مادران دادخواه، پرچم داران دادخواهی!
در اوضاعی سی و چهارمین سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی را برگزار میکنیم که جامعه دستخوش تحولات بزرگی شده است. در مرکز آن، تحولی است که در تفکر اکثریت مردم در مادیت بخشیدن به سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی، به وجود آمده است.
در شرایطی یاد جانباختگان دهه ۶۰ و تابستان ۶۷ را گرامی میداریم که موضوع دادخواهی با پیگیری، استقامت و شجاعت خانوادههای جانباختگان و نیروها و سازمانهای مبارز و انقلابی، به مسئلۀ بخش بزرگی از مردم بدل شده است.
در دورهای مبارزه و جانفشانی هزاران هزار زندانیان سیاسی را پاس میداریم که شعار «فراموش نمیکنیم و نمیبخشیم» فراگیر و در بین مردم تثبیت شده است.
بدون شک، اوضاع عینی کنونی با سالهای دهه شصت تفاوت کیفی کرده است. این تفاوت را در برخورد خانوادههای دادخواه و کوتاه نیامدن از خواست دادخواهی شان، در برخورد زندانیان سیاسی و روحیه مبارزه جوئی آنان، در برخورد مردم و خشم و نفرت آنان نسبت به رژیم و بازتاب آن در مبارزات شان، میتوان دید.
در آن سالها برای رژیمی که با توافق امپریالیستها به قدرت رسیده بود، کاملا روشن بود که بدون سرکوب خونین جنبشها و مبارزین و انقلابیون نمیتواند خود را تثبیت کند. در عین حال در آن دوره، اوضاع و شرایط داخلی و بین المللی به خمینی و کل رژیم این اجازه را داد که بتوانند در دهه ۶۰ و اوج آن تابستان ۶۷ هزاران نفر از بهترین و فداکارترین مبارزینِ در بند را اعدام کنند و در گورهای دسته جمعی در گورستانهایی هم چون خاوران به خاک بسپارند تا زندانها را از زندانیان سیاسی خالی کنند. تا جوانان را از آشنایی با نسلی آگاه و آرمان خواه، نسلی که خواست تغییر و ساخت دنیایی متفاوت را در سر میپروراند و با این هدف رژیم سلطنتی را سرنگون کرده بود، محروم کنند. به همین دلیل هم کلیه امپریالیستها از این خوش خدمتی رژیم با سکوت رضایت مندانه خود، استقبال کردند.
اما شرایط کنونی، شرایط دهه شصت نیست. امروز، میلیونها نفر از مردم، همان هزاران هزار نفر تودههای تحتانی در جامعه که سرمای پاییز و زمستان را در دی ۹۶ و آبان ۹۸ با مبارزاتشان گرما بخشیدند، سودای سرنگونی تمام و کمال این رژیم را در سر میپرورانند.
بدون تردید مادران دادخواه، در به وجود آمدن شرایط کنونی، شرایطی که در آن رژیم مشروعیت خود را از دست داده است، شرایطی که تودههای جان به لب رسیده، دیگر ترهای برای عربده کشیها و خط و نشان کشیدنهای رژیم خرد نمیکنند، نقش مهمی را ایفا کردند. مادرانی که در دهه ۶۰ و تابستان خونین ۶۷ نه جسدهای عزیزانشان را دیدند و نه نشانی از محل دفن آنان در دست داشتند، پا به میدان مبارزه گذاشتند و وظیفهای بس دشوار را در شرایط خفقانآور آن دوره بر دوش گرفتند: افشای جنایت نابخشودنی و فراموش نشدنی قتل عام یک نسل از مبارزین و انقلابیون. برای خانوادههای جانباختگان تابستان خونین ۶۷ فراموش شدنی نبوده و نیست. آنان به جای فرزندان شان، خبر اعدامشان را شنیدند و ساکها و کیسههای پلاستیک کوچکی از وسایلشان را تحویل گرفتند.
