ناقصسازی اندام جنسی زنان و کودکان دختر!
ندا روشن
فکر میکردم برای جشن به خانه همسایه میرویم ولی وقتی وارد خانه همسایه شدیم از مهمانها و جشن خبری نبود گیج شدم و وقتی مادرم با تحکم گفت که زیر شلوارم را در بیاورم شروع به ناله کردم و از ترس تمام بدنم میلرزید. مادرم من را به روی زمین خواباند و با کمک زنهای دیگر به زور پاهایم را از هم باز کرد. یک زن که وظیفه ختنه کردن را برعهده داشت با یک تیغ در مقابلم ظاهر شد او تیغ را بالا برد و با صدای بلند گفت: «این کار را برای خدا انجام میدهم.!» و صدای فریاد من تا انتهای محله شنیده شد و در حالی که گریهکنان در آغوش مادرم بودم مادرم با رضایت خاطر میخندید. مادرم فکر میکرد که این فرمان خداست و باید امر خدا را اطاعت کرد. او نمیدانست که با این کار مرا با درد و رنج این خشونت تا آخر عمر همراه خواهد کرد و زندگیم را عوض خواهد کرد…
زن کولی کیسه کتانی کوچکی را از ته کیف ش در آورد. با انگشتان ش چیزی را درون آن جستجو کرد و تیغی شکسته یافت. به تیغ تف انداخت و بعد آن را به لباس ش مالید. دیگر چیزی ندیدم چون مادرم شالی را روی چشمهایم بست. بعد حس کردم گوشتم را میبرند، حساسترین بخش بدنم را… بعد از حال رفتم و وقتی به هوش آمدم درد میان پاهایم آن قدر شدید بود که آرزو میکردم بمیرم. احساس کردم در فضا معلق میشوم… چشم بندم کنار رفته بود و زن پشتهای خار کنار خودش گذاشته بود و باخار پوستم را سوراخ میکرد و با نخی سفید بخیه میزد. دوباره بیهوش شدم و این بار که به هوش آمدم، دیدم پاهایم را از قوزک تا باسن با نوارهای پارچه به هم بسته اند…
اعتقاد عمومی در سومالی این است که چیزهای بدی میان رانهای دختر وجود دارد، چیز ناپاکی که باید برداشته شود و واریس، دختر سومالیایی، در پنج سالگی چنین تجربهای را پشت سر گذاشت. زن کولی اندام جنسی او را برید، دوخت و تنها سوراخی به اندازه قطر یک چوب کبریت برای دفع خون یا ادرار باقی گذاشت. تضمینی برای «پاک ماندن تا زمان ازدواج» و سرکوب تمایل جنسی.
واریس میگوید: «وقتی بندها را از پاهایم باز کردند متوجه تکهای پوست شدم که کاملا صاف بود و رد زخمی مثل زیپ وسط آن دیده میشد. آن زیپ محکم بسته شده بود… اندام جنسیام مثل دیوار آجری مسدود شده بود…»
سومالی با ۹۸درصد ناقصسازی اندام جنسی دختربچهها و زنان جوان در راس همه کشورهاست. گینه ۹۷درصد، جیبوتی ۹۳درصد، سیرالئون ۹۰ درصد، مالی ۸۹ درصد، مصر ۸۷ درصد و اریتره ۸۳ درصد. گامبیا و موریتانی بیشترین نرخ ناقصسازی اندام جنسی دختران زیر ۱۴ سال را دارند.
کلیتوریس نوال سعداوی در کودکی به مانند بسیاری از دختر بچههای مصری بریده میشود. ناقصسازی اندام جنسی باعث میشود که زندگی شخصی و مبارزات اجتماعی او تغییر کند. نوال سعداوی، فمنیست، اندیشمند عرب که در ۲۱ مارس ۲۰۲۱ در سن ۸۹ سالگی در مصر درگذشت، در تمام زندگی ش با سلطه مردسالاری، سلطه طبقاتی و سلطه سنتهای مذهبی که سویه خشونت جنسیتی دارند؛ مبارزه کرد. اولین نوشتههای داستانی و اولین کتاب غیرداستانیش «زنان و سکس» در مورد ناقصسازی اندام جنسی زناناند. خود سعداوی در زبان ش از کلمه «بریدن» استفاده میکرد؛ او میگفت: «من را در کودکی بریدند… از کودکی، زخم عمیقی در بدنم باقی مانده که هرگز بهبود نیافته است…» این خشونت شکنجهی جسمی و روحی است که تا آخر عمر با این کودکان دخترهمراه است و هرگز فراموش شدنی نیست.
