آزادی از زندان در جامعه مردسالار و عقب مانده نیز مورد خشونت و تحقیر‌های لفظی و رفتاری قرار می‌گیرند. زنان رها شده از زندان در افغانستان، دیگر نمی‌توانند جایگاه و موقعیت قبلی به عنوان یک انسان را در اجتماع داشته باشند. اکثرا بخاطر دیدهای تحقیرآمیز منزوی می‌شوند و در یک جامعه سنتی مانند افغانستان که معیار پذیریش یک زن تمکین کردن، برده خانگی بودن و سر به راه بودن است، زنان معترض و مبارز مخصوصا زنانی که زندانی می‌شوند، اصلا قابل پذیریش نیستند و همواره مورد تحقیر و توهین اطرافیان و تهدید و خشونت قرار می‌گیرند. بعنوان مثال می‌توان به تحقیر و توهین زرمینه پریانی و حتی پدر او به عنوان مرد خانواده (مردان خانواده به عنوان صاحب اصلی زن موظف به کنترول زن اند) توسط مردان افغانستان اشاره کرد. زرمینه پریانی با فرستادن یک ویدیو به رسانه‌ها در ماه جولای ۲۰۲۴ خطاب به مردان افغانستان گفت که بجای فرستادن پیام‌های تحقیر و توهین‌آمیز به من و پدرم بهتر است که علیه طالبان که همه روزه زنان‌تان را زندانی و مورد تجاوز قرار می‌دهند، مبارزه کنید. او در ویدیویی که آن را به رسانه‌ها ارسال کرده بود به تجاوز و ویدیو گرفتن از بدن برهنه‌اش و سایر زندانیان زن توسط گروه طالبان در زندان افشاگری می‌کند.

گرفتن عکس و ویدیو توسط طالبان از زنان زندانی سیاسی گواهی است بر این حقیقت که تا چه اندازه زنان به جای حمایت خانواده مورد توهین و تحقیر و ترور قرار می‌گیرند، بویژه توسط مردان خانواده که به سنت‌های عقب مانده و ضد زن باور دارند و خود را مالک و ارباب زنان می‌دانند. حال بر پایه حاکمیت پدرسالاری در فکر و عمل مردان خانواده، اگر عکس و ویدیو و برهنه کردن زنان توسط شکنجه گران طالبان بر ملا شود، چه قیامتی علیه آنان بر پا خواهد شد. نه تنها مردان خانواده بلکه ایل و تبار نیز بر سر زنان خواهند افتاد و این «لکه ننگ» را با قتل آنان پاک خواهند کرد.

طالبان به عنوان یک گروه متحجر، عقب مانده و زنستیز بر این امر کاملا واقف هستند که با آزار جنسی و تجاوز برعلاوه قتل و ترور چگونه می‌توانند مردان خانواده را در سرکوب وحشیانه زنان با خود همراه کنند.

اما طالبان در شکنجه دادن زنان با آزار جنسی و تجاوز اهداف گوناگونی را در سر می‌پرواند:

١.   انتقام گیری از زنان به عنوان یگانه گروه معترض و مبارز:

این واقعیتی است که زخم عمیقی توسط زنان با اشکال گوناگون اعتراضات‌شان در طول این سه سال به پیکر گروه طالبان وارد شده است. برای گروه‌های زن ستیز و عقب مانده‌ای هم چون طالبان که زنان را ضعیف و ناقص العقل و فقط برای خانه داری و بچه داری و سرویس جنسی دهی به مردان می‌دانند، وقتی با اعتراضات متواتر و جدی زنان رژیم‌شان به چالش کشیده می‌شود، غیر قابل تحمل است. طالبان برای مقابله با مبارزات زنان از هیچ سرکوب و شکنجه‌ای دریغ نمی‌کند.

طالبان زنان و مبارزات‌شان را یکی از دلایل مهم در عدم به رسمیت شناخته شدن آنان در سطح جهانی می‌داند و به همین دلیل سرکوب زنان و خانه‌نشین کردن آنان از الویت برای‌شان برخوردار است. این حقیقتی است که زنان به عنوان یگانه گروهی معترض در این سه سال با طالبان تا به دندان مسلح با دستان خالی ولی با عزم مبارزاتی مبارزه کرده‌اند و این خود شکست بزرگی برای طالبان بوده است و به همین اساس هم هر روز هارتر از روز قبل شده است. در نتیجه مبارزات زنان و خاموش نشدن آن است که از زنانی که بازداشت می‌کند و به زندان‌های مخوف می‌اندازد با انواع شکنجه‌ها و آزار جنسی و تجاوز از آنان انتقام می‌گیرد.