از آن زمان است که مادران دادخواه به ویژه پس از افشای گورهای دسته جمعی درخاوران، همه ماهه با گل باران کردن این گورستان، با کاشتن لالههای سرخ، دست در دست هم و سرود خوانان، با هم عهد بستند که با ادامه مبارزاتشان عاملین و عامرین این جنایات را به پای محاکمه در دادگاههای مردمی بکشانند. به همین دلیل نام «مادران خاوران» روی آنها گذاشته شد. مادرانی که در تمامی سالها با وجود سرکوب، دستگیری، زندان و تهدید حاضر نشدند از دادخواهی خود، از زنده نگاه داشتن یاد و راه همه جانباختگان، از حفظ خاوران به عنوان سند جنایات رژیم و…، ذرهای عقب نشینی کنند. زمانی که مادران خاوران پا به خاوران میگذاشتند و بر سر خاک مینشستند برایشان مهم نبود که جسد عزیزشان در کجای این گورستان قرار دارد، چرا که آنان برای دادخواهی همه جانباختگان جمع میشدند، برای بزرگداشت راه سرخ عزیزان شان، برای ارج گذاشتن به سرفرازی مبارزینی که در برابر جمهوری اسلامی ایستادند، سَر دادند و سِر ندادند.
بسیاری از مادران خاوران از میان ما رفته اند، اما پرچم دادخواهی آنان در دست مادرانی که فرزندانشان در خیزش ۸۸، در دی ۹۶، در آبان ۹۸ و…، توسط قداره بندان رژیم به قتل رسیدند، برافراشته نگاه داشته شده است و به پیش میرود. مادران دادخواهی که از مبارزات عزیزانشان علیه جمهوری اسلامی و فدا کردن جانشان سرفرازند. مادران دادخواهی که با سری برافراشته اعلام کردهاند که راه عزیزشان را ادامه خواهند داد. مادران دادخواهی که با کوتاه نیامدن در برابر سرکوبهای رژیم، با پیامهای نوید بخش خود، به روحیه مبارزاتی مردم علیه رژیم دمیده اند.
مادران دادخواه از دهه شصت تا کنون پرچمدار مبارزه آشتی ناپذیر با رژیم بوده و توانستهاند به درجات بالایی موضوع دادخواهی را از حیطه خانوادههای جان باخته به کل جامعه تسری بخشند. به همین دلیل هم رژیم از نقش و کارکرد مبارزات آنان در هراس است و با تهدید و بازداشت و زندانی کردن آنان میخواهد مانع از ادامهیابی مبارزاتشان و تاثیرآن در روحیه مبارزاتی مردم شود.
در عین حال این مبارزه و ادامهیابی آن به بالا رفتن آگاهی مادران دادخواه کمک کرده است و به درستی آنان مبارزه خود را علیه جمهوری اسلامی بخشی جدا ناشدنی از مبارزات کارگران و زحمتکشان برای احقاق حقوق شان، از مبارزه زنان علیه حجاب اجباری، از مبارزات زحمتکشان خوزستان و اصفهان و…، نمیبینند.
باید تاکید شود که مبارزه مادران دادخواه در تمامی سالها و با همه سختی ها، خود عامل مهمی در این موضوع بود که فرد جنایتکاری هم چون حمید نوری در سوئد به حبس ابد محکوم شود. اگر چه دولت سوئد هم چون بلژیک میتواند در رابطه با منافع امپریالیستی خود، دست به معاملهگری با جمهوری اسلامی بزند، اما افشای جنایات رژیم در قتل عام زندانیان سیاسی در طول دادگاه این مزدور تاثیرخود را برجای گذاشته است.
ادامهیابی مبارزه با افق انقلابی میتواند مرز دوست و دشمن را در رابطه با دادخواهی روشن کند. در این صورت شرایط استفاده کردن همه نیروها و فرصت طالبانِ نان به نرخ روز خور که دههها سکوت کردند و امروزه در اثر مبارزات خانوادههای دادخواه و نیروها و تشکلات مبارز و انقلابی در افشای جنایت قتل عام زندانیان سیاسی و اعدام و به قتل رساندن وسیع جوانان در مبارزات و خیزشهای مختلف، خود را در صف دادخواهان جا میزنند، ببندند.
بدون شک مبارزه مادران دادخواه میتواند در پیشبرد مبارزه وسیعتر و هدفمندتر در خدمت به سرنگونی انقلابی رژیم جمهوری اسلامی برای ساختن جامعه و آیندهای متفاوت نقش مهمی را ایفا کنند. جامعه و آیندهای که تضمین کند چنین جنایاتی رخ نخواهند داد. آینده و جامعهای که در آن نه تنها کسی به خاطر عقایدش زندانی و اعدام نمیشود، بلکه به عقاید مختلف و مخالف در خدمت به کشف حقیقت و تعمیق آگاهی انسانها برای پیشرفت جامعه، میدان داده میشود.
۲۵ مرداد ۱۴۰۱ / ۱۶ آگوست ۲۰۲۲
از نشریه هشت مارس شماره ۵٧
نوامبر ٢٠٢٢ / آبان ١٤٠١