سخنی با شما خواهرانم در سراسر ایران!
من از افغانستانم، افغانستانی که زنانش در اسارت کامل امارات اسلامی قرار دارند. افغانستانی که زنانش از اولیه ترین حقوق خود محروم هستند، افغانستانی که زنانش برای زنده ماندن اجازه کار ندارند، اجازه درس خواندن ندارند، اجازه بیرون شدن از خانه بدون مرد محرم ندارند، اجازه رفتن به حمام را ندارند، اجازه حرف زدن ندارند. افغانستان جائی است که امارت اسلامی می خواهد آن را برای زنان به قبرستانی سرد و خاموش بدل سازد. در این جا هر روز احکام شریعت اسلامی علیه زنان برای برده کردن شان صادر می شود. افغانستان به اسارتگاه کودکان دختر بدل شده است، جائی که ازدواج اجباری کودکان، هم به خاطر احکام شریعت اسلامی و هم به خاطر فقر مطلق روز به روز گسترش می یابد و زندگی هزاران دختر بچه را به تباهی می کشاند. افغانستان جایی است که از زمان قدرت گیری طالب، خشونت خانگی چندین برابر گشته و روزی نیست که زنی به خاطر تعصب و تحجرمردان خانواده با اتکا به احکام شریعت طالبانی و سنت های پدرسالارانه به قتل نرسد.
افغانستان جائی است که همواره مورد تاخت و تاز قدرت های امپریالیستی برای منافع شان بوده است. یک روز شوروی امپریالیستی آن را اشغال می کند و روز دیگر ابر قدرت آمریکا. یک روز دولت پرچم و خلق را شوروی امپریالیستی بر سر مردم ما سوار می کند و روز دیگر امپریالیسم آمریکا، کرزای و غنی و طالبان را.
مردم ستمدیده افغانستان با آمدن هر یک از سرسپردگان قدرت های امپریالیستی، تاوان آن را با بیکاری، آواره گی، تن فروشی، اعتیاد، گرسنگی، بی خانمانی، داده اند. به قدرت رساندن طالبان توسط دولت آمریکا، باعث شده است که در این روز های سرد زمستانی، اکثریت مردم در شرایط بس اسفناک بسر برند و میلیون ها نفر از نان خالی هم محروم باشند. در این روزهای سرد زمستانی صد ها هزار کودک در گرسنگی مطلق قرار دارند. در این روزهای سرد زمستانی زنان نان آور خانه به خاطر قوانین اسلامی طالبان اجازه کار ندارند و کل خانواده در گرسنگی و سرگردانی بسر می برند.
با این که در برابر طالبان به قدرت رسانده شده توسط امپریالیسم آمریکا، زنان دست به مبارزه زدند، با این که زنان حاضر به عقب نشینی نیستند، اما ما به مبارزه ای نیاز داریم که بتواند راهگشا تر باشد. مبارزه ای که هدفمند باشد. مبارزه ای که صف دوست و دشمن را مشخص کند. مبارزه ای که سازمان یافته باشد. مبارزه ای که بتواند آگاهی انقلابی را در بین زنان نشر دهد. مبارزه ای که بتواند علیه توهمات و تفکرات غلط موجود در بین برخی فعالین زن و درخواست آنان از امپریالیست ها، مرزبندی های درستی را پیش گذارد. مبارزه ای که بتواند با الهام از مبارزات زنان در سراسر جهان به ویژه مبارزات زنان در ایران پیشروی کند. ما برای عملی کردن این راه در حال مبارزه هستیم.
