پاییز عربی برای زنان لیبی و...!

بعد از گذشت ماهها از آغاز خیزش و حرکتی که بهار عربی نامیده شد. رئیس جمهورهای مادام العمر  و دیکتاتور در اثر مبارزات مردم جان به لب رسیده یا فراری شدند و یا تحت همان ارتشی که سالها همین دیکتاتورها هدایتش می کردند  "دستگیر و محاکمه" شدند و یا همچون قذافی به بدترین شکل کشته شدند. اما مهم، حکومت های جایگزین  آنها است  که نوید خوبی را برای مردم به همراه ندارد.

در این میان سرنوشت  زنان باز هم بیشتر از همیشه نشان داد که که چه راه سخت و پر تلاطمی را در راه مبارزه برای رهایی  پیش رو دارند و همچنین بیشتر از همیشه پر رنگی مهر سیاسی بودن مسئله زنان خود را نمایان کرد. از سویی دیگر نبود یک  رهبری و آلترناتیو واقعی مترقی و پیشرو  و رهائیبخش  که منافع اکثریت مردم  به پا خواسته و زنان را نماینده گی کند به شدت حس می شود. در تمام این کشور ها علیرغم قوی بودن سنت و مذهب و در نتیجه ستم و خفقان شدید سالیان علیه زنان و با وجود شرکت زنان در این مبارزات در هیچ کدام از شعارهایی که مردم سر دادند نشانی از آزادی و رهایی زنان موجود نبود. در شب کناره گیری مبارک بعضی از  مردان میدان التحریر جشن خود را با تجاوز دست جمعی به یک زن جشن گرفتند. در اولین 8 مارس باز در همین میدان  که سمبل آزادی مردم بود مردان، خشمگینانه زنان را با کتک و ناسزا به خانه هایشان راندند و گفتند زنان را چه به سیاست و آنها باید به بچه داری و شوهر داری شان مشغول باشند.

اما صحنه جنگ ناتو در لیبی تبدیل به خبر روز مره خبرگزاریها شده بود که خبر دستگیری و کشته شدن قذافی دوباره توجه همگان را به خود جلب کرد. مردم لیبی چند شبانه روز هلهله و شادی داشتند. بعد از مرگ قذافی مصطفی عبدالجلیل رهبر شورای انتقالی (بخوانید دائمی) لیبی در سخنرانی به مناسبت آزادی لیبی گفت "قوانین کشور بر اساس شریعت و دستورات قرآنی تنظیم خواهد شد و قانون تک همسری لغو خواهد شد و به جای آن چند همسری جایگزین خواهد شد". با شنیدن این خبر تنها برای چند دقیقه تمام اخبار و سیر خیزش و حرکت مردم در خاور میانه از آغاز تا کنون و اخبار و تصاویر و کتابهایی که در باره انقلاب 57 ایران را خوانده و شنیدیم از جلوی چشمانمان  گذشت و فکر کردیم که چرا، واقعا چرا آنها باید  به سرنوشتی مشابه به سرنوشت زنان و انقلاب ایران گرفتار شوند؟ ایا این خواسته واقعی مردم بود؟  سراپای وجودمان  را خشم و فریاد فرا گرفته است اما این کافی نیست. باید آگاه بود تا خشم به ثمر بنشیند. 

 ما به عنوان جمعی از دختران ایرانی که خود را فعال و مبارز حقوق زنان می دانیم بر  آن شدیم تا پیاممان را به گوش هم سرنوشتان خود در خاور میانه و آفریقا با فریادی به وسعت خاور میانه و آفریقا و  به وسعت آرزوهای تمام زنان و دختران این منطقه به گوش شما برسانیم.