مصر در سال ۱۹۹۷ قانونی را تصویب کرد که طبق آن دختر بچه ها و زنان تنها در مراکز پزشکی مجازند «ختنه» شوند، اما در سال ۲۰۰۷ وقتی دختر جوانی در اثر خونریزی در یک کلینیک جان سپرد، این کار ممنوع شد. با وجود این، مصر نرخ ۸۷ درصدی زنان «ختنه» شده را حفظ کرده و کماکان، «ختنه فرعونی» که از عضو جنسی دختر بچه ها جز یک سطح به هم دوخته و سلاخی شده چیزی باقی نمیگذارد، انجام می شود.
بنا بر گزارش سازمان ملل سالانه به خاطر ناقصسازی جنسی زنان «ختنه» بیش ازیک میلیون نفر جان خودشان را از دست میدهند. مسلما آمار بیش از یک میلیون است چرا که بسیاری از مناطق دور افتاده و روستاها را در بر نمیگیرد. دست کم۲۰۰ میلیون زن در سراسر جهان بر اساس سنتهای ضد زن، باورهای مذهبی، فرهنگ و آداب و رسوم قبیلهای و دیدگاههای پدر و مرد سالارانه، «ختنه» میشوند؛ تا «ناموس»، «بکارت»، «پاک دامنی» و… برای مردان محفوظ نگاه داشته شوند. یک چهارم این آمار را دختر بچههای زیر ۱۴ سال تشکیل میدهند و سالانه یک میلیون نفر به آمار این دختر بچهها اضافه میشود.
عمل ناقص سازی جنسی :
ناقصسازی اندام جنسی کودکان دختر و زنان، عملی است که با انجام آن تمام یا بخشی از اندام تناسلی برداشته میشود. این عمل اغلب در دوران نوزادی و کودکی و گاه در نوجوانی یا هنگام ازدواج انجام میشود.
بر اساس تقسیمبندی سازمان بهداشت جهانی ناقصسازی اندام جنسی کودکان دختر و زنان به یکی از چهار عمل زیر اشاره دارد:
نوع اول شامل برداشتن جزئی یا کلی کلیتوریس است.
نوع دوم شامل برداشتن جزئی یا کلی کلیتوریس و لبهای کوچک یا بدون بریدن لبهای بزرگ انجام میشود.
نوع سوم شامل تنگ کردن واژن با ایجاد یک مهر و موم پوششی با قطع کردن و تغییر مکان دادن لبهای کوچک و بزرگ است و یا بدون برش کلیتوریس.
نوع چهارم شامل هرگونه عمل خطرناک دیگر بر روی آلت تناسلی زنان به مقصودی غیر پزشکی مانند سوراخ کردن، سوزن زدن، شکافتن، دوختن و غیره است.
تاریخچه ناقص سازی:
منشاء تاریخی قطع آلت تناسلی را، دره رود نیل در مصر باستان میدانند. گمان بر این است که این رسم بعدها به دیگر نواحی گسترش یافته است. قدیمیترین شواهد موجود، مومیاییهایی هستند که به ۲۰۰ سال قبل از میلاد باز میگردنند و آثار قطع کلیتوریس در آنها پیدا شده است. مورخ یونانی هرودوتس وجود این رسم را در بین مصریان در قرن پنجم پیش از میلاد گزارش کرده است. در تمدنهای روم و عرب «ختنه» زنان را با بکارت و پاکدامنی پیوند میدادند.
