ما در هند شاهد جنایت بشری هستیم
آرونداتی روی
توضیح مترجم: هند بهعنوان دومینکشور پرجمعیت جهان که نزدیک به 20 درصد جمعیتجهان را درخود دارد، بهعنوان"بزرگترینآزمایشگاهنئولیبرالیسم"معروف است. تنها جایی است که حامیان نئولیبرالیسم ازموفقیتهای آن داد سخن میدهند. در مقالهای که پیشروی شماست، ارونداتی روی نویسنده و فعالاجتماعی معروف هند تلاش کردهاست گوشههایی ازفاجعه دراین بهشت نئولیبرالیسم را بهتصویرکشد. واقعیتهایی که مرا در طول مدت ترجمه متن با تنش و تنفرنسبت بهاین جنایت آشکاردرگیرکرده وحتی روی خوابمن هم تاًثیرگذاشته بود. امیدوارم خوانندگان گرامی را در درک بخشی از فاجعه بشری در حاکمیت سرمایهداری و تجربه نئولیبرالیسم شریک کرده باشم. اگرچه باتوجه بهوضعیت ایران و دیگرکشورهای سرمایهداری میتوان دریافت که «آسمان هرکجای» سرمایهداری«همین رنگ است.»
بر گرفته از نشریه به پیش
ناراندرا مودی، نخست وزیر، درسال 2017، در جریان کارزار انتخاباتی درایالت اوتارپرادش که به صورت ویژهای قطبی شدهبود، حتی با تحریکات خود هرچهبیشتر درآتش جنگ دمید. او از تریبون عمومی، دولت ایالتی را – که در اختیار یک حزب مخالف بود- بااین ادعاکه به قبرستانهای مسلمان هانسبت بهمحلهای مردهسوزان هندوها هزینه بیشتری میپردازد، به جاکشی جامعه مسلمان متهم کرد. او باسخنان مسخره و مضحک خود، و با بهکاربردن جملاتی که پژواک تهدیدآمیزی داشت مردم را تحریک کرد. او گفت" اگر قبرستانی در روستایی ساخته میشود، باید محلی برای سوزاندن مردهها هم ساخته شود. او مردم را باتکرار "شامشان! شامشان!(محل سوزاندن مرده ها) هیپنوتیزم کرد، و مردم شیفته نیز با هیاهو آنراتکرار کردند.
شاید اکنون او خوشحال است که تصویرفراموش ناشدنی شعلههای برآمده از مراسم تدفین انبوه مردهها در زمینهای مرده سوزان هند به تیتر اول روزنامههای بینالمللی تبدیل شده است. و تمام قبرستانها و شامشانهای کشور او در راستای متقارن کردن مردمی که آنها را آباد میکنند به شایستگی و فراتر از ظرفیتشان کار میکنند.
واشنگتنپست اخیرا در سرمقاله خود در باره آشکار شدن فاجعه هند و دشواریهای ناشی از انتشار ویروس سریع الانتشار جدید در داخل مرزهای ملیهند با فصاحت پرسید"آیا هند، با جمعیت 1.3 میلیاردی میتواند قرنطینه شود؟" وخودبا صراحت پاسخ داد "نه به سادگی" . واین درحالیاست که امکان نداشت چنین پرسشی درست چند ماه قبل، درزمانی که ویروس کرونا در بریتانیا و اروپا درحال طغیان بود دقیقا به همین شیوه مطرح شود. اما ما درهند، با معلوم بودن سخنرانی نخست وزیرمان در فوروم اقصاد جهانی در ژانویه سال جاری دیگرحق رنجیدن نداریم.