زنان در ایران هم، در طی چهل و چهار سال گذشته با رژیم ضد زن و ضد مردمی جمهوری اسلامی روبرو بوده و علیه آن مبارزه کردند. پیشروی های زنان در ایران در طی پنج ماه گذشته پس از قتل دولتی ژینا امینی، یک شبه به وجود نیامده است. از همان روزهای اول قدرت گیری جمهوری اسلامی وقتی حجاب را اجباری کرد، زنان در ۸ مارچ ١٣٥٧ در مقابل این اجبار ایستادند و مبارزه کردند و در تمام این چهل و چهار سال علیه حجاب اجباری ، علیه اجبارهای دیگر، علیه قوانین اسارت بار و ضد زن جمهوری اسلامی مقاومت و مبارزه کردند و توشه اندوختند. اگر امروز می بینیم زنان در سراسر ایران با شعار زن زندگی آزادی حجاب اسلامی را به آتش می کشند و نماد ایدئولوژیک جمهوری اسلامی را به خاکستر بدل می کنند و از خواسته های خود کوتاه نمی آیند و استوار در راس مبارزات قرار گرفته اند، حاصل چهل و چهار سال مبارزه ای است که در شرایط کنونی و تغییر اوضاع جهش کرده است.
ما زنان در افغانستان باید از مبارزات هم سرنوشتانمان در ایران بیاموزیم و دستاوردهای مبارزاتشان را توشه راهمان کنیم. این حقیقت را باید بیان کنیم که برای رها شدن از قید و بند های برده گیمان تنها راه ، مبارزه انقلابی است. مبارزه انقلابی با هدف سرنگونی طالبان و قطع دست کلیه امپریالیست ها و مرتجعین منطقه ای . همان راهی را که خواهران آگاهمان در ایران درحال پیمودن آن هستند. یعنی سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی و قطع دست امپریالیست های شرق و غرب.
انجام انقلاب باعث می شود ما زنان در افغانستان و ایران نه تنها به مطالبات پایه ای خود دست پیدا کنیم بلکه از طریق متحول شدن زیر بنا و روبنای سیاسی و شرایط مناسب حاصله از آن بتوانیم مبارزات مان را برای رهایی از ستم جنسیتی ادامه دهیم. با این دور نما شعار «زن انقلاب رهایی» که سازمان ما در اوایل آبان ١٤٠١ در نشریه هشت مارس شماره پنجاه و هفت به طور هدفمند پیش گذاشت، از اهمیت بالایی برخور دار است بخصوص در شرایطی که خود خوانده های جنبش زنان و پرو امپریالیست ها می خواهند سطح جنبش زنان را پائین آورده و خواسته های آنان را تقلیل دهند.
در انتها می خواهم درود بفرستم بر شما زنان مبارز ایران که با پیشبرد مبارزه جسورانه تان علیه حجاب اجباری و جمهوری اسلامی یکی از زن ستیز ترین رژیم های جهان نه تنها به ما زنان در افغانستان بلکه به همه زنان در سراسر جهان برای پیشبرد مبارزه، الهام بخشیدید.
درود بر شما زنانی که با مبارزه شورانگیزتان، جامعه پدر/مردسالار را تکان دادید و این حقیقت را بار دیگر به میان آوردید که رهایی زن است که رهایی جامعه را رقم می زند.
به امید روزی که با تشکلات مستقل و توده ای امان به گسترش و تعمیق هر چه بیشتر آگاهی در میان زنان دامن زنیم و هزاران هزار نفر زن را به عرصه مبارزه انقلابی بکشانیم و این چنین به روند مبارزاتی در منطقه و جهان و تقویت هر چه بیشتر جنبش جهانی زن یاری رسانیم.
می خواهم در پایان به خواهرانمان به هم سنگرانمان در ایران بگویم که ما زنان در افغانستان در کنارتان قرار داشته و داریم و تقویت مبارزه اتان را بخش مهمی از وظایف خود و پیشروی جنبش مان می دانیم.
مرگ بر طالبان، چه در کابل چه تهران
زن، زندگی، آزادی
زن، انقلاب، رهایی
گرامی باد ۸مارچ روز اتحاد و همبستگی مبارزاتی زنان در ایران و افغانستان و سراسر جهان
مارس ١٤٠١