هیچ کس خاستگاه اصلی این عمل را نمیداند. برخی مورخین معتقدند که ناقصسازی در دوران فراعنه در مصر باستان آغاز شده است. آن چه که امروز میدانیم، ناقصسازی اندام جنسی زنان ملغمهای است از سنت، فرهنگ، مذهب و پدرسالاری. پژوهشها در مورد جوامع آفریقایی که این سنت بیشتر رایج بوده است، نشان میدهد حفظ بکارت، وفاداری به همسر، پیش گیری از رابطه جنسی زنان پیش از ازدواج و حذف عضو «ناپاک» بدن کودکان دختر و زنان، علت اصلی ناقصسازی اندام جنسی بوده است.
عمل ناقصسازی اندام جنسی در ۲۸ کشور افریقا، شبه جزیره عربستان و آسیا انجام میپذیرد. قدرت سنت و غلیه پدرسالاری به قدری قوی است که حتی کودکان دختر و زنان جوان در خانوادههای مهاجر در اروپا و آمریکا و سایر کشورهای به اصطلاح پیشرفته نیز این خشونت وحشیانه انجام میپذیرد. در کشور آلمان سالانه ۱۰ تا ۲۰ هزار زن و دختر جوان «ختنه» میشوند. مشابه این آمار در کشورهای انگلیس و فرانسه نیز وجود دارد. دختر بچهها توسط والدینشان به کشورهای خود فرستاده میشوند تا عمل «ختنه» در آن جا انجام گیرد.
ناقص سازی جنسی در ایران:
در ایران «ختنه» کودکان دختر و زنان جوان هم چون دیگر کشورهای پدیدهای جدیدی نیست و قدمتی طولانی دارد. اما از آن جا که اطلاعات دقیقی در این خصوص نیست، نمیتوان به طور دقیق و تحقیق شده آمار این خشونت وحشیانه را بیان کرد. آن چه که مسلم است از زمان قدرت گیری رژیم جمهوری اسلامی ناقصسازی اندام جنسی زنان گسترش بیشتری داشته است. چرا که قوانین ضد زن جمهوری اسلامی، اشاعه فرهنگ پدرسالارانه در جامعه در خدمت به تعمیق سلطه مرد بر زن زمینههای قویتری را برای وسعت بخشیدن به این سنت و فرهنگ ضد زن فراهم کرده است. تا آن جا که برخی تحقیقات نشان میدهد در اکثر روستاهای حوالی میناب، بندرپهل، کنگ، لنگه، گاوبندی، خمیر، هرمز، لارک، کیش و قشم و هم چنین در استانهای بوشهر، هرمزگان، جاسک، کردستان، لرستان، خوزستان، کرمانشاه، سیستان و بلوچستان، در آذربایجان، اورامانات، بانه، پاوه، پیرانشهر و… «ختنه» کودکان دختر و زنان جوان انجام میشود.
در برخی از روستاهای قشم «ختنه» کودکان دختر چیزی نزدیک به ۶۰ درصد را در بر میگیرد. در برخی مناطق هم چون سوسنگرد، وقتی کودکان دختر را در سن هفت و یا هشت سالگی «ختنه» میکنند، بخش بریده شده را نگاه میدارند و در زمان ازدواج و جشن عروسی، بخش بریده شده را به دور گردن او میاندازند.
بر اساس یک تحقیق میدانی در شهر بوکان در یک کلاس۴۰ نفری از میان ۳۸ دانش آموز بومی، ۳۶ دختر بچه «ختنه» شده بودند. در پاوه آمار به دست آمده حاکی از «ختنه» ۲۰ درصدی دختران دانش آموز است.
«ختنه» دختر بچهها و زنان جوان در برخی از مناطق در کردستان معمولا در سن ۳ تا ۶ سالگی با تیغ ریش تراشی و یا چاقو بدون استفاده از بیحسی یا بیهوشی انجام میشود و پس از آن روی آلت بریده شده خاکستر تنور محلی یا آب سرد میریزند. امروزه در برخی از نواحی از مواد ضد عفونی کننده هم چون بتادین و وسایل بهداشتی چون گاز استریل و مانند آن نیز استفاده میشود.
