برقع اجباری؛ اعتراض دانشجویان بدخشان!

فروغ آزادمنش

بیش از صد‌ها نفر از دانشجویان دختر روز یکشنبه، ۸ عقرب (۳۰ اکتوبر) در اعتراض به اجباری کردن برقع و ممانعت از ورود آنان به پوهنتون (دانشگاه) توسط طالبان، در برابر دروازه ورودی آن در بدخشان دست به اعتراض زدند. این اعتراض با شعار «زن، زندگی، کار، درس، آزادی» همراه بود. در تصاویری که در شبکه‌های اجتماعی نیز منتشر شده است، زنان پیشرو را نشان می‌دهد برای حمایت از دختران محصل بدخشان، حجاب از سر برداشته و آن را به آتش می‌کشند. همان روشی که زنان در ایران در بیش از یک ماه گذشته به شکل وسیع انجام داده و به ما و به همه زنانی که در خاورمیانه و تحت حاکمیت رژیم‌های اسلامی هستند، الهام بخشیده است.

طالبان که توسط امریکا در نتیجه توافقات دوحه به قدرت رسید، زن ستیزی در مرکز سیاست‌های آن قرار دارد. آمریکا و غرب هم بر این مسئله آگاه بودند، اما این مشکل اساسی آن‌ها نبوده و نیست و به همین دلیل به سادگی نظاره‌گر سیاست‌های زن ستیزانه طالبان از جمله محرومیت‌های روز افزون زنان از زندگی اجتماعی و اعمال خشونت‌های بیشتر بر زنان، هستند و با سکوت خود رضایت خود را اعلام می‌کنند. اما زنان در برابر سیاست‌های زن ستیزانه طالبان ایستاده اند. نمونه آن مبارزه دانشجویان بدخشان علیه طالبان است. نمونه‌هایی که دردسرهای مهمی برای برنامه‌ها امپریالیسم آمریکا در افغانستان بر خواهد داشت.

پری‌ (نام مستعار) از دانشجویان معترض دانشگاه بدخشان می‌گوید: «صبح رفتیم پهنتون، امر به معروف پیش دروازه بود. بدون برقع اجازه نمی‌داد. دخترانی که چادر و ماسک داشتند، اجازه نداشتند وارد پهنتون شوند. به این دلیل دختران اعتراض کردند که طالبان با میل تفنگ بالای معترضان حمله‌ور شدند.» به گفته او، طالبان دختران را دشنام داده و تهدید کردند. پری‌ می‌افزاید: «با قهر می‌گفت: این تلفن‌های کلان‌تان را بدهید همه‌شان را چک می‌کنیم، همه‌تان را منفک می‌کنیم. حجاب همه منظم بود، فقط برقع می‌خواستند و فحش می‌ دادند.»

زمرد دانشجوی دیگر دانشگاه بدخشان تایید می‌کند که دانشجویان دختر، از سوی طالبان مورد لت و کوب قرار گرفته‌اند و تهدید به اخراج شده اند. این دانشجو می‌افزاید: «امروز وقتی دختران می‌خواستند از طرف خوابگاه به دانشگاه بروند، متأسفانه ریاست امر به معروف طالبان نزدیک لیلیه دخترها بودند، افراد طالبان در آن‌جا مانع رفتن دختران به دانشگاه شدند. آنان را از موترهای‌شان پیاده کرده و گفتند که شما چون حجاب اسلامی ندارید، نباید دانشگاه بروید. باز سر پل نزدیک دانشگاه، یک حوضه امنیتی دیگر طالبان است که افراد امر به معروف هم آنجا بودند. دخترانی که ماسک و پوشش رنگه داشتند را نمی‌گذاشتند. می‌گفتند که شما حق ندارید با این پوشش و حجاب به دانشگاه بروید و با بی‌حجابی درس بخوانید.» زمرد توضیح می‌دهد: «سرانجام دخترها خود را با صد جنجال به دانشگاه رساندند. کسانی که برقع داشتند، می‌توانستند وارد دانشگاه شوند؛ کسانی که برقع نداشتند، نتوانستند. نه روی‌شان نمایان بود و نه هم موی‌شان. طالبان اما می‌گفتند که شما حجاب اسلامی را مراعات نکرده‌اید. دختران این حالت را که دیدند، دست به اعتراض زدند و شروع کردند به کویبدن به دروازه دانشگاه. عسکر طالب با شلاق بر سر و بدن دختران می‌زد تا دختران را پراگنده کند. اما دختران در دهن دروازه دانشگاه ورق را گرفتند، شعار نوشتند و به طرف مقام ولایت و ریاست امر به معروف حرکت کردند.» او تأکید می‌کند که پس از این اعتراض‌ها، طالبان دروازه‌های لیلیه دختران را بسته‌اند و به هیچ‌کسی اجازه خروج و ورود نمی‌دهند. *

علاوه بر این، دانشجویان معترض، مانع سخنرانی رئیس دانشگاه بدخشان می‌شدند و می‌گفتند: «ما از حق‌مان دفاع می‌کنیم، ما به سکوت نه می‌گوییم، حجاب اجباری را قبول نداریم، نه به حجاب اجباری». این از شعارهایی است که دانشجویان معترض در مقابل رییس دانشگاه بدخشان، سر داده‌اند.

