تضاد آشتیناپذیر زنان و کل مردم
با نظام جمهوری اسلامی و راننده «جدید»شان پزشکیان حادتر خواهد شد!
این بار پزشکیان از درون صندوقهای رای جمهوری اسلامی برای راندن ماشین ستم و استثمار جمهوری اسلامی بیرون آمد. رژیم جمهوری اسلامی برای حل تضادهای داخلی که مهمترین آن تضاد مردم با کل نظام جمهوری اسلامی است و همچنین تضادهای بینالمللی هم چون چگونگی برقرار ساختن مناسبات تنگاتنگتر با امپریالیستها در مقابل دادن امتیازات بیشتر؛ این بار پزشکیان «اصلاح طلب» را برگزیدند. اما آنچه که روشن است این انتخاب در این دوره حساس در خدمت به حفظ نظام جمهوری اسلامی، در بستری از سرکوبهای گستردهتر و وحشیانهتر و با زندان و شکنجه و اعدامهای بیشمار انجام پذیرفته است.
بر همین پایه است که یک روز قبل از دور دوم انتخابات کذاییشان شریفه محمدی زن مبارز و فعال کارگری را به جرم «عضویت در کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» به اعدام و هشت تن دیگر از زندانیان سیاسی را به بغی محکوم کردند. محکومیت شریفه محمدی و دیگر زندانیان سیاسی به اعدام پیام روشنی بود به همه مردم: زندان و زندانی سیاسی، شکنجه و اعدام و سرکوب عریان زنان فعال و به طور ویژه فعالین سیاسی ملیتهای تحت ستم، با رئیسجمهور «جدید» ادامه خواهد داشت.
از بدو قدرتیابی رژیم جمهوری اسلامی تا کنون سازمان یافتگی و فعالیت متشکل همواره غیر قابل تحمل و خط قرمز رژیم جمهوری اسلامی بوده است. بر اساس همین خط قرمز بود که جمهوری اسلامی در دهه شصت، هزاران زندانی سیاسی بویژه آنانی را که بطور متشکل فعالیت میکردند، قتل عام کرد و همین روند را بعد از دهه ۶۰ نیز ادامه داد. همین سیاست در دوره خیزش ۹۶ و همزمان با عمیقتر شدن هر چه بیشتر تضاد مردم با رژیم و شکلگیری کمیتههای متشکل مبارزاتی و اوج آن در دوران خیزش ژینا، با شدت و حدت ادامه یافته است.
جمهوری اسلامی با توجه به خیزش ژینا و نقش ویژه و پیشتاز زنان در آن به وحشت افتاده و باز هم اعدام زنان را در دستور کار خود گذارده است؛ تا از زنان به خاطر مبارزه شجاعانهشان انتقام بگیرد و به خیال واهی خود به روند مبارزات زنان و از این طریق به کل مبارزات مردم ستمدیده ضربه زند. برگزیدن پزشکیان راننده «جدید» ماشین سرکوب و زنستیزی جمهوری اسلامی و بکارگیری ارگانهای رنگارنگ سرکوبگر رژیم؛ در راستای تحقق بخشیدن به این تصور و خیال خام است که صورت گرفته است.
اما زنان بیدی نیستند که با این بادهای سمی بلرزند و دست از مبارزه برکشند. در همین دوره، بنابر آمارهای رژیم در میان تحریمکنندگان انتخابات، زنان بیشترین سهم را داشتند. چرا که زنان بویژه زنانی که به اشکال گوناگون و در زندگی روزمره مبارزه علیه رژیم جمهوری اسلامی را با مبارزه علیه حجاب اجباری پیوند دادهاند بهدرستی میدانند که مسیرِ راننده ماشین سرکوب و زنستیزی جمهوری اسلامی چه از نوع «اصولگرای» آن و چه از نوع «اصلاح طلب» آن برای آنان یکی است: «سرکوب وحشیانه و به بند کشیدن آنان». حال این وظیفه بر عهده پزشکیان است. برای اکثریت زنان، زنستیزی پزشکیان و کل نظام جمهوری اسلامی عیان است. از افتخارات پزشکیان این است که از ۴۵ سال پیش و قبل از همه، حمله به زنان را با اجباری کردن حجاب در دانشگاه آغاز کرد. حال قرار است سرکوب زنان که در مرکز آن حجاب اجباری قرار دارد را به شکل وحشیانهتر و خونینتری پیش برد و اینگونه به حفظ نظام زنستیزانه خدمت نماید.
باید در نظر داشته باشیم که جمهوری اسلامی تمام تلاشهای تبلیغاتی خود را برای داغ کردن تنور انتخابات و کشیدن مردم به پای صندوق رای بکار بست. اما حتی اگر بخواهیم آمار رژیم را که همه میدانند واقعی نیست قبول کنیم، بیش از ۶۰ درصد از مردم در مضحکه انتخابات شرکت نکردند. این عدم شرکت بخش بزرگی از مردم در دور اول انتخابات، خامنهای را به هراس انداخت و به همین دلیل سراسیمه وارد صحنه شد که بگوید اینهایی که رای ندادند مخالف نظام نیستند. اما واقعیت این است که این تحریم فعال از جانب مادران و خانوادههای دادخواه، زنان، کوئیرها، ملیتهای تحت ستم، بازنشستگان و... تنها موضوع «نه» بزرگ به رژیم نبود، بلکه بیش از هر چیز بیان این واقعیت بود که مردم از این نظام بیزارند و بهدنبال سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی هستند.
عدم شرکت مردم در انتخابات رژیم یک واقعه مهم سیاسی است و در مقابل همه مبارزین و انقلابیونی که در پی سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی از طریق یک انقلاب واقعی هستند، وظایف آگاهانهتر و هدفمندیتری را قرار داد.
این شرایط لزوم و ضرورت متشکل شدن هر چه گستردهتر تمامی اقشار تحت ستم را در تشکلات انقلابی دو چندان میکند و از آن میان بر ضرورت عاجلِ متشکل شدن زنان به عنوان یکی از بزرگترین اقشار تحت ستم در یک تشکل انقلابی هم چون سازمان زنان هشت مارس تاکید میکند؛ تا چنین تشکلی بتواند در خدمت به انجام یک انقلاب واقعی، گامهای موثر بردارد.
پیشبرد این مسیر توسط تشکلات انقلابی زنان و سایر نیروها است که صحنه مبارزاتی را به نفع نیروهای انقلابی و انقلاب تغییر میدهد. در این مسیر است که راه درست و انقلابی از بیراهههایی که دار و دستههای گوناگون وابسته به قدرتهای امپریالیستی در مقابل مردم و به طور ویژه در مقابل زنان برای به کجراه بردن مبارزات آنان قرار میدهند، جدا میشود. در این راه بکوشیم.
برگرفته از نشریه هشت مارس شماره ۶٢
ژوئیه ۲٠۲۴ – تیر ١۴٠٣