ال جی بی‌تی کیو پلاس‌های افغانستان در سایه وحشت از مرگ

سائمه سلطانی

جامعه رنگین کمانی که متشکل از ال‌جی‌بی‌تی‌کیوپلاس‌ها و کوئیرهاست، به علت حضور مقتدر اسلام سیاسی به‌حدی در افغانستان ناشناخته باقی مانده است که افراد جامعه با اسم آنها به‌عنوان یک پروژه برخورد نموده، و به مباحث‌گران این بحث، روشنفکران غرب‌زده و چنین مباحثی را تفاله فرهنگ غرب میخوانند.

اکنون، منحیث برداشتن نخستین گام برای مبارزه با این‌ رویکرد مردسالارانه، نیاز است این اقلیت جنسی/ جنسیتی را به معرفی گرفت و توضیح باید داد جامعه رنگین‌ کمانی و یا (LGBTQ+) چه است؟

فرق میان جامعه رنگین کمانی و ال‌جی‌بی‌تی‌کیو‌+

جامعه رنگین‌کمانی و جامعه LGBTQ+ در اصل به یک گروه از افراد با هویت‌های جنسی و جنسیتی متنوع اشاره دارند، اما تفاوت‌هایی در دامنه و نحوه استفاده این دو اصطلاح وجود دارد:

جامعه رنگین کمانی؛ اصطلاح گسترده و کلی است که برای اشاره به همه افرادی که دارای هویت‌های جنسی/جنسیتی متفاوت‌اند، به‌کار برده می‌شود.

کاربرد و حیطه استفاده از آن؛ اغلب این اصطلاح در فضای گفتار غیر رسمی و عامه کاربرد دارد. مثلا: بحث‌های مجازی و یا تجمع غیر رسمی افراد. اما جامعه رنگین کمانی، ضمن دربرگیری هویت‌های جنسی/ جنسیتی مختلف، به گروه و دسته مشخص یا ویژه‌ای اشاره ندارد.

جامعه  LGBTQ+؛ برعکس اصطلاح جامعه رنگین کمانی، اصطلاح LGBTQ+ یک اصطلاح رسمی، قانونی و آکادمیایی است که در متون رسمی و علمی مبحث و کاربرد دارد. هر یک حرف این اصطلاح، اشاره به گروهی خاصی از اقلیت‌های جنسی/ جنسیتی دارد. طور‌مثال:L  به معنی Lesbian یا زن همجنس‌گرا؛ G به معنی Gay یا مرد همجنس‌گرا؛ B اشاره به  Bisexualیا دوجنس گرا؛ Q مشخص کننده افراد Queer یا Questioning که غیر دیگر جنس‌گرا یا غیر همسو جنسی پنداشته میشوند و پلاس+ بر گستره بیشتری از هویت‌های جنسی/ جنسیتی اشاره میکند. به‌طور مثال: افراد بینا جنسی یا (intersex) و بی‌جنس‌گرایا (Asexual).

وضعیت ال‌جی‌بی‌تی‌کیو پلاس در افغانستان

هرچند ال‌جی‌بی‌تی‌کیو پلاس‌ها تحت حاکمیت جمهوری وارداتی آمریکا هم وضعیت چندان خوبی نداشتند، هم چنان نیرو‌های پولیس، سیستم جزایی، و قضایی‌شان را به پای تعقیب، گرفتاری، زندان و شکنجه افراد ال‌جی‌بی‌تی‌کیو‌پلاس‌ها و انظباط جنسی افراد ریخته بودند، تا تامین امنیت، بررسی قضاسی، جرمی و اختلاسی خاطیان.