عواقب ناقص سازی:
ناقصسازی پیامدهای ناگوار بلند مدت دارد. کاهش لذت جنسی، دردهای عصبی، عفونت، استرس، عوارض روانی، از جمله این پیامدهای ناقصسازی است که بر مبنای نابرابریهای جنسیتی و مهار تمایلات جنسی زنان شکل گرفته اند. در عین این که عمل ناقصسازی منجر به دردهای شدید شکم، دشواری در دفع ادرار، پریودهای دردناک، سردمزاجی و افسردگی، بیاختیاری در کنترل ادرار، اختلال در روند زایمان و… میشود. دشواری و درد در انجام عمل جنسی، کاهش چشم گیر لذت جنسی، آسیبهای روحی و روانی متعددی بر جای میگذارد.
ناقصسازی اندام جنسی زنان به شیوههای مختلفی انجام میشود. اما قسمتی که بریده میشود، بخش تجمع هورمونهای جنسی است و این تجمع هورمونها باعث ارضای زن در رابطه جنسی میشود. در عین این که دردهای شدید در دوران پریود را ایجاد میکند و چون خون به طور طبیعی خارج نمیشود، خود عاملی برای به وجود آمدن کیستهای بیشتری در رحم زن میشود. طبق یک پژوهش در بین ۱۳۰ نوجوان دختر که «ختنه» نشدهاند و ۱۳۰ نوجوان دختری که «ختنه» شده اند، نشان میدهد که در اولین خون ریزی پریود، دخترانی که «ختنه» نشدهاند بیشتر از دختران «ختنه» شده خون ریزی میکنند.
یکی از دردناکترین موضوعات در ناقصسازی اندام جنسی زنان این است که این عمل شینع به دست زنان انجام میپذیرد. چرا که بسیاری از زنان به فرهنگ پدرسالارانه و حفظ سنتهای ضد زن به شدت آغشته هستند و این عمل را بخشی مهم و «طبیعی» از زندگی زنان میدانند.
جمع بندی:
زمانی که از خشونت بیرحمانه در ناقصسازی اندام جنسی زنان و کودکان دختر صحبت میشود یک سوال در ذهن شکل میگیرد: بر چه اساسی این عمل شینع انجام میشود؟ این سوال تنها یک پاسخ دارد: حفظ سلطه مرد بر زن. این مالکیت مرد بر زن است که عامل اصلی انجام این جنایت علیه زنان میشود. زن باید «دست نخورده» باقی بماند تا «صاحب ش»، مرد، از «پاکی» او مطمئن باشد. مالکیت بر بدن زن در همه خشونتها از جمله خشونت وحشیانه «ختنه»، پایداری ستم و فرودستی زن را در جامعه طبقاتی تضمین میکند.
برخی از فعالین حوزه زنان چه در ایران و چه در سطح بین المللی از آن جا که موضوع اصلی «ختنه» زنان را موضوعی مربوط به فرهنگ مردم میدانند در نتیجه راه حلشان تغییر فرهنگ مردم است. این نظریه موضوع فرهنگ جاری در جامعه را از فرهنگ طبقات ستمگر حاکم در طول تاریخ و در شرایط کنونی جدا میکند.
همواره این فرهنگ طبقات حاکم، طبقاتی که اساس و حیاتشان بر پایه ستم جنسیتی و به طور کلی ستم و استثمار استوار است، در جامعه اشاعه میشود. حفظ سلطه مرد بر زن و نهادیه کردن فرهنگ پدر و مرد سالاری، یکی از رکنهای مهم این جامعه طبقاتی است. در نتیجه برای تغییر فرهنگ مردم، نیاز است که این طبقات ستمگر از میان برداشته شوند و جامعه دست پخت آنان در همه عرصههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و به طور مشخص فرهنگی زیر و رو شود تا شرایطی به وجود آید که فرهنگ نوین، فرهنگ ضدیت با هر نوع مالکیت بر زنان و کل انسانها در جامعه رواج یابد. بر این پایه میتوان به خشونت قرون وسطایی ناقصسازی اندام جنسی زنان و همه اشکال ستم بر زن خاتمه داد. در این راه بکوشیم.
نشریه هشت مارس شماره ۵۳
ژوئن ۲۰۲۱/ خرداد ۱۴۰۰