مودی این سخنرانی را در زمانی ایراد کرد که مردم اروپا و امریکا از اوج موج دوم بیماری همهگیر رنج میبردند. اودرسخنرانی خودحتی کلمهای برای ابراز همدردی با مردم نگفت، (سخنان او) تنها خودستایی طولانی حسرتآمیز درباره زیر ساختهای هند وآمادگی برای(مقابله با) کووید بود. من سخنرانی اورا ضبط کردم چون میترسم وقتی که تاریخ از سوی رژیم حامی مودی نوشته میشود، همانطور که به زودی نوشته خواهد شد، ممکن است ناپدید شود، یا پیدا کردن آن دشوار شود. بخشهای حائزاهمیتی از آنسخنرانی بهاین شرح است:
"دوستان، من در اینزمان هراس انگیز پیام اعتماد، یقین و امید 1.3 میلیارد مردم هند را آوردهام... پیشبینی شده بود که هندمیتواند آلودهترین کشوربه کرونا در سراسر جهان باشد. گفته میشد که درهند میتواند سونامی ابتلای کرونا به وجودآید، برخی گفتند ممکن است 700 -800 میلیون نفر هندی آلوده شوند در عین حال برخی دیگرمیگفتند ممکن است دو میلیون هندی بمیرند."
" دوستان، ممکن است داوری درباره موفقیت هند (درمقایسه) با موفقیت کشور دیگری صلاح نباشد. کشوری که خانه 18 درصد از جمعیت جهان است، آن کشوربا کنترل کارایی کرونا بشریت را از یک بدبختی نجات داده است. "
مودیِ جادوگربا کنترل کارایی ویروس کرونا برای نجات بشریت قابل تعظیم است!؟ اما اکنون دیگردارد آشکار میشود که او ویروس را کنترل نکردهاست، آیا میتوانیم از اینکه بهعنوان رادیو اکتیو مدنظر قرار میگیریم؟ از اینکه مرزهای کشورهای دیگر بهروی ما بسته میشوند و پروازها لغومیگردند؟ از این که با ویروس خود و نخست وزیر خود، در امتداد تمام بیماریها، باضدعلم، نفرت و حماقتی که او، حزب او و نشان سیاستهای آن به نمایش میگذارد مشخص میشویم شکایتی بکنیم؟
در سال گذشته زمانیکه اولین موج کووید به هند آمد و بعد فرو نشست، دولت و مفسران حامی آن احساس پیروزی میکردند. شاخار گوپتا Shekhar Gupta سردبیر سایت خبری آنلاین پرینت توئیت کرد" هند در حال خوشگذرانی نیست، اما آبراههای ما با اجساد مسدود نشده اند، بیمارستانهای ما کمبود تخت ندارند، محلهای سوزاندن مردگان و قبرستانها خالی از هیزم یا فضا نیستند. آیا راستگو بودن خیلی خوب است؟ اگر موافق نیستید داده ها را بیاورید. مگر اینکه فکر کنید خدایید. " تصورات وخیالبافی، وبیاعتنایی را کنار بگذارید- آیا ما برای آن که به ما گفته شود اکثر بیماریهای همهگیر موج دومی دارند به خدا نیاز داریم؟
این یکمورد پیشبینی شده بود، اگر چه واگیری آن حتی دانشمندان و ویروس شناسان را شگفت زده کرد. خوب پس زیر ساخت ویروس کووید و "جنبش مردم" علیه ویروسی که مودی در سخنرانی خود دربارهی آن رجزخوانی کرد کجاست؟ تختهای بیمارستانی غیرقابل دسترسند. پزشکها و کارکنان پزشکی در نقطه گسست قرار دارند. دوستان با حکایتهایی در باره حیاتهایی بدون کارکنان و مردگانی بیش از زندهها زنگ میزنند. افراد در راهروهای بیمارستانها، درجادهها ودر خانههایشان میمیرند. محل سوزاندن مردگان در دهلی هیزم ندارند. سازمان جنگ اجازه ویژه ای برای برانداختن درختان شهر صادر کرده است. مردم بیچاره از هر چوبی که بتوانند پیدا کنند استفاده میکنند. پارکها و پارکینگها به محلهای سوزاندن مردگان تبیل شده اند. انگار که بشقاب پرندهای نامرئی در آسمانهای ما ایستاده است، که هوای خارج از ریههای ما را با قدرت میمکد. وهوایی هجوم میآورد که ما هرگز نمیشناختیم.
