گشت ارشاد و تجاوز به زنان ابزارهایی برای کنترل
مریم رحمانی
دوشنبه ۱٨ آبان ۱٣۹۴ - ۹ نوامبر ۲۰۱۵
ناامنی علیه زنان در ایران، اشکال مختلفی دارد گاه از سوی مردانی که به سبب فرادست بودن در فرهنگ مردسالار به اشکال مختلف بر زنان خشونت اعمال میکنند و گاه بهصورت سازمانیافتهتر توسط قوانین تبعیضآمیز علیه زنان از سوی دولت و ساختارهای قدرت رسمی. هردوی این خشونتها وضعیت زنان ایرانی را در فضای عمومی و خصوصی با خطرات زیادی مواجه کرده است که نیازمند توجه سیاستگذاران و فعالان زنان است. خشونت علیه زنان آسیبهای جدی برای جامعه به بار میآورد و دولتمردان و دولت زنان هم بهخوبی از کنه این آسیبها باخبرند، منتهی یا راهکاری برای کاهش این خشونت ندارند یا درمانهایی اشتباه که سبب افزایش ناامنی برای زنان در جامعه میشود، ارائه میکنند. نسخهای به نام «گشت ارشاد» یکی از این دست درمانهای الابختکی است؛ برای اینکه پوشش زنان سبب غلیان شهوت مردان نشود! و زنان به اشکال مختلف مورد تجاوز قرار نگیرند! بهجای آنکه به مردان آموزش دهند که با زنان مانند جنس دوم و ابژه جنسی برخورد نکنند و به آنان بیاموزند که لباس زنان و آرایش آنان به معنی آن نیست که میخواهند مورد تجاوز قرار گیرند و از این مسئله لذت میبرند! بلکه زنان حق دارند پوشش خود را انتخاب کنند.
سیاستگذاران فرهنگی با راه انداختن کاروانهای گشت ارشاد به مردان میآموزند این زنان هرچه میکنند برای از راه به دربردن شماست. نوع پوشششان برای خاطر لذت بردن شماست نه به خاطر دل خودشان یا و اهمیت متناسب لباس پوشیدن برای آنها. از همه کانالهای رسمی به مردان آموزش میدهند که زن فقط برای شوهرش باید زیبا باشد و لباسهای فلان و بهمان بپوشد. اندیشهای که نشان میدهد زن تنها وسیله لذت بردن مردان است نه انسانی مستقل. راهکارهایی همچون نهیهای مکرر درمجموع سبب نشده است فضای جامعه امن شود و بهجای آن شاهد منتشر شدن اخبار تجاوز به زنان در اشکال مختلف هستیم.
تجاوز در جنگل، خفت گیری و تجاوز در آرایشگاه …
به گزارش خبرآنلاین www.khabaronline.ir در جاده باراجین قزوین به دختران جوانی که به پیکنیک رفته بودند تجاوز شده متهمان هم دستگیر شدهاند و حالا مسئولان انتظامی و قضایی قزوین بر سر اینکه چه کسی این خبر را تایید کند، بحث میکنند. این اتفاق بیش از سه بار در این جاده در نزدیکی جاده فرعی زرشک افتاده و دختران جوان در حالی مورد تعرض قرار گرفتهاند که عدهای پسر جوان نیز در اکیپشان حضور داشتهاند. گفته میشود تعرضکنندگان هر بار پسرهای جوان را با تهدید سلاح گرم به درخت بسته و در مورد دختران اقدام به تعرض میکردند.
در حالی بیش از یک ماه از دستگیری ۱۰ نفری که به دختران جوان در باراجین قزوین تجاوز کردهاند میگذرد که هیچیک از رسانهها حتی رسانههای محلی قزوین دراینباره خبری منتشر نکردهاند.
علیحسین حسینینژاد، رئیس پلیس آگاهی استان قزوین در گفتوگو با «فرهیختگان» درباره این خبر ابتدا اظهار بیاطلاعی کرد و سپس گفت: «هیچ خبری از این موضوع ندارم و جزئیاتی هم نمیدانم».
