اعتراف اجباری سپیده رشنو، ترفندی شکست خورده است!
هشتم مرداد ماه یکی دیگر از ویدئوهای اعتراف اجباری توسط شبکههای خبری جمهوری اسلامی پخش گردید. این بار در مقابل دوربین و برای اعترافی مهندسی شده، سپیده رشنو، زن جوان مخالف حجاب اجباری قرار گرفت. سپیدهای که پس از چهارده روز اسیر بودن در دست شکنجه گران، تکیده و با صورتی کبود و ورم کرده مقابل دوربین قرار میگیرد تا «اعتراف» کند. این بار رژیم آگاهانه آثار شکنجه سپیده را در این ویدئو نمایان میسازد تا در میان میلیونها زن مخالف حجاب اجباری به ویژه آن دسته از زنانی که جسورانه در اماکن عمومی حجاب بر سر نمیکنند، رعب و وحشت ایجاد کند! در عین حال در این ویدئو بر خلاف اعترافات اجباری سابق، سپیده را مجبور میکنند تا ریحانه ربیعی مزدور را بغل کرده و از وی طلب حلالیت کند!
اما این بار رژیم کور خوانده است! شرایط جامعه با دهه شصت تفاوت کیفی پیدا کرده و اکثریت مردم، مردمی که کارد از استخوان هایشان عبور کرده است، ترهای برای این ترفندهای امتحان پس داده و رفوزه شده، خرد نمیکنند. مردمی که با گوشت و پوست خود جنایات این رژیم را هر روزه لمس میکنند، اقشار و طبقات گوناگونی که در خیابانها برای خواستهای خود مبارزه میکنند، دهها هزار نفری از این مردم معترض که در سیاه چالهای رژیم محبوس هستند و به جرم حق خواهی مورد شکنجههای وحشیانه قرار میگیرند، مردمی که جوانانشان دسته دسته توسط رژیم اعدام شدند، مردمی که عزیزانشان زیر شکنجههای وحشیانه به قتل رسیدند؛ همۀ اینها اعتراف اجباری سپیدههای شکنجه شده را برگ دیگری از جنایات نابخشودنی و فراموش نشدنی رژیم میبینند.
در عین حال باید بر این حقیقت انکار ناشدنی نیز اشاره کرد که در شرایط عینی کنونی، این اعتراف گیری اجباری از سپیده رشنو، نشانه درماندگی رژیمی است که در مقابل مقاومت و مبارزه زنان علیه حجاب اجباری شکست خورده است. شکست ایدئولوژیک. این شکستی است جبران ناپذیر. هر چقدر هم رژیم با تخصیص بودجههای میلیاردی و گسیل مزدوران گشت ارشاد و امر به معروف و نیروهای سرکوبگر «نامحسوس» تلاش کند که با خیل وسیع زنان و حجاب سر نکردن آنان، به مقابله بپردازد، اما نه میتواند شکست ایدئولوژیک خود را بازسازی کند و نه میتواند جلوی عصیان خشم و نفرت زنان را بگیرد.
این درجه از شورش زنان علیه حجاب اجباری که هر روز دامنه آن گستردهتر میشود، از یک طرف جهش مبارزه و مقاومت چهل و سهساله آنان در شرایط کنونی را نشان میدهد و از طرف دیگر نوک کوه آتشفشان را. رژیم خوب میداند که اگر دهانه این کوه آتشفشان بازشود، مذاب داغ آن کل مناسبات کهنه و زن ستیزانهشان را میسوزاند و دود هوا میکند.
اعتراف گیری اجباری ترفندی است نخ نما که در میان اکثریت مردم، همان مردمی که با کل نظام و مناسبات کهنه حاکم تضادی آشتی ناپذیر دارند، بیتاثیر است. واقعیات نشان میدهد که نه زندان، نه شکنجه و نه اعتراف گیریهای اجباری نمیتواند عزم زنان به ویژه زنان جوان را از ادامه مبارزه علیه حجاب اجباری که در حقیقت نشانه رفتن قلب رژیم جمهوری اسلامی است، باز دارد.
۱ اوت ۲۰۲۲ برابر با ۱۰ مرداد ۱۴۰۱
از نشریه هشت مارس شماره ۵٧
نوامبر ٢٠٢٢ / آبان ١٤٠١