نه به جنگ ارتجاعی!
انقلاب واقعی تنها راه رهایی مردم ستمدیده در ایران و منطقه است!
رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی که در دوره اخیر تلاش کرد به دلیل شرایط بحرانی داخلی بویژه در پی خیزش ژینا و نداشتن پایه تودهای تمایلی به نشان دادن عکس العملی نداشت، اما مجبور شد از یک طرف به خاطر کشته شدن یکی از مهمترین مهره هایش، حسن نصر الله و انتظار حزب الله و سایر نیروهای ارتجاعی اسلامی در حمایت عملی از آنان و از طرف دیگر شاخ و شانه کشیدنهای مکرر دولت اسرائیل و پیام نتانیاهو به «مردم ایران»، عکس العمل نشان دهد. برای جمهوری اسلامی در عکس العملی که امروز سه شنبه ۱۰ مهر با پرتاب موشک به اسرائیل نشان داد این است که بتواند از بحران و تناقضات عدیده «محور مقاومت» بکاهد و بر این پایه موقعیت متزلزل خود را در منطقه سر و سامان دهد. وارد شدن جمهوری اسلامی به جنگ با اسرائیل میتواند ابعاد این جنگ ارتجاعی را وسعت بخشد و شرایط را برای شعلهورتر کردن آن در منطقه و عرصه جهانی مهیاتر سازد.
نتانیاهو این سرکرده فاشیستهای اشغالگر اسرائیلی که از حمایت بیدریغ مالی و تسلیحاتی قدرتهای امپریالیستی و در راس آن آمریکا بهرهمند است، پس از قتل عام بیش از ۴۱ هزار نفر از ستمدیگان فلسطین، پس از مجروح کردن دهها هزار نفر در غزه، پس از معلول کردن بیشمار کودکان فلسطینی، پس از تبدیل غزه به ویرانه، پس از بمب باران و کشتن بیش از ۱۰۰۰ نفر در عرض چند روز در لبنان، حال به ایران رسیده و به مردم پیام میدهد که «صلح و آزادی» بزودی فرا خواهد رسید. در حقیقت این «صلح و آزادی» مدل فاشیستهای اشغالگر اسرائیلی یعنی افکندن هزاران تن بمب و کشتن صدها هزار نفر از مردم. این گونه میخواهند شرایط را برای رژیم چنج و به قدرت رساندن سلطنت طلب ها، مجاهدین و یا ترکیبی از اینان و سایر نیروهای راست افراطی فراهم کنند.
پیام اصلی نتانیاهو این جنایتکار جنگی که کودکان فلسطینی را زنده زنده در آتش میسوزاند، به زنان فلسطینی در زندانهای مخوفشان تجاوز میکند، زخمیهای فلسطینی را از پشت بام به زمین پرتاب میکند… به راستهای افراطی در ایران این است که نگران نباشید مقابل مردم و خواست تغییر انقلابی و زیر و رو کردن سیستم سرمایه داری ایران خواهیم ایستاد و نمیگذاریم این سیستم تغییر کند. بر همین اساس است که طیفی از گرایشات راست و فاشیست «وطنی» با پیام نتانیاهو سرکرده صهیونیستها قند توی دلشان آب شده و برای حمله اسرائیل ثانیه شماری میکنند. ثانیه شماری میکنند که صدها هزار زن و کودک توسط بمبارانهای اسرائیل به خاکستر بدل شوند. ثانیه شماری میکنند که به قیمت حمام خون دم و دستگاه سرمایه داری جمهوری اسلامی سالم باقی بماند تا اینان بتوانند همان سیستم ستم و استثمار را برانند.
از یک سال گذشته تا کنون، مردم جهان به چشم خود دیدهاند که ادعای «پاکسازی حماس» توسط اشغالگران نژاد پرست اسرائیلی یعنی نسل کشی فلسطینیها و کشتن دهها هزار کودک بوده است. ادعای «مقابله با حزب الله» لبنان به معنی کشتن بیش از هزار نفر و مجروج کردن شش هزار نفر و آواره کردن صدها هزار نفر از مردم در عرض چند روز بوده است.
همه سران و سلاطین قدرتهای امپریالیستی بویژه آمریکا و رسانههای شان، دارودسته سلطنت طلبها و راستهای افراطی و رسانههای شان، فلسطین را به نام حماس و لبنان را به نام حزب الله معرفی میکنند. به خاک مبدل کردن غزه این زندان ستمدیدگان فلسطینی و نسل کشی بیرحمانه آنان، حمله به لبنان و کشتار مردم و شروع حملات زمینی در روستاهای جنوب لبنان، تحت نام «دفاع اسرائیل از خود»، «محو حماس» در غزه، «برچیدن زیر ساختهای حزب الله» در لبنان تعریف شده است. اما مردم لبنان میدانند که موضوع اصلی حزب الله نیست. مردم لبنان خوب میدانند قتل عام صبرا و شتیلا در زمانی رخ داد که خبری از حزب الله نبود. مردم لبنان فراموش نمیکنند که در حال حاضر از هوا بمب و از زمین توپهای ماشین جنگی اسرائیل خانه هایشان را بر سرشان ویران و عزیزانشان کشته میشوند، دولت امپریالیستی آمریکا قول ۹ بیلیون دلار دیگر را به اشغالگران اسرائیلی داده است.
همان گونه که مبارزه برای رهایی زنان* از ستم و فرودستی با سایر ستمهای وارده بر اقشار و طبقات ستمدیده کارگران و زحمتکشان از جانب رژیم جمهوری اسلامی جدا نیست، به همان ترتیب سرنوشت مردم ایران جدا از سرنوشت مردم ستمدیده فلسطین، لبنان و سراسر جهان نمیباشد. چرا که با حاکمیت سیستم سرمایه داری امپریالیستی، سرنوشت همه مردم در سراسر جهان بیش از پیش به هم گره خورده است.
آن چه را که باید تاکید کرد این واقعیت میباشد که برای رهایی از چنگال ظلم و ستم جامعه طبقاتی، انجام انقلاب واقعی نه تنها در ایران و افغانستان، بلکه در منطقه جنگ زده خاورمیانه تنها راه است. انقلابی که توسط نیروهای مبارز و انقلابی با اتکا و سازماندهی اقشار و طبقات ستمدیده میتواند سیستم ستم و استثمار رژیم جمهوری اسلامی، طالبان، اشغالگران اسرائیلی…، را سرنگون کند و دست همه قدرتهای امپریالیستی را از این منطقه کوتاه نماید.
در این مسیر، جنبش زنان در ایران و افغانستان میتوانند و باید نقش ویژهای را علیه جنگهای ارتجاعی و در شرایط کنونی جنگ استعمارگرانه صهیونیستها و حامیان امپریالیستیاش ایفا کنند و این مبارزه را بخشی از روند پیشروی مبارزه علیه رژیم جمهوری اسلامی، امارت اسلامی طالبان و انواع و اقسام نیروهای راست افراطی بدانند. در حقیقت جنگ ارتجاعی را باید به جنگ انقلابی بدل کرد. هر راه دیگری به جز جنگ انقلابی در خدمت به انجام انقلاب واقعی، هم چون راه نیروهای راست افراطی و درخواست آنان از امپریالیستها و اسرائیل در حمله نظامی به ایران به معنی عمق بخشیدن به اسارت زنان و مردم ستمدیده و محکمتر کردن سیستم ستم و استثمار سرمایه داری است.
۱۰ مهر ۱۴۰۳ برابر با ۱ اکتبر ۲۰۲۴