همانطوری که در بالا هم ذکر شد، در تازه‌ترین قانون توشیع شده امر به معروف و نهی از منکر این گروه تمام سعی و تلاش‌شان را کرده‌اند که هر نوع حضور زنان را در اجتماع جرم قلمداد کرده و برایش مجازات تعیین کنند، تا بتوانند هم توسط عساکر برگزیده و غیر مسلح‌شان در خانواده مانع هر نوع حضور و فعالیت زنان در اجتماع گردند و هم در اجتماع توسط عساکر مسلح‌شان زنان را به جرم ارتکاب جرم تعریف شده‌شان بازداشت و شکنجه کنند.

٢.  سرکوب و شکست دادن روحیه مبارزاتی زنان: 

آزار جنسی و تجاوز بر زندانیان سیاسی زن یکی از شیوه‌های شکنجه گران برای شکستن روحیه مبارزاتی‌شان است و می‌تواند صدمات عمیقی را از نگاه روحی روانی به زندانی در هر نقطه از جهان وارد سازد. اما نتایج آزار جنسی و تجاوز به زنان زندانی سیاسی در کشوری هم چون افغانستان با فرهنگ سنتی و پدرسالارانه بسیار مخرب‌تر است. در جامعه‌ای که زنان نه به عنوان یک انسان مستقل و آزاد بلکه جزئی از ملک مردان خانواده و اجتماع‌شان تحت نام ناموس به شمار می‌آید، آزار جنسی و تجاوز نه تنها باعث رنج و شکنجه روحی و روانی زن مورد آزار است بلکه با این عمل طالبان قصد ضربه زدن به خانواده و تحقیر و توهین مردان خانواده را نیز دارد. برای این که این مردان نتوانسته‌اند خوب از زن (ناموس) خود مواظب کنند تا در برابر قانون اسلامی سرکشی نکنند.

به دلیل سنت‌های عقب مانده ضد زن و غلبه پدرسالاری در تارو پود جامعه است که در صورت زیر پا کردن این سنت‌ها و قوانین زنستیزانه نه تنها امارت اسلامی بلکه جامعه و مردان نیز دشمن زنان می‌گردند. زنان معترض و آنانی که در اسارت طالبان در زندان قرار دارند برای خانواده و اجتماع قابل قبول و پذیرش نیستند، بنا بهتر است از صحنه زندگی حذف شوند. در این جامعه بشدت سنتی و عقب مانده، زنی که از قوانین پذیرفته شده پدرسالار و زن ستیز پا بیرون بگذارد، حتی با مجازات تجاوز گروهی روبرو می‌شوند. قضیه تجاوز گروهی بر زنی که قصد فرار از خانه را داشته بود، توسط مردان خانواده در زمان اشرف غنی دست نشانده دولت آمریکا را روبرو شدیم. در همان دوره گزارشی منتشر شد که در آن آمده بود: «بر اساس گزارش خبر گزاری جمهور در افغانستان، ۸ نفر از اعضای این خانواده از جمله پدر، برادر، کاکا و پسر کاکای او متهم هستند که ابتدا به این دختر تجاوز گروهی کرده و سپس او را کشته‌اند. گفته می‌شود این دختر پس از این که در یک محکمه صحرایی که به ریاست مولوی اختر، کاکای او راه‌اندازی شده بود به اتهام فرار از منزل محکوم شده است. برخی مقامات محلی در ولایت بادغیس می‌گویند، حکم تجاوز گروهی و سپس مجازات مرگ از سوی کاکای این دختر صادر شده است."