 برخوردی که امروز به شما می شود نشان از جامعه ای دارد که بعد از این برایتان ساخته خواهد شد. درانقلاب سر بریده شده سال 1357 در ایران هم همینطور شد. فرمان حجاب اجباری و در ادامه آن پایه گذاری قوانین کشور بر مبنای قوانین شریعت، 33 سال است که جز عقب ماندگی و خفقان و سرکوب ودر بند بودن و زن ستیزی برای زنان هیچ چیز دیگری به همراه نداشته است. مادران ما که در دل این  انقلاب بودند انقلابشان با همدستی همین کشورها که با نیروی نظامی به لیبی حمله کردند  به دست مرتجعین دیگری افتاد، آنها شعار سر دادند "ما انقلاب نکردیم تا به عقب برگردیم"  و ما که حداقل 2-3 نسل بعد از آنها هستیم این عقب گرد را با تمام وجودمان حس کردیم. ما همراه با همه زنان  دست از مبارزه بر نمی داریم. شما هم نباید ساکت بمانید. آیا شما  ماهها زندگی در جنگ و کشتار را تجربه کردید تا چند همسری جایگزین تک همسری شود؟ و این تنها مسئله نیست. این یعنی شما باید یک بره سر به زیر و فرمانبردار باشید. یعنی یک برده باشید. یعنی مرد در همه جا حرف اول را می زند و این فقط در ازدواج نیست بلکه در تمام سلولهای جامعه حضور خواهد داشت.از سویی دیگراز کشورهای که دیروز فرش قرمز برای قذافی پهن کردند و امروز به قتل ش می رسانند نباید غافل باشید. همه  اینها عواقبی ست که از طرف آنها و به دستور آنها و لی از طریق و به نام دست نشانده هایشان صورت میگیرد. آنها قذافی دیگری را با بسته بندی جدید به شما تحویل می دهند تا دیگر هوس شورش به سرتان نزند و بعد بگویند دیدید این است نتیجه شورش و بعد مثال ایران را هم برایتان می آورند. نباید عراق و افغانستان را فراموش کنیم. ما وضعیت زنان را در این کشورها شاهدیم و هر روز می بینیم که چگونه قوانین شریعت را برای به بند کشیدن باز هم بیشتر زنان وضع می کنند. قذافی که به دست مردم زنده دستگیر شده بود را کشتند و نگذاشتند محاکمه شود تا هم دست خودشان در سالها غارتگری و همدستی با او در اختناق و سرکوب باز نشود و هم پروسه خاموش کردن و اسارت دوباره مردم کوتاه شود.

 کسانی که در  شب جشن مردم تحت نام رهبران آینده لیبی شکل جامعه آتی شما را ترسیم کردند از همان قماشی هستند که بیش از  سی سال است جامعه ما را به بند کشیده اند و به عقب برده اند. این "رهبران"  همان مرتجعین و دیکتاتورهای پیشین هستند که در ظاهر سعی می کنند خود را معتدل نشان دهند، اما در واقع همان بنیاد گرایانی هستند که با  تغییر وضعیت، فوکول کراواتی شده اند و میخواهند تحت حمایت واشینگتن و پاریس و لندن جهنم تازه ای را برای کل جامعه بخصوص زنان درست کنند. این تازه به قدرت رسیده ها می خواهند تلاشهای شما را پشتوانه حکومت شان کنند و جامعه ای به مراتب بدتر از گذشته برایتان بسازند. و این کار را با برنامه و آگاهانه صورت خواهد داد چرا که اینها  قدرت شما در اعتراض و شورش را دیده اند به همین خاطر با نقشه های پیجیده در صدد خفه کردن صدای اعتراض شما هستند. اما شما نباید سکوت کنید.

 جامعه ای که ما می خواهیم دور از دسترس نیست. جامعه ای که در آن انسانها و زنان بعنوان نیمی از دنیاآزاد باشند.  در آن خرافه و زور و قوانین مذهبی حاکم نباشد. هیچ کس مالک و صاحب کس دیگری نباشد. هیچ جنسیت و نژاد و طبقه ای بر دیگری برتری نداشته باشد. این افق و جامعه نوین اکنون در مشت های شماست و اگر آن را محکم در دستتان نگه ندارید ربوده خواهد شد. از تجارب کشور های دیگر و بالاخص ایران استفاده کنید. نگذارید که بنیادگرایان مرتجع سرنوشتتان را به دست گیرند.

 همه ما زنان در نقاط مختلف دنیا از یک ستم مشترک رنج می بریم و باید بدانیم که در کنار هم هستیم و می توانیم به قطب قدرتمندی علیه تمام دولتهای مرد سالار و مرتجع دنیا تبدیل شویم. این مستلزم آگاهی و بیدار شدن است. رهبری و آلترناتیو مهمترین فاکتور هر مبارزه است. بدون آن و خودبخودی مبارزه کردن راه را برای فرصت طلبان که به مراتب بد تر از دیکتاتورهای پیشین هستند باز می کند و شما را به راحتی در دام آنها گرفتار می کند.

 این پیام دختران ایران است به زنان منطقه خاور میانه و بالاخص لیبی. بدانید که ما در کنار شما هستیم و از شما حمایت می کنیم. هنوز فرصت برای تغییر هست آزادی و رهایی هر کدام از ما نوید آزادی کل زنان و بشریت را به همراه دارد.

 وقت تنگ است بیا تا صف دشمن شکنیم!

 نشریه عصیان

 سوم آبان 1390

Osyan.osyan@gmail.com

 Osyan-zan.blogspot.com