اما بعد از حضور طالبان از آگوست / اسد ۲۰۲۱، تعقیب، گرفتاری، شکنجه و قتل این اقلیت‌های جنسی/ جنسیتی و انظباط جنسی/ جنسیتی از حیطه یک بخش زیر مجموعه‌یی حکومتی مبدل به هدف کلی دولت امارت اسلامی گردید. این فرقی اندکی نیست، قبلا اگر یک یا چند بخش خاص روی مسایل جنسی/ جنسیتی اقلیت‌ها تمرکز می‌نمودند؛ اکنون، تک‌تک افراد دولت طالبان و حقانی‌ها خود را مسئول تعقیب و مجازات این افراد میدانند و حتا فراتر از این هم میتوان تصور کرد، طوریکه تک‌تک اعضای جامعه خود را در قبال تعقیب و مجازات روابط جنسی افراد مسئول احساس می‌نمایند. البته این برخورد و احساس مسئولیت در قبال هویت و روابط جنسی افراد همزمان از سوی افراد جامعه و دولت، حکم و اصل اسلام سیاسی است که هر فرد مومن را بنابر حکم الوهی (آل‌عمران/سوره۳، آیه۸۳) از الله و اوامر آن اطاعت کنید، موظف به پیروی و اجرای احکام الهی میداند.

از آنجایی که اسلام سیاسی بر اساس فاشیسم جنسیتی، مذهبی و فرقه‌ایی استوار است؛ از جنس‌ها و جنسیت‌های مختلف تنها دو جنس ماده و نر، و از جنسیت‌ها صرفا هویت دو جنسیت غالب، زنانه و مردانه را به رسمیت می‌شناسد. رویه اسلام سیاسی و در مجموع اکثر ادیان و راست‌گرایان در قبال رسمیت‌شناسی هویت‌های جنسی/ جنسیتی انکار، مجازات و قتل است. به همین دلیل هویت ال‌جی‌بی‌تی‌کیو‌پلاسها در اکثر کشور‌های جهان نه‌تنها به رسمیت شناخته نمی‌شود که همچنان براساس هویت (آنچه که استند) مورد تعقیب، زندان، شکنجه و قتل همچنان قرار میگیرند. سخنان ریشی سوناک به‌ تنهایی سند قانع کننده‌ایی برای اثبات این ادعا میتواند باشد.

باری ریشی سوناک نخست‌وزیر انگلیستان، در نشست عمومی چنین بیان کرد: " نباید زیر تاثیر این باور قرار بگیریم که افراد می‌توانند هر جنسی را که انتخاب کنند، باشند. نمی‌توانند! یک مرد، مرد است و یک زن، زن است و این چیز متداول است، "

متین محمدخیل یکی از اعضای طالبان، در تلویزیون افغانستان انترنشنال، رسماً فرمان قتل ال‌جی‌بی‌تی‌کیوها را با عبارت: «کسی که دوجنسه باشد، یعنی مرد و زنش مشخص نباشد… باید الان، دیروز و امروز و فردا کشته شود… این را قرآن به ما حکم می‌کند…» صادر نمود. ضمن صدور صریح و علنی فرمان حذف و ترور اقلیت‌های جنسی/ جنسیتی توسط این مقام طالبان، به افراد ترنس از کلمه توهین‌آمیز دو جنسه نیز استفاده صورت گرفته است.

گل رحیم، یکی از قضات طالبان در گفت‌وگو با خبرگزاری BILD آلمان در رابطه با مجازات برای رابطه‌ با هم‌جنس گفته بود: «برای هم‌جنس‌گرایان دو مجازات وجود دارد: یا سنگسار، یا باید پشت دیواری بایستند که بر سرشان سقوط کند. دیوار باید ۲.۵ تا ۳ متر ارتفاع داشته باشد.»

هرچند این دو حکم برای مجازات آنها (ال‌جی‌بی‌تی‌کیو‌+) نقل شده است اما بنابر روایت گزارش‌ها، در قبال مجازات، شکنجه و قتل این اقلیت‌ها اسلامیون حکومتی از انواع شیوه‌های مجازاتی چون تجاوز، حبس، گلوله، قطع اعضای بدن، تدفین در خاک، اعدام و... کار میگیرند. اما تاکید اصلی بر این دو حکم زیردیواری و سنگسار است.