اکسیژن ارزجدیدی درمبادله کالای ناسالم جدید هند است. سیاستمدارهای ارشد، روزنامهنگارها، وکلا- نخبگان هند- در توئیتر در حال دفاع ازوجود تختهای بیمارستانی و سیلندرهای اکسیژن هستند. بازار سیاه خریدوفروش سیلندرها درحال گسترش است. به دست آوردن ماشینهای اشباع شده ازاکسیژن و دارو دشوار است.
برای چیزهای دیگر هم بازارهایی وجود دارد. درکف انتهایی بازار آزاد، دادن رشوه برای آخرین نگاه پنهانی بهعزیز خود، که در مرده شوی خانه یکبیمارستان بسته بندی و انباشته شده است. نرخ اضافی برای کشیشی که برای گفتن آخرین دعاها موافقت میکند. سازمانهای مشاوره پزشکی انلاین که درآن خانوادههای سرگشته ونا امید از سوی دکترهای ظالم سرکیسه میشوند. وسرانجام، شماباید زمین و خانه خود را بفروشید وتا آخرین روپیه را برای درمان در یک بیمارستان خصوصی مصرف کنید. خود سپرده (بیمارستان) به تنهایی، قبل از آن که با پذیرش شما موافقت کنند، میتواند خانواده شما را چند نسل بهعقب برگرداند.
هیچ یک از اینها عمق کامل ومحدوده آسیب، هرج ومرج، و در راس همه، هتک حیثیت و آبرویی که مردم درمعرض آن هستند را نشان نمیدهد. آنچه برای دوست جوان من "تی" رخ داد تنها یک ازصدها یا هزارها نمونه حکایت مشابه، تنها در دهلی است. تی که دردههی بیست زندگی خود است، همراه والدینش در آپارتمان کوچک آنها در قاضیآباد درحومه دهلی زنگی میکند. تست کووید هر سه نفرشان مثبت بود. مادراوبهشدت بیمار بود. او آدم خوش شانسی بود که هنوز روزبه پایان نرسیده توانست یکتخت بیمارستانی برای مادرش پیداکند. پدر او، دچارافسردگی دو قطبی تشخیص داده شده بود، این بیماری دراو به خشونت تبدیل شده ودرنتیجه به خودش آسیب میرساند. او درعین حال دچار بیخوابی شده بود. خودش را کثیف میکرد. دکترروانپزشک او به صورت آنلاین برای کمک به او تلاش میکرد، اگرچه او(روانپزشک) هم گاه گاهی دچار وقفه میشد زیرا به تازگی شوهر او هم در اثر کووید جان خود را ازدست داده بود. اوبه تی گفته بود لازم است پدرت بستری شود، اما چون کووید او مثبت بود شانسی برای بستری شدن نداشت. از این رو تی شبهای پیاپی بیدار ماند، پدر خود را آرام کرد، اوراحمام برد و تمیز کرد. هربار که من با او صحبت میکردم احساس میکردم این پدرِ خود من است که دچار تنگی نفس میشود. سرانجام پیغام رسید:" پدر مرد!" پدراو از کووید نمرد، بلکه از فشار خون بالای ناشی از تحریک روانی احساس بی پناهی مطلق درگذشت.
· اوبا جسدِپدر چه باید میکرد؟ من ناامیدانه به هرکسی که میشناختم تلفن کردم. در بین کسانی که پاسخ دادند انیربان باتاچاریا Anirban Bhattacharya بود، که باهارش ماندرHarsh Mander فعال اجتماعی معروف کار میکند. خودِ باتاچاریا هم در معرض رفتن به دادگاه بهاتهام اعتراضی است که در سال 2016 به سازمان دهی آن در اردوی دانشگاهیش کمک کرد. هارش ماندرهم،که سال گذشته به یکمورد کشنده کوویدمبتلا شده بود و هنوز کاملا بهبود نیافته است، پس از بسیج مردم علیه ثبت نام ملی شهروندان(NRC) و تصویب اصلاحیه لایحه شهروندی(CAA) در دسامبر 2019، که هر دو آنها به صورت آشکاری تبعیض علیه مسلمانها است به دستگیری و تعطیلی پرورشگاهی که اداره میکند تهدید شده است. ماندر و باتاچاریا در میان شهروندان بسیاری قرار دارند که در غیاب تمام اشکال مدیریت، خط تلفن واکنش اضطراری برقرار و مدام در حال سازمان دادن آمبولانسهای کهنه و هماهنگ کردن مراسمهای ختم و حمل و نقل اجساد مرده هستند. کاملا واضح است که شرایط برای این داوطلبها، که چنین کارهایی را انجام میدهند به هیچوجه امن نیست. در این موج بیماری همهگیر، بیشتر جوانها هسند که درگیر میشوند، که واحدهای مراقبت شدید را پر میکنند. وقتی که افراد جوان میمیرند، آن وقت افراد سالخورده بیشتری در بین ما اراده برای ادامهزندگی را از دست می دهند. سرانجام پدر تی سوزانده شد.اما خودِ تی و مادرش درحال بهبودی هستند.
