اخراج جمهوری اسلامی از کمیسیون «مقام زن» سازمان ملل
این اخراج با استقبال طیف های گوناگون روبرو شده است. این که به درجه ای زن ستیزی جمهوری اسلامی حتی در بخش زنان سازمان ملل هم افشا شود و نهایتا اخراج شود، امر بدی نیست. اما این که بخواهیم این اخراج که تنها شکل سمبلیک و تبلیغاتی دارد را به عنوان یکی از «دستاوردهای» مهم زنان به حساب آوریم، درست نیست.
یادمان باشد زمانی که جمهوری اسلامی با تیغ و اسید و بازداشت، حجاب اجباری را بر زنان تحمیل کرد، همین دولت های غربی و ایدئولوگ های شان نه تنها از مقاومت و مبارزه زنان علیه حجاب اجباری دفاع نکردند، بلکه تحت نام «نسبیت فرهنگی» در عمل کنار جمهوری اسلامی قرار گرفتند. این در کنار جمهوری اسلامی قرار گرفتن را می توان در بسیاری از سکوت کردن های شان در برابر سرکوب زنان دید. این همراهی را می توان در همین پذیرش عضویت جمهوری اسلامی در سال میلادی گذشته در کمیسیون مقام زن سازمان ملل دید. آن هم در سال گذشته ای که زنان وسیعا در حال مبارزه و مقاومت علیه حجاب اجباری بودند.
در حقیقت در شرایط کنونی، این اخراج کردن و یا «حمایت» از مبارزات مردم و زنان، در شرایطی که استحکام و پیشروی خیزش انقلابی و نقش پیشتازی زنان در آن بر همگان محرز شده است، آینده نگری های قدرت های امپریالیستی برای دخالتگری های بعدی، در خدمت به منافع شان است.
به این نکته هم خوب است توجه داشته باشیم که تمامی پنجاه و پنج کشوری که عضو کمیسیون مقام زن هستند، اگر بر سر مسائل گوناگون با هم تضاد داشته باشند، اما بر سر فرودست نگاه داشتن زنان به اشکال گوناگون، چه اعلام کنند و چه نکنند، متحدند.
یادمان باشد که همین قدرت های امپریالیستی غربی و در راس شان آمریکا که امروز «دلسوز» زنان ایران شده اند، زنان و موقعیت شان را در افغانستان با طالبان ضد زن به معامله گذاشتند و شرایط را برای قدرت گیری آنان هموار کردند. حال اگر در آینده شرایط در اثر پیشروی مبارزات زنان و مردم افغانستان برای سرنگونی انقلابی امارت اسلامی طالبان تغییر کند و دول غربی یاد «شهامت» زنان افغانستان بیفتند و از آنان «دفاع» کنند و طالبان را به خاطر خشونت بر زنان « افشا» کنند، جای جشن و پایکوبی دارد؟
۲۴ آذر ۱۴۰۱ / ١٥ دسامبر ٢٠٢٢
برگرفته از فیسبوک هشت مارس