قتل حامد صبوری به جرم‌همجنسگرایی؛ "طالبان همجنس‌گرای افغانستانی و دانشجو رشته پزشکی، در ماه اوت ۲۰۲۲ در یک ایست بازرسی ترافیک در کابل، توسط افراد مسلح طالبان ربوده شده و قبل از تیراندازی به مدت سه روز شکنجه شده است، "

در میانه ماه دسامبر دو ترنس‌جندر افغان در پاکستان به قتل رسیدند. «سازمان رنگین‌کمانی افغانستان» از به قتل رسیدن یک زن ترنس افغانستانی خبر داد. روز سه‌‌شنبه ۲۶ دسامبر ۲۰۲۳، «عبیدی»، زن ترنس اهل افغانستان در پیشاور پاکستان به قتل رسید.

گفته شده است که موتور‌ سواران ناشناس در نزدیکی یک مرکز آموزشی به سمت این زن ترنس ۳۰‌ساله افغان شلیک کرده‌ و او را به قتل رسانده‌اند. " چندی پیش یک فرد ترنس دیگر به نام «غزال» در منطقه «فقیرآباد» این شهر با ضرب چاقو به قتل رسید.

هرچند آمار و ارقام مشخصی از شکنجه، تجاوز، زندان، قتل و مهاجرت افراد ال‌جی‌بی‌تی‌کیو پس از حاکمیت طالبان و حتی پیش از آن وجود ندارد و گزارشات متعدد، منقطع و غیر یکدستی وجود دارند، اما با آنهم نظر به یک گزارش از سازمان افغان ال‌جی‌بی‌تی‌، بیش از ۸۳۵ درخواست کمک از اعضای جامعه رنگین‌کمانی در افغانستان دریافت کردند. ۷۲ درصد این افراد به آن‌ها گفتند که مستقیما از سوی طالبان مورد آزار و اذیت قرار‌گرفته‌اند. ۶۷ نفر توسط طالبان مورد تجاوز جنسی قرار‌گرفته که بیشتر آن‌ها افراد ترنس‌جندر و زنان هم‌جنس‌گرا بودند. ۸۶ درصد از این افراد گفته‌اند که در طول زندگی توسط خانواده و دوستان خود مورد آزار و اذیت قرار‌گرفته‌ بودند.

برای مشخص شدن اوضاع بهتر این اقلیت‌ها با تنی چند از آن‌ها گفتگویی را انجام داده‌ام.

منحیث یک فرد از جامعه رنگین‌کمانی، با چه ستم و تبعیض‌هایی در افغانستان مواجه بودید؟

"سلام خدمت شما امید وارم خوب صحتمند باشید.

اسم من امتیاز هست و یک تن از افراد جامعه ال جی بی‌تی کیو افغانستان.

خوب منحیث یک فرد ال‌جی‌بی‌تی‌کیو و کسی در افغانستان به دنیا آمده و بزرگ شدم، فهمیدم که افغانستان هیچگاه چه در دوران جمهوریت و چه در دوران طالبان جامعه ال‌جی‌بی‌تی‌کیو را نخواسته و نمیخواهد. از دید اینها ما کافر و یک اشتباه استیم. خوب در سرزمینی که مردم آن با چنین افکاری زندگی میکنند طعبن که افراد ال‌جی‌بی‌تی‌کیو مورد شکنجه، آزار و اذیت فزیکی/ روانی قرار میگیرند.

در افغانستان جامعه ال‌جی‌بی‌تی‌کیو همیشه در معرض خطر قرار داشته است. شکنجه، زورگویی، باج‌گیری، تجاوز، تحقیر، توهین از سوی جامعه، مشکلاتی است که تمام ال‌جی‌بی‌تی‌کیوهای افغان با آن مواجه استند."

برخورد دیاسپورای افغان‌ها در کشور فعلی که قرار دارید را با رنگین‌کمانی‌های هم‌وطن‌شان چگونه ارزیابی می‌کنید؟

برخورد دیاسپورای افغان‌ها با رنگین‌کمانی‌ها را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد:

دسته اول از دیاسپورای افغان‌ها با نگاه تحقیرآمیز به‌جامعه رنگین کم‌انی نگاه می‌کند و برخورد بسیار ناشایست و زشتی دارد. مثل دشنام، لت کوب و...

دسته دوم، دیدشان نسبت به رنگین کمانی‌ها در سطح متوسط است و رنگین کم‌انی‌ها از‌این‌دسته احساس خطر و رنجش نمی‌کند.