اوضاع در نهایت آرام خواهد شد. البته، آرام خواهد گرفت. اما نمی دانیم چه کسی از میان ما برای دیدن آن روز زنده خواهد ماند. ثروتمندان راحت تر نفس خواهند کشید. فقرا نخواهند توانست. تاکنون، دربین بیماری و مرگ ، ردپایی از دموکراسی وجود دارد. ثروتمندان هم دچار بیداد بوده اند. بیمارستانها درخواست اکسیژن دارند. برخیها برنامه تامین اکسیژن خود را آغازکرده اند. بحران اکسیژن به نبرد شدید بدمنظری بین ایالتها منجر شده است، و حزبهای سیاسی برای منحرف ودور کردن سرزنش از خود تلاش میکنند.
در شب 22 آوریل(2021)، 25 بیمار کرونایی بدخیم، در اثر کمبود شدید اکسیژن، در سیرگانگ رام Sir Ganga Ram ، برزگترین بیمارستان خصوصی دهلی مردند. این بیمارستان پیام های امداد رسانی نا امیدانه بسیاری را برای پرکردن انبار اکسیژن خود منتشرکرد. یک روز بعد، مدیرکل بیمارستان اقدام به روشن کردن موضوع کرد و از جمله گفت:" نمیتوانیم بگوییم که آنها به خاطرفقدان موجودی اکسیژن مردند." در 24 آوریل، دریک بیمارستان بزرگ دیگر دهلی، جیپور گلدن Jaipur Golden به دلیل تمام شدن اندوخته اکسیژن، 20 بیماردیگرمردند. در همان روز، در دادگاه عالی دهلی، توشار متا، Tushar Mehta دادیار هند، درحال سخنرانی برای دولت هند گفت: " بیایید تلاش کنیم و بچه نقنقو نباشیم... به ما اطمینان داده شده است که تا کنون هیچکسی درکشور بدون اکسیژن رها نشده است."
اجی موهان بیشت Ajay Mohan Bisht ، وزیر مختار راهب اوتارپرادش که به نام یوگی ادیتیانات Yogi Adityanath معروف است اعلام کرده است که هیچ کمبود اکسیژنی در هیچ بیمارستانی در ایالت او وجود ندارد ونیزاعلام کرده است که شایعه سازها طبق لایحه امنیت ملی بدون کفالت دستگیر و دارایی آنها مصادره خواهد شد.
البته بیان چنین سخنانی از سوی یوگی ادیتیانات اصلا تازگی ندارد. صادق کاپان Siddique Kappan ، روزنامهنگار مسلمان کرالایی، از زمانی که همراه با دونفر دیگر برای تهیه گزارش تجاوز جمعی ومرگ یک دختر دالیت در بخش هاتراس به اوتار پرادش سفر کردند ماههاست که زندانی شده است، و اکنون به شدت بیمار ونتیجه آزمایش کووید او مثبت بودهاست. همسراو در یک دادخواست مایوسانه خطاب بهدیوانعالی هند میگوید همسراودر بیمارستان دانشگاهی در ماتورا "مانند یک حیوان" به تخت بیمارستان زنجیر شده است. (دادگاهعالی اکنون به دولت اوتارپرادش دستورداده است او را به بیمارستانی در دهلی منتقل کنند.) از این رو اگر شما در اوتارپرادش زندگی میکنید، به نظر میرسد پیام این رفتاراین باشد، لطفا به خودت رحم کن وبیهیچ شکایتی بمیر.