او همچنین با طرح این پرسش که چه کسی این خبر را به شما داده است، افزود: «از هرکسی که این خبر را گرفتید جزئیات خبر را هم بگیرید».
او در پاسخ به اینکه چطور ممکن است رئیس پلیس آگاهی استان از چنین پروندهای آن هم یک ماه پس از دستگیری متهمان بیخبر باشد، توضیح داد: «شاید هم بیخبر نباشم، اما برای دریافت خبر باید به مقر انتظامی استان بیایید».
این خبر را بگذارید در کنار خبرهای دیگری که در روزنامههای مختلف در صفحه حوادث درباره تجاوز به عنف منتشر میشود مانند ربودن یک دختر در روز روشن در خیابان توسط یک جوان با یک اتوموبیل کرایه ای سانتافه.
قربانی این تجاوز ماجرا را اینگونه روایت میکند: منتظر تاکسی بودم که یک خودروی سانتافه مقابلم توقف کرد و راننده خواست سوار ماشینش شوم اما من با عصبانیت از او خواستم که برایم مزاحمت ایجاد نکند. با این حال راننده دستبردار نبود تا اینکه بعد از چند دقیقه از ماشین پیاده شد و با زور و تهدید چاقو مرا سوار ماشینش کرد. در بین راه با التماس از او خواستم که رهایم کند اما او مرتب با چاقو تهدیدم میکرد که اگر سکوت نکنم مرا میکشد.
وی ادامه میدهد: در بین راه او حتی با یک خودروی پراید هم تصادف کرد و با اینکه خسارت سنگینی بهخودروی پراید وارد شد، از صحنه تصادف فرار کرد. این مرد در ادامه به سمت حاشیه تهران تغییر مسیر داد و پس از توقف در محلی خلوت، با تهدید چاقو مرا مورد آزار و اذیت قرار داد.
و این خبر ساعت ۵ عصر یکشنبه سوم آبان ماه سال جاری درحالیکه حدود ۱۲ زن در آرایشگاهی واقع در منطقه پادادشهر اهواز حضور داشتند، مردی با ماسک سبز و درحالیکه تفنگی در دست داشت، داخل شد و با تهدید به مرگ، همه آنها را به اتاقی کشاند. مرد مسلح درحالیکه فریادزنان سعی در وحشتآفرینی داشت، کیسه پلاستیک سفیدرنگی را دست به دست زنان چرخاند و آنها همه طلا و پولهایشان را داخل آن ریختند. یکی از زنان که هنوز وحشتزده است، گفت: آن مرد که شناخت کاملی از داخل آرایشگاه داشت، ما را به اتاقی در انتهای سالن برد بعد که پول و طلاهایمان را گرفت، دو زن را جداگانه بیرون کشاند و دیدم آنها را اذیت و آزار کرد. وقتی زنان بازگشتند، از ترس میلرزیدند تا اینکه مرد مسلح ساختمان را ترک کرد و بعد از ۱۵ دقیقه پلیس سررسید. آرایشگاه محیطی زنانه و دربسته است که علیالقاعده باید امنتر از خیابانهای عمومی باشد اما میبینیم که در آرایشگاه هم به زنان مانند خیابان و جنگل تجاوز میشود و مسئولان گویا در خواب خرگوشی هستند.
آیا حفظ امنیت زنان وظیفه دولت ایران نیست؟
گشت ارشاد سالهاست که رفتارهایی زننده با زنان این مرز و بوم دارد و زنان و مردان پلیس افسارگسیخته در خیابانهای شهرهای مختلف مرتکب خشونتهایی عریان علیه زنان و همینطور مردانی میشوند که برای دفاع از آنها با پلیس درگیر میشوند. این داستان تا کجا ادامه دارد درحالیکه مجرمان با کمال آرامش زنان ایرانی را در کوی و برزن مورد آزار جنسی و کلامی قرار میدهند، روی صورتشان اسیدمی پاشند و زندگیشان را به تباهی میکشانند؟
آیا یکی از وظایف دولت و سیاستگذاران حفظ امنیت همه شهروندان بهخصوص اقشار آسیبپذیرتری مانند زنان و کودکان نیست؟ پس چرا بهجای این مسئله و برنامهریزی صحیح بهجای اینکه پلیسهای زن و مرد به افزایش امنیت زنان ایرانی در جامعه کمک کنند شاهد برخوردهای خشن با زنانی هستیم که ملاکهای سلیقهای ماموران زن و مرد گشت ارشاد را رعایت نکردهاند. بارها در خیابان شاهد دستگیری زنانی بودهام که نوع پوششان به هیچ عنوان مساله دار بهزعم حاکمیت نبوده است اما به بدترین وجهی دستگیر شدهاند.