متاسفانه این دسته با فیصدی اندک در جامعه است.

از دید شما چه راهکار‌هایی برای منسجم‌سازی این اقلیت‌های جنسی/جنسیتی حول هدف/ اهداف مشترک نیاز‌اند؟

از دید من در قدم نخست باید از طریق فضای مجازی، رسانه‌های جمعی در مورد اقلیت‌های جنسی معلومات دقیق و واضح به نشر برسد چون اکثر اقلیت‌های جنسی در مورد هویت جنسی خود به دیده شک می‌نگرند.

در قدم بعدی، تبلیغات در سطح متوسط و واقع‌بینانه در جامعه سپرده شود.

در این امر باید افراد تحصیل کرده از درون جامعه ال‌جی‌بی‌تی‌کیو حضور داشته باشد.

آیا میتوانید ارقام و آماری از تعداد افراد ال‌جی‌بی‌تی‌کیو+ که بعد از حکومت طالبان مورد تعقیب، شکنجه، زندان و قتل قرار گرفتند را ارائه کنید؟

ارقام دقیق نظر به تعداد از قتل، شکنجه، گرفتاری افراد LGBTQ را نمی‌توان نوشت چون اکثریت آن موارد به طور پنهانی دور از دید رسانه ها بود.

اگر نظر به ولایات بگوییم تنها در کابل در سال ۲۰۲۳ بیش از ۸ تن از اعضای رنگین کمان به طور مرموز به قتل رسیده در بند و زندان هم بیش از ده‌ها نفر بعد ازحاکمیت گروه طالبان  جامعه LGBTQ  رو به نابودی از جامعه افغانستان است.

برای آگاهی‌دهی‌های مردمی در مورد شناساندن ال‌جی‌بی‌تی‌کیو‌پلاس و افراد کوییردر جامعه افغانستان چه راهکارهایی را مناسب میدانید؟

در این شک نیست، جامعه افغانستان جامعه سنتی، بی‌سواد و به سطح بالا افراطی است. شناساندن جامعه رنگین کمانی‌ها در افغانستان کار طویل المدت است. در افغانستان قسمی که کشور‌های آزاد اشخاص ال‌جی‌بی‌تی‌کیورا معرفی کرده است، درست نیست و هضم آن در افغانستان بسیار دشوار است.

برای شناساندن افراد ذکر شده نیاز به گروه‌های بزرگ اجتماعی داریم نیاز به اشخاص مطرح در کشور و اشخاصی که تاثر‌شان در جامعه زیاد است و...

چه تعدای افرادی مشمول این اقلیت‌هایی جنسی /جنسیتی موفق به نجات از افغانستان شدند و چه تعدادی در کشورهای همسایه به‌سر میبرند؟

ارقام احتمالی و نظر سنجی 

بیش از 500 تن در پاکستان 

بیش از 600 تن در ایران

تا هنوز تعدادی زیادی از جامعه رنگین کمانی‌ها در افغانستان زیر سلطه طالبان گیر مانده‌اند که هر روز مرگ، شکنجه، لت و کوب و تحقیر را در پیش چشمان خود میبینید.

رفتار خانواده و اقارب با شما چگونه است؟

خانواده و اقارب از اینکه من یکی از اعضای جامعه رنگین‌کمانی استم اطلاع ندارند.

آیا تا هنوز ابراز هویت کرده‌اید؟ در صورت که نکرده باشید و تصمیم به اجرای آن در آینده داشته باشید، فکر میکنید با چه واکنش‌هایی مواجه خواهید شد؟

تا هنوز رسما ابراز هویت نکرده‌ام. در صورت ابراز هویت با چالش‌های سخت و زیادی خود را مواجه میبینم.
یک از دست دادن فامیل و اقارب؛ دو از دست دادن جایگاه اجتماعی؛ سوم از دست دادن دوستان صمیمی و همکاران و....

