از باتوم بسيجی ها تا يخچال های هيماليا
ليلا اسفندياری
هدف او از مشارکت در اعتراضات خيابانی چه بود؟ ليلا پابه پای مردم فرياد آزادی خواهی را سر می داد. او همواره مدافع سرسخت حقوق پايمال شده زنان ايرانی بود و هرگز اين گفتمان مسلط در جمهوری اسلامی را نپذيرفت که زن جنس دوم است.هر بار که تظاهراتی در ايران سر می گرفت به شدت نگرانش می شدم و به سختی موفق می شدم پيدايش کنم و جويای وضعيتش شوم.روزی که ندا آقا سلطان را کشتند، طبق معمول او نيز در خيابان بود. وقتی توانستم شماره اش را بگيرم نفس نفس زنان گفت تو چرا خانه هستی؟ رفته ای اروپا که بنشينی توی خانه؟ مگر آن جا ايرانی ها تظاهرات ندارند؟ به گفت وگو با من ادامه نداد. می گفت ما که در خارج هستيم، از اين طريق می توانيم صدای مردم ايران باشيم و نبايد دريغ کنيم.در يکی ديگر از تظاهرات ها وقتی پس از چندساعت تلاش موق شدم صدايش را بشنوم، متوجه شدم که به شدت آسيب ديده است. ضربات باتوم بسيجی ها روی پيکر نازنين، پاک و بی گناه خواهرم فرود آمده بود.با گريه به او گفتم تو يک قهرمان ورزشی هستی. تو از طريق افتخارات بين المللی ات می توانی صدای مردم ايران باشی و نبايد جانت را در خيابان ها به خطر بيندازی.اما او به من گفت؛ خون من از خون بقيه هموطنانم رنگين تر نيست. گفت روزی خواهد رسيد که همه ما زنان ايرانی آزاد خواهيم شد.
از روز جمعه ۳۱ تير، پيکر ليلا اسفندياری در ارتفاعات هيماليا و بين شکاف های يخی آرام گرفته است. زنی که صعودهای زمستانی اش از مسيرهای مختلف به دماوند و صعودش از ديواره علم کوه، فقط گام های نخست او در بلندپروازی های بی نظيرش در اين رشته ورزشی بود. اولين زن ايرانی بود که «نانگاپاربات ۸۱۲۶ متری» به عنوان دومين قله دشوار جهان را فتح کرد و در همان صعود، سرپرست گروهی بود که تمام اعضايش مردان زبده کوهنوردی ايران بودند.باز به عنوان اولين زن ايرانی به انتهای غار پراو در کرمانشاه رسيد و صعودش به يخچال دره يخار نيز موفقيت آميز بود.برايش غار و صخره و کوه و يخچال تفاوتی نداشتند. قصد پيمايش عميقترين غار دنيا در سوچی روسيه را داشت اما پليس روسيه به ايرانی ها اجازه نمی داد وارد آبخازيا شوند.در صعود به قله «کی دو» هم تا آستانه موفقيت کامل پيش رفت. قله هشت هزار متری گاشربروم۲ آخرين نقطه ای بود که او بر آن گام گذاشت. جايی که حتی زبده ترين کوهنوردان جهان، برای برداشتن هر قدم بايد پنج بار نفس بکشند.ليلا ديسک کمر داشت و جراحی هم کرد. گويا ريسک اين عمل به قدری بالا بوده که خطر فلج شدن را هم در پی داشته اما ليلا با تمام مصائب مالی که او را در تنگنا قرار داده بود؛ نه تنها بر اين عارضه غلبه می کند، بلکه ارتفاعات هيماليا را هم زير پا می گذارد.
منبع: سایت بالاترین