نوشته شده در16 نوامبر 2010
سارا شاهد
درماه های گذشته موجی ازسرکوب، اعما ل فشار، ومحدودیت علیه زنان در همه حوزه ها، را شاهد بوده ایم . این موج سرکوب از مدرسه ودانشگاه گرفته تا خیابان وبیمارستان ودرزندان و…در همه جا جریان داشته و دارد. دستگیری شماری از فعالان زن وبه زندان بردن آن ها نیزازجمله این اقدامات سرکوبگرانه بوده است. حدود ده روز قبل زندانیان سیاسی زن زندان اوین رابه بند قرنطینه “متادون ” بند نسوان انتقال دادند. دراین بند با گنجایش محدود، حالا ۲۰زندانی سیاسی زن نگه داری می شوند که از امکان تلفن وتماس با خانواده هایشان محروم شده اند. درحال حاضر اقدامات تنبیهی شدیدی در زندان ها درمورد زندانیان سیاسی زن اعمال می شود که اکثر این زنان بعد از حوادث انتخابات سال گذشته دستگیر شده اند. برخی از آن ها نیزدرپی این اقدامات تنبیهی به سلول انفرادی بند ۲۰۹ وهم چنین زندان گوهردشت که این روزها به تبعید گاه زندانیان سیاسی تبدیل گشته، منتقل شده اند . وضعیت زندانیان زن در شهرستان ها ومناطق ملی از این هم بدتراست. درماه های اخیر فشار بر زندانیان بهایی زن در مشهد افزایش یافته است. وبرخی از آنان به زندان وکیل آباد انتقال داده شده اند. گفتنی است که زندان وکیل آباد با شمار بالای اعدام ها در ماه های گذشته به قتل گاه زندانیان تبدیل شده است.
در شهریور ماه نسرین ستوده وکیل بسیاری از زندانیان سیاسی وفعالان زنان وکودکان زیر ۱۸ سال دستگیر شده وهم چنان در بند ۲۰۹زندان اوین زندانی است. وی نسبت به شرایط خود وهم چنین نحوه رسیرگی به پیشبرد پرونده اش تا کنون دو بار در زندان دست به اعتصاب غذا زده است. دستگیری ووضعیت بد او در زندان تا کنون موجب اعتراضات گسترده ای در داخل وخارج ایران گشته است. هم چنین منیژه نجم عراقی منشی کانون نویسندگان نیزدوبار در شهریورماه مهرماه بازداشت شده که لازم به ذکر است دستگیری او با واکنش تندی از جانب کانون نویسندگان ایران روبرو گردیده است.
درمهرماه دونفر ازمادران عزادارخانم ها اکرم نقابی وژیلا مهدویان مادران حسام ترمسی وسعید زینالی به همراه دخترانشان دستگیر شدند که موجب اعتراضات شدید مادران عزادار گشت. پریسا کاکایی فعال حقوق زنان وکودکان ونازنین خسروانی روزنامه نگارنیز ازجمله زنانی هستند که در آبان ماه دستگیر شده اند
اعمال این فشارها به فعالان زن را می توان در راستای سرکوب گسترده زنان وهرچه بیشتر محدود کردن حوزه های فعالیت های آنان برشمرد.
اما تشدید این اقدامات سرکوبگرانه رژیم ، ازجانب زنان بی جواب نمانده ودر این رابطه بااعتراضات گسترده درمیان فعالان زنان مواجه بودیم . دیداراز خانواده های دستگیر شدگان، نوشتن متن ها ومقالات اعتراضی در سایت های گوناگون زنان در دفاع از زنان زندانی، واطلاع رسانی پیرامون وضعیت زندانیان سیاسی زن و…تهیه طوماراز جمله اعتراضاتی است که از سوی زنان فعال در مقابل این موج تها جم صورت گرفته است. اما در عین حال اقدامات سرکوبگرانه جمهوری اسلامی به دستگیری ها وتشدید فشارها در زندان محدود نمانده وماهم چنان شاهد گسترش گسترش ووسعت گرفتن اقدامات زن ستیزانه رژیم هستیم .
اجرای “طرح عفاف وحجاب ” فشار بر دانشجویان دختر درزمینه پوشش ورفتار و ” طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها ” لغوقرارداد پرستاران در برخی از بیمارستان ها ، صف آرایی وآرایش جدید نیروهای بسیجی زن، وبالاخره لایحه تعدد زوجات زیرعنوان “لایحه حمایت ا زخانواده “، سرکوب زنان به نام “مبارزه با مانکن های خیابانی “و تهدیدات اسماعیل احمدی مقدم درنماز جمعه برای برنامه ملی ترویج فرهنگ عفاف و…جملگی برنامه هایی است که همه وهمه برای سرکوب هر چه بیشتر زنان تدارک دیده شده است. اما این همه طرح های سرکوبگرانه، از سوی زنان وفعالان زن بی جواب نمانده وبا مقاومت ومبارزه در مقابل آن ها پاسخ گرفت. طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها با اعتراض بسیاری از دانشجویان دختر روبرو شده است. هم چنین درخیابان ها نیزمقاومت هایی در برابر حضور سازمانیافته ی نیروهای انتظامی و اطلاعاتی صورت گرفته که نمونه آن را در مقاومت زیبای زنی در مقابل دستگیری خود به واسطه بد حجابی در ارومیه می بینیم که با حمایت از سوی مردم مواجه شد. اکنون می توان نتیجه گرفت جبهه رویارویی میان زنان ورژیم گسترده تر شده است. آن چه در سال های اخیر زیاد شنیده ایم ،این است که با غیر عقلانی نامیدن این گونه اقدامات، وسعت وگستردگی این اعمال زن ستیزانه را از سوی رژیم نا محتمل می دانستند. با این نگاه بود که برخی در چند سال گذشته با حرکت از این فرض، سرکوب زنان در این حد وسیع واقدامات خشونت آمیز تا این حد گسترده را، نا محتمل می دانستند. اما اکنون شاهدیم چگونه این رفتار”غیر عقلانی” صورت قانون به خودمی گیرد وبا شدت هر چه تمام تر درپی اجرای همین قوانین غیرعقلانی بر می آیند. آن چه ظاهرأ به نظر می رسد این است که دلیلی نباید برای این همه دشمن تراشی جمهوری اسلامی وجود داشته باشد. با رها عدم امکان درپیش گرفتن این “رفتار غیر عقلانی” واین” دشمن تراشی های بیهوده ” را شنیده ایم .
اما علت این رفتارهای غیرعقلانی ودشمن تراشی ها را تنها با ماهیت رژیم جمهودی اسلامی می توان توضیح داد. زن ستیزی با حکومت اسلامی زاده شده وتا بودن آن نیز ادامه خواهد یافت. علت آن نیز این است که جمهوری اسلامی حاکمیت دین اسلام است ودر یک حاکمیت دینی زنان نه تنها به برابری با مردان دست نخواهند یافت بلکه هرروز بیش از پیش شاهد گسترش اقدامات زن ستیزانه خواهیم بود مخصوصا که قدرت بلامنازع دردست انتظاریون باشد.
۲۴ آبان ماه ۱۳۸۹