تهدید کسانی که شکایت میکنند منحصر به اوتارپرادش نیست.سخنگوی سازمانملیگرای فاشیست هندو راشتریا سوایمسواک سنگ(RSS) – که مودی و تعدادی از وزیرها عضو آنهستند، و سازمانی که نیروی شبهنظامی(میلشیا) خود را هم دارد- هشدار داده است که «نیروهای ضد هند» نباید از بحران برای شعله ور کردن "سیاه نمایی" و"بدگمانی" استفاده کنند و درخواست کردهاست که رسانهها به ایجاد"فضایی مثبت" کمک کنند. توئیترهم با غیرفعال کردن حسابهای منتقد دولت به آنها کمک کرده است.
ما کجا میتوانیم دنبال آرامش ؟ دنبال علم باشیم ؟ آیا میتوانیم به تعداد اعتمادکنیم؟ چند نفر مرده اند؟ چند نفر بهبود یافتهاند؟ چند نفر مبتلا شده اند؟ اوج همهگیری کی بود؟ در 27 آوریل گزارش حاکی از 323.144مورد ابتلای جدید، و2771نفر فوت بود. دقت تا حدودی اطمینان بخش است. مگرآنکه-چگونه میتوانیم دقت آنرا دریابیم؟ گرفتن تستها دشواراست، حتی در دهلی. تعداد مراسم ترحیم پروتکل کووید از قبرستانها و محلهای سوزاندن مردگان در شهرکهای کوچک و شهرها حاکی است که آمارمرگومیرواقعی 30 برابر بیشتراز آمار رسمی است. دکترهایی که خارج از مناطق پایتخت کار میکنند میتوانند بگویند اوضاع چگونه است. اگر دهلی درحال گسیختگی است، آیا میتوانیم آنچه را در روستاهای بیهار، اوتارپرادش،در مادیاپرادش رخ میدهد تصور کنیم؟ جایی که ده ها میلیون کارگر شهرها ویروس را با خود حمل میکنند، آزرده از خاطره تعطیلی سراسری سال 2020 مودی، به خانههایشان فرار میکنند. (آن تعطیلی) سختترین محدودیت در جهان بود، که تنها درطی 4 ساعت اعلام شد. قرنطینه کارگران مهاجررا بدون هیچکاری بدون پول برای پرداخت اجاره، بدون غذاو بدون حمل و نقل در شهرها سرگردان رها کرد. بعضیها مجبوربودند صد کیومتر پیاده بروند.
صدها نفر ازآنها، مایلها دورتراز خانههایشان در دهکده های دور افتاده جانشان را در راه از دست دادند. این بار اگرچه تعطیلی سراسری وجود ندارد، اما کارگران در حالی که حمل و نقل هنوز قابل دسترس است، در حالی که قطارها و اتوبوسها کار میکنند رها شده اند. آنها رها شده اند چون میدانند اگر چه موتور اقتصاد اینکشور بزرگ را به حرکت در می آورند، اما وقتی بحرانی فرا میرسد، در چشمان ایندولت، بهسادگی اصلا وجود ندارند. مهاجرت جمعی سال جاری به انواع مختلفی از هرج و مرج منجر شده است: هیچ محل قرنطینه ای برای آن ها وجود ندارد تا قبل از رسیدن به خانههایشان در روستا در آنجا اقامت کنند. حتی تظاهر اندکی هم به تلاش برای درامان داشتن حومه شهر از ویروس شهر وجود ندارد.
اینها روستاهایی هستند که مردم به راحتی از بیماریهایی مانند اسهال وسل میمیرند. آیا آنها چگونه ازعهده کووید بر میآیند؟ آیا تستهای کووید برای آن ها قابل دسترسی است؟ آیا بیمارستانی درآنجا وجود دارد؟ آیا اکسیژن هست؟ فراتر ازآن آیاآن جا عشق وجود دارد؟ عشق را فراموش کن، آیا حتی در آن جا نگرانی وجود دارد؟ نه، وجود ندارد. چون در آن جا تنها سوراخی به شکل قلب وجود دارد که انباشته از خونسردی بیقیدانه است که باید قلب افکارعمومی هند باشد.