فریده عزیز، ممکن است منحیث یک زن ترنس از تجربه آزار، شکنجه و برخورد تبعیض‌آمیز خانواده، جامعه و حکومت‌های جمهوریت و امارت کوتاه با ما در اشتراک بگذاری؟

وقتی پیشنهاد خانواده‌ام را برای ازدواج با دختر مامایم رد کردم، و کشف هویت کردم، از سوی پدر و برادرانم مورد لت‌وکوب و توهین قرار گرفتم، مادر و خواهرانم از من تنفر کردند و هر لحظه مورد تهدید قرار می‌گیرم که مبادا بیرون از خانواده کسی از این موضوع آگاه شود، وگرنه به قول خود آنها (خانواده‌ام) آبروی‌شان را از بین خواهد رفت.

از آنجایی‌که تا هنوز در میان اجتماع کشف هویت نکرده‌ام، خطری از سوی جامعه و دولت‌هم تهدیدم نکرده است، اما رفتار آنها را با بقیه ال‌جی‌بی‌تی‌کیو‌ها شاهدم که چگونه آنها را مورد شکنجه و تحقیر قرار میدهند. یکی از دوستانم که از درون همین اقلیت‌ جنسیتی است، در دوران جمهوریت کشف هویت کرده بود و با پارتنر جنسی‌اش هر از گاهی قرار میگذاشت. اما همواره از سوی اقارب و فامیل‌های نزدیک مورد اذیت و آزار قرار میگرفت. یکی از اقاربش به پولیس‌های مخفی در مورد او و رابطه‌اش با پارتنر جنسی‌اش گفته بودند و این پولیس‌ها چندبار او و پارتنرش را به حوزه بردند و مورد لت‌وکوب قرار دادند. چون دوستم انجینیر کامپیوتر بود و وظیفه خوبی داشت، با پول خود و پارتنرش را از شر آنها و حوزه‌شان نجات میداد. گاهی به این فکر میکنم که او پول داشت و مشکلش را اینطوری حل میکرد، بقیه این اقلیت‌ها جنسی/ جنسیتی چگونه و با چه ابزاری خودشان نجات خواهند داد؟

تلخ‌ترین تجربه شما از زیستن در اجتماع تابع اسلام سیاسی چه میتواند باشد؟

به‌نظرم، تلخ‌ترین تجربه من حضور مجدد طالبان به قدرت است. هرچند در دولت اسبق هم هیچ زمینه خوبی برای ‌ال‌جی‌بی‌تی‌کیو‌ها میسر نبود اما با آنهم تهدید و ریسک‌ها تا این حد حاد و نهایی نبود.

من اگر بخواهم زنده ماندنم را حفظ کنم، راهی نخواهم داشت، جز خودسانسوری هویتی! من فکر میکنم اکثر ال‌جی‌بی‌تی‌کیوها محکوم به خودسانسوری هویتی‌ایم. وگرنه قتل‌مان به ساده‌ترین شکل زیر دیوار یا زیر سنگسار امارت اسلامی اتفاق خواهد افتاد. شاید هم گلوی‌مان را با کارد ببرند و یا هم با ریسمان اعدام جسد‌های‌مان را به سقف زندان آویزان نمایند. چه بد‌انم شاید هم با وحشتناک‌ترین شیوه جدید آدم‌کشی.

به‌نظر شما امارتی‌ها واقعاً با ال‌جی‌بی‌تی‌کیو‌پلاس‌ها مشکل دارند؟

نمیدانم ولی چند نکته را باید اشاره کنم، اول این که امارتی‌ها و در مجموع اسلام‌گرایان هویت جنسیتی‌مان را به‌ رسمیت نمی‌شناسند و از عینک احکام جزایی و قضایی اسلام به روابط جنسی ما نگاه می‌ندازند، مثلا: حکم لواط.

دوم این که؛ با وجود مخالفت‌شان با افراد ال‌جی‌بی‌تی‌کیو، تعداد زیادی از آن‌ها با همدیگر روابط جنسی برقرار می‌نمایند و اغلبا مردان نوجوان را مکلف به بردگی جنسی می‌کنند.