حجاب اجباری و یا برقع اجباری که تفاوت زیادی با هم ندارند برای امارت اسلامی طالبان هم چون هم پالگی‌اش در ایران از اهمیت بالایی برخوردار است. هر حکومت اسلامی برای این که خود را اسلامی‌تر نشان دهد فشار و محدودیت‌های ضد زن را بر زنان تشدید می‌کند. به همین دلیل، یکی از وزارت خانه‌های امارت اسلامی، یعنی امر به معروف که همان وزارت زن ستیزی است، فعال‌ترین وزارت خانه از زمان به روی کار آمدن طالبان بوده است. این وزارت سرکوب زنان قرار است با خشونت‌های وحشیانه نصف جامعه را مطیع و فرمانبر کند تا امارات اسلامی بتواند کل جامعه را به قبرستانی برای پیشبرد ستم و استثمار بدل سازد.

اما از همان روزی که طالب به قدرت رسانده شد، این زنان بودند که در مقابل‌شان ایستاده‌گی کردند. طالب نمی‌فهمد که اوضاع نسبت به سال‌های نود تغییر کرده است و نه ابزار مذهب دیگر آن کار کرد گذشته را دارد و نه زنان امروز جامعه دیگر آن زنان هستند.

زنان افغانستان از اهمیت آموختن دانش و تحصیل و از شرکت در مسایل اجتماعی، آگاهی بالایی دارند و حاضر نیستند زیر بار تفکر عقب مانده و ضد زن طالبان بروند. ممکن است طالب با ایجاد رعب و وحشت و با گلوله و اختطاف، تجاوز و شکنجه و قتل های پنهانی بتواند از مخالفت های آشکار زنان کمی بکاهد، اما به هیچ وجه نمی تواند زنان را خاموش سازد.

طالب باید بداند که هزاران هزار دختری که تشنه فرا گرفتن علم و دانش‌اند و از تحصیل محروم شده اند، در مقابل این جنایت زن ستیزانه آرام نخواهند گرفت. آنانی که از کار محروم شده‌اند و امید و آروزی‌هایشان برای سهم گرفتن در مسایل اجتماعی توسط طالبان گرفته شده است، ساکت نخواهند ماند. طالبان خوب می‌داند که با همه وحشیگری‌هایش نتوانسته زنان را خاموش سازد.

هر چقدر طالب در مکاتب دختران را ببندد، هر چقدر به زنان خشونت روا دارد، هر چقدر احکام ضد زن را بالای سر زنان بیاورد، هر چقدر زنان را از فعالیت‌های اجتماعی دور کند، هر چقدر پدرسالاری و دینمداری را برای امتیازدهی به مردان برای هم دست کردن آنان با خود در جامعه اشاعه دهد، به همان نسبت خشم و تنفر را در زنان عمیق‌تر کرده و آنان را به مبارزه و مقاومت وسیع‌تر ترغیب می‌نماید.

همان گونه که مبارزات زنان ایران در چهل و سه سال گذشته علیه حجاب اجباری و قوانین شریعت و بخصوص در یک ماه گذشته که زنان رهبری مبارزات سراسری را با آتش زدن حجاب اجباری پیش برده اند، از یک طرف به ما زنان در افغانستان یاری می‌رساند تا با اتکا بر این دستاورد بزرگ آنان بتوانیم مبارزه‌مان را بهتر و سازمان یافته‌تر پیش برده، و زنان بیشتری را آگاه و آنان را به امر مبارزه تشویق کنیم و از طرف دیگر، طالبان هم باید درس بگیرد که عاقبتی هم چون جمهوری اسلامی که در سراشیب سرنگونی قرار دارد، در انتظارش است. همان گونه که خواهر‌های ما در ایران شرایط این سرنگونی را با مبارزات مهم و تکان دهنده‌شان هموار کرده اند، ما زنان آگاه و مبارز در افغانستان نیز با ادامه مبارزه و تاثیرگذاری بر مردم شرایط را برای سرنگونی طالبان این نیروی وابسته به قدرت‌های امپریالیستی و مرتجعین منطقوی آماده خواهیم کرد.

* روزنامه ۸ صبح ۹ عقرب ١٤٠١


           از نشریه هشت مارس شماره ۵٧

نوامبر ٢٠٢٢ / آبان ١٤٠١