این ویدئو و برخورد زشت و بهدور از انسانیت این مردان و زنان غیور پلیس را ببینید. دستنبد زدن بهدست زنی که نه دزد است نه مجرم. فقط یک شهروندی عادی است و فیلمی از دستگیری داماد به دلیل نداشتن حجاب عروس و خشونتی که در چنین روزی بر این زوج و خانوادههایشان اعمال شد، این داستان را بگذارید در کنار دستگیری زنی که از دوستان من است و بهتازگی به بدترین وجهی توسط گشت ارشاد دستگیر شده است؛ زنی که هرگز آرایشی ندارد و به سادهترین شکل ممکن لباس میپوشد اما به جرم آنکه تیپش مردانه است، دستگیرشده! مانتو و شلوار جین معمولی نه حتی جین چسبان که هیچکدام هم کوتاه نبود با شالی تیرهرنگ و البته بدون آرایش. معیارهای سلیقهای گشت ارشاد را پایانی نیست یکی را به جرم داشتن آرایش میگیرند، یکی را به جرم نداشتن آن.
آیا زنان ایرانی شایسته جامعه امن نیستند؟ آیا اندکی بیرون بودن مو و پوشیدن لباسهای متنوع که حق طبیعی هر انسانی است امنیت جامعه را مخدوش میکند یا برخورد خشونتبار با مردم؟ و امن نکردن جامعه به روشهای گوناگون برای زنان؟ با وجود این همه دوربینی که در سطح شهر قرار دارد چرا وقتی زنی را دارند بهزور سوار ماشین میکنند پلیس اقدام به تعقیب خاطی نمیکند؟ تهیه نقشه مکانهای ناامن برای زنان و تلاش برای امن کردن آن از راههایی است که میتواند امنیت زنان را در شهر افزایش دهد اما توجهی به آن نمیشود ریشه این مسئله در کجاست؟ زنان ناپاکاند و منشا آلودگی مردان پس جامعه را ناامن میکنیم که کمتر در جامعه حضور پیدا کنند و با گشت ارشاد هم به زنانی که معیارهای مسلط را نمیپذیرند ضرب شصت نشان میدهیم؟
از دیگر سو این سوال مطرح میشود، همه این قدرتنماییها و خشن کردن فضای جامعه از سوی گشت ارشاد که از بعد از توافق هستهای شدت یافته است برای چیست؟ آیا صفآرایی نیروهای مرتجعتر نظام است برای زهر چشم گرفتن از مردمی که از برداشته شدن تحریمها ابراز شادی کردند؟ برای اینکه بار دیگر به ما بهخصوص زنان ثابت کنند چیزی عوض نشده است؟ البته شاید این تحلیلی خوشبینانه باشد. هرچند که دولت روحانی تاکنون گامی برای بهبود وضعیت زنان برنداشته است و همچنین شاهد موضعگیری در مورد برخوردهای ناشایست با زنان در سطح شهر از سوی او نبودهایم. اما زنان ایرانی هرروز تلاش میکنند تا ملاکهای خود را در رفتار و پوشش به کرسی بنشانند. از اینها گذشته دولت وظیفه دارد خیابان را برای ما زنان امن کند با تمهیداتی برای کنترل مجرمان فردی و همینطور مجرمانی به نام گشت ارشاد.
منبع: بیدار زنی