آیا تا کنون نهادی وعده همکاری برای تخلیه شما از افغانستان را داده است، یا خود درخواستی را برای نجات نوشته‌اید؟

البته، به آدرس‌های زیادی درخواست همکاری دادم، اما با تاسف که هیچ یک حاضر به همکاری نشدند. من باوری به این نهاد‌ها ندارم، مسائل و بحران شکنجه و قتل ما برای عده‌ای مبدل به کاسبی دالر و یورو شده است. از این کاسبان پول و ثروت تقاضای نجات جان یک انسان، اشتباه محض است.

به ‌عنوان آخرین فرد با یک دوجنس‌گرای افغان به‌نام حمید صحبت نمودم.

او ضمن ازدواجش با یک مرد هم چنان رابطه دارد و این رابطه‌ او از خانمش و بقیه خانواده و اقارب پنهان است.

حمید عزیز، چند سال از ازدواج تان میگذرد و از دید یک فرد دوجنس‌گرا چه تعریفی از خطرات ضد ال‌جی‌بی‌تی‌کیوی دوجنس‌گرا بودن دارید؟

چهار سال از ازدواجم می‌گذرد. من علاقه خاصی به خانمم دارم و دوستش هم چنان دارم. اما بنابر ساختار و طبیعت بد‌نم عاشق برقراری رابطه جنسی با مردان هم چنان استم. من یک پارتنر جنسی مرد دارم و او هم صرفا من را دارد.

در قسمت خطرات نهفته که متوجه فرد دوجنس‌گرا است، می‌توانم یکی از داستان‌هایم در کابل زیر حاکمیت طالبان را بازگو کنم. ماه‌های اول امارت بود و من پارتنر جنسی مرد‌ام چند ماه از ترس طالبان با هم از نزدیک ندیده بودیم.

یک شب قرار گذاشتیم و در یکی از هوتل‌های کابل یک اتاق یک نفره را بوک کردیم. فردای همان روز هر دویمان از هوتل به طرف شهر نو در حرکت بودیم که با چک پست امارت سرخوردیم، همه آن‌ها قطعه بد‌ری بودند. گوشی‌های‌مان را چک کردند و در گوشی پارتنرم یکی از تصاویر خصوصی‌مان بود، او تلاش کرد آن تصویر را پاک کند اما سرباز طالب گوشی را از دستش سریع کش کرد و مستقیم با همان تصویر مواجه شد، بعد از آن ما یک ماه در زندان بودیم و غذای روزانه‌مان شکنجه و لت‌و‌کوب سربازان امارتی بود. بعد از یک ماه با واسطه یکی از دوستانم نجات یافتیم اما به حدی ضربه جسمی دیده بودیم که حتا توان قدم ‌برداشتن نداشتیم. بعد از‌آن‌روز به‌بعد تصمیم به ترک افغانستان گرفتم و اکنون نه راه بازگشت است و نه راه پیشرفت. مانده‌ایم و این بلاتکلیفی دردناک!

چه فکر میکنید، چرا وضعیت جامعه‌ ال‌جی‌بی‌تی‌کیوی افغانستان و در مجموعه ال‌جی‌تی‌کیو در سراسر جهان، نورمال نیست؟

به‌ نظرم این جای سوال نباید باشد. مردسالاری برای حفظ موقعیت خودش تلاش دارد بقیه جنسیت‌ها را ببلعد و نمی‌خواهد نمی‌پذیرد که مرد تنها آن مرد همسو جنسی و همسو جنسیتی دگرجنس‌گرا نیست و نمیتواند باشد. هرجا ما تنوع را حذف کردیم به اختناق رفتیم، حالا چه تنوع قومی‌ بوده، زبانی یا هم جنسیتی و... تا حاکمیت تک جنسیتی مردسالاری ما محکوم به هرج‌و‌مرج‌ها خواهیم بود.