در چنین جامعه‌ای اعتراض زنان و مبارزات‌شان خود بزرگترین تابوشکنی است. زنان برای هر عمل مبارزاتی باید با انواع تابو‌ها در خانواده مبارزه بکنند تا بتوانند پا به اجتماع گذارند. زنانی که پا به عرصه مبارزه می‌گذارند از نظر خانواده بویژه مردان آبروی آنان را بر باد داده و بر این اساس سزاوار بدترین خشونت‌ها حتی قتل آنان و یا فشار بر آنان برای خودکشی کردن شان می‌شوند. به همین دلیل است که زنان زندانی در افغانستان و حتی در ایران با این که تعدادی از زنان زندانی سیاسی از آزار جنسی و تجاوز سخن گفته اند، اما این تابو شکسته نشده است. زنان زندانی سیاسی همواره حاضرند در مورد هر نوع شکنجه و ظلم در زندان صحبت کنند بغیر از تجاوز جنسی و حتی تلاش می‌کنند که به همه بفهمانند که در زندان آزار جنسی و تجاوزی صورت نگرفته است. اما برای این که دیگر تجاوز جنسی بر علیه زنان در زندان‌ها و جامعه به عنوان آله سرکوب و شکستاندن روحیه آن‌ها مورد استفاده قرار نگیرد، زنان با آگاهی و سازماندهی با بر ملا کردن آزار جنسی و تجاوز و افشای این جنایات مبارزه کرده و به این فرهنگ عقب مانده و غالبی که قربانی تجاوز جنسی مورد ملامت و قضاوت قرار می‌گیرند، ضربه زده و با تلاش و مبارزه متدوام تفکر مردم را تغییر دهند، تا آنان بتوانند به این درک درست برسند که از قربانی حمایت کرده و متجاوزین را قضاوت نمایند و علیه تجاوز و متجاوز مبارزه کنند.

٣.   تجاوز به عنوان ابزار فشار برای اعتراف اجباری:

همان گونه که اشاره شد، آزار جنسی و تجاوز تبعات خطرناکی را برای زنان از سوی خانواده در بر دارد. طالبان از این ابزار شکنجه استفاده می‌کند که از یک طرف زنان و مبارزات‌شان را متوقف سازند و از طرف دیگر بتواند مردان خانواده را با پدرسالاری عمیق‌تر و ایدئولوژی ورشکسته خود همراه سازند. هر قدر خانواده‌ها در چارچوب نظام زنستیزانه و مردسالارانه امارت اسلامی طالبان قرار گیرند این سیستم زنستیز می‌تواند کل جامعه را تحت انقیاد خود قرار دهد. تعمیق سنت‌های ضد زن و اشاعه هر چه وسیع‌تر فرهنگ پدرسالارانه در خانواده یکی از اهداف طالبان برای مقابله با زنان و مبارزات‌شان است. طالبان در زندان‌ها با تهدید زنان زندانی سیاسی به مرگ و تجاوز آنان را وادار به اعتراف اجباری می‌کند تا آنان بگویند که از کشورهای غربی علیه امارت اسلامی پروژه می‌گیرند. طالبان از اعتراف گیری‌های اجباری از زنان زندانی سیاسی قصد دارد تا آنان را نزد توده‌های مردم «بی آبرو» کرده و آنان را وابسته به امپریالیست‌ها و نهادهای گوناگون امپریالیستی کند و این گونه باعث طرد آنان از خانواده و اجتماع شود.

در جامعه تحت حاکمیت طالبان زن بودن به خودی خود جرم است. زن بودن، متعرض بودن و از ملیت‌های تحت ستم بودن همچون هزاره ها، در نزد طالبان ضد زن غیر قابل تحمل است. آزار و شکنجه زنانی که جرئت کرده پا به میدان مبارزه در برابر مردسالاری گذاشته‌اند جزئی جدا نشده از نظام زن ستیزانه امارت اسلامی است. آزار جنسی و تجاوز فشرده جنگی است که از سوی نظام ستم گرانه و مردسالارانه طالبان اعمال می‌شود. هدف، انتقام گیری، به عقب راندن، مطیع کردن و ایجاد رعب و وحشت در میان زنان معترض، نهادینه کردن جای گاه فرودست زنان در جامعه، همراه کردن خانواده و مردان خانواده با خود برای کنترل کل جامعه است که از جانب طالبان به پیش برده می‌شود.

امارت اسلامی طالبان بر زن ستیزی بنا نهاده شده است و باید با چنین سیستمی به طور همه جانبه با آگاهی و سازمان‌یابی انقلابی جنگید و آن را به زیر کشید و این گونه شرایط را برای پایان دادن به آزار جنسی، تجاوز و فرودستی زنان مهیا کرد.

برگرفته از نشریه هشت مارس شماره ۶٣

نوامبر ۲٠۲۴ – آبان ١۴٠٣