آفتاب به سر درخت ناربندان

تصنیفی قدیمی بنام « آفتاب به سر درخت ناربندان» که از قدمتی 150 ساله برخوردار است و با تاریخ مشروطه و مبارزۀ ضد استبدادی مردم عجین شده است:

سیصد گل سرخ، یک گل نصرانی

ما را ز سر بریده می ترسانی

ما گر زسر بریده می ترسیدیم

در محفل عاشقان نمی رقصیدیم

 

در محفل عاشقان خوشا رقصیدن

دامن زبساط عافیت برچیدن

در دست سر بریدهٔ خود بردن

در یک یک کوچه کوچه‌ها گردیدن

 

سیصد گل سرخ، یک گل نصرانی

مارا ز سر بریده می ترسانی

ما گر زسر بریده می ترسیدیم

در محفل عاشقان نمی رقصیدیم

 

هر جا که نگاه می کنم خونین است

از خون پرنده ای گلی رنگین است

در ماتم گل پرنده می موید و گل

از داغ دل پرنده داغ آجین است

فانوس هزار شعله اما در باد

می سوزد و سرخوش است و چین واچین است

یعنی که به اشک و مویه خود گم نکنی

از عشـق هر آنچه می رسد شیرین است ...

١٢ ژوئیه ٢٠٢۴

برگرفته از تلگرام هشت مارس

hashtemars@