 به‌عنوان یک عضوی از جامعه ال‌جی‌بی‌تی‌کیوی افغانستان چه چیزی شما را بیشتر آزار میدهد؟

جهالت بازمانده از سنت و اسلام. بیان این ساده نیست اما واقعا دشوار است هضم اینکه در قرن بیست و یک، افراد برای برقراری دوستی و رفاقت با یک فرد از بگروند جنسیتی متفاوت با جنسیت خودشان، به کتب دینی مراجعه مینمایند. تا نگاه کنند دین چه میگوید. دین هم معلوم است، اصلا ما را به ‌نام لواط‌‌گر، خبیث و کافر میخواند. من تا حالا جرات نکردم هویت جنسیتی‌ام را عمومی کنم و اعلان کنم چطور آدمی استم. دقیقا به همین دلیل که ترس دارم همه را از دست بد‌هم.

نتیجه‌گیری

بعد از حاکمیت امارت اسلامی تعقیب، شکنجه و ترور ال‌جی‌بی‌تی‌کیو‌ها پلاس‌ها به شکل سیستمی راه‌اندازی شده است و تک‌تک افراد این اجتماع مورد تهدید قرار‌گرفته شده، تحت خطر اضطراری قرار بدهد.

طالبان و حقانی‌ها هر‌چند خود روابط جنسی با بقیه مردان را در میان خودشان منحیث یک اصل پذیرفته‌اند و تقریبا اکثریت آن‌ها یک پارتنر نوجوان یا جوان مرد دارند اما با آنهمه برقراری این رابطه که ناشی از سکسوالتیه افراد ال‌جی‌بی‌تی‌کیوپلاس‌ها است، نادیده گرفته و انکار می‌کنند، و بر علاوه آن، چنین افرادی را مستحق شکنجه، زندان و ترور فزیکی میدانند.

موضوع مهم اینجاست، که اسلام و اسلامیون صرفا رابطه مرد با مرد را در قالب حکم جنسیت‌ ستیزانه لواط میشناسند که آنهم مستحق استهزا پنداشته شده است. حالا تصور کنیم اسلام رابطه زنان همجنسگرا را در چه قالبی تعریف خواهند کرد؟ هر‌چند، هر تعریفی در نظر بگیرند بدون استهزا و مجازات نخواهند بود. بگذریم از رابطه افراد دوجنس‌گرا، کوییر و...

واقعیت مهم دیگر اینکه ال‌جی‌بی‌تی‌کیو ستیزی مشخصه اسلام سیاسی نیست. بلکه این مهد مشترک ارتجاع راست‌گرایان سرمایه‌دار، فاشیسم، نئولیبرالیسم و مذاهب سیاسی است که با تاکید بر مردسالاری در پی برده‌ قرار دادن جنسیت زنانه‌اند و هم چنان به‌دنبال حذف و انکار سایر جنسیت‌هایی که در اقلیت قرار می‌گیرند.

به همین دلیل است که تا هنوز هیچ‌گونه اقدام قاطع و محکمی برای نجات این حلقه اقلیت جنسی/ جنسیتی از زیر زنجیر ستم امارت اسلامی از سوی این دولت‌های به‌اصطلاح حامی حقوق بشر، صورت نگرفته است. برعکس آن‌ها تا حد ممکن پول‌های‌شان را در بانک‌های طالبان واریز می‌نمایند و از آن‌ها در کشور‌های‌شان با‌شان و سرور استقبال می‌نمایند.

این باید به‌تنهایی خود بیانگر این باشد که اتحاد نئولیبرال‌ها، امپریالیست‌ها با مرتجعین اسلامی در زنستیزی و ال‌جی‌بی‌تی‌کیو‌ستیزی و کارگر ستیزی گسترده و عمیق است. جامعه ال‌جی‌بی‌تی‌کیوی افغانستان نمی‌تواند پیروز شود مگر این که در کنار جنبش‌های زنان، مبارزات‌شان را علیه انواع و اقسام نیرو‌های اسلامی: جهادی و امارتی مستحکم کنند و برای آینده‌ای مبارزه و تلاش کنند که نه‌تنها دولت انقلابی آینده آنان و حقوق‌شان را برسمیت بشناسد، بلکه با دامن زدن به مبارزات درون جامعه تفکر غلط مردم را نسبت به اقلیت‌های جنسی/جنسیتی تغییر رادیکال دهد.

 

برگرفته از نشریه هشت مارس شماره ۶٢

ژوئیه ۲٠۲۴ – تیر ١۴٠٣