امروز صبح، 28 آوریل، خبر رسید که رفیق ما پرابهوب های Prabhubhaiمرده است. او قبل از مرگ، علائم کلاسیک کووید را نشان داد. اما این مرگ در شمارش رسمی کووید ثبت نخواهد شد چون او در خانه بدون آزمایش یا درمان مرد. پرابهوب های رزمنده استوار جنبش ضد سد در دره نارمادا بود. من بارها درکوادیا Kevadia در خانه او بودهام، که دههها قبل اولین گروه از افراد بومیان قبیله از زمینهایشان بیرون انداخته شده بودند تا برای کلنی سد سازان و افسران خانه بسازند. خانوادههای آواره شده مانند خانواده پرابهوبهای، فقیرشده، بیسامان ، متجاوز روی زمینی که زمانی مال آنها بود هنوز در حاشیه آن کلنی باقی مانده اند.
در کوادیا هیچ بیمارستانی وجود ندارد. در آن جا تنها مجسمه اتحاد وجود دارد که شبیه رزمنده آزادی و اولین معاون نخست وزیر هند، سردار واللاهابی پاتل Vallabhbhai Patel ساخته شد که بعدها سد هم به نام او نامیده شد. این مجسمه با 182 متر ارتفاع بلندترین مجسمه در جهان است و 422 میلیون دلار امریکا هزینه داشته است. آسانسورهای پرسرعت در داخل مجسمه گردشگران را بالا می برد تا سدنارمادا را ازتراز سینه سردار پاتل تماشا کنند. البته، شما نمیتوانید تمدن رودخانه دره را ببینید که نابود شد، ودر اعماق مخزن آب عظیم فرو رفت ، یا حکایتهای مردمی را که یکی از زیباترین مبارزات عمیق جهان را که تاکنون شناخته شده است – نه تنها علیه آن یک سد، بلکه علیه ایدههای پذیرفته شده آنچه تمدن، شادی و ترقی را می سازد به راه انداختند، بشنوید. مجسمه وپروژه ساخت آن ابتکارمودی بود. او در اکتبر سال 2018 آن را افتتاح کرد.
دوستی که درباره مرگ پرابهوبهای خبر داد سالها بهعنوان فعال ضد سد در دره نارمادا گذرانده است. او نوشت:" دستهایم در حین نوشتن این پیام میلرزند. وضعیت کووید در حوالی کلنی کوادیا ترسناک است."
تعداد دقیقی که نمودار های کووید هند نمایش میدهند مانند دیواری است که در احمد آباد برای پنهان کردن محلات پرجمعیتی ساخته شد که امکان داشت ماشین دونالد ترامپ در مسیرش به مراسم "معبد ناماست " که مودی در فوریه 2020 از او پذیرایی کرد از آن جا بگذرد. اگرچه آن تعداد ترسناک هستند،امابه هرحال تصویری از "هند مهم است" به شما ارائه می کنند، اما قطعا نه تصویری از آن چه که هند است. در هند آن چنان که هست، انتظار می رود مردم به عنوان هندوها رای دهند، اما به عنوان(موجودی) یک بار مصرف میمیرند. " بیایید تلاش کنیم و بچه نقنقو نباشیم."
سعی کنید به این واقعیت که امکان کمبود وحشتناک اکسیژن بسیار قبل از آوریل 2021، و دوباره درماه نوامبر از سوی کمیتهی تشکیلشده از سوی خوددولت مطرح شده بود توجهی نکنید. سعیکنید از اینکه چرا حتی بزرگترین بیمارستانهای دهلی کارخانه اختصاصیتولید اکسیژن خودرا ندارند تعجبنکنید. سعی کنید تعجب نکنید که چرا صندوق مراقبت نخستوزیر- سازمان غیرشفافی که اخیرا جایگزین صندوق رفاه ملی عمومی نخستوزیر شد، و صندوقی که از پولعمومی و زیرساختهای دولت استفاده میکند اما مانند یک تراست خصوصی با کمترین پاسخگویی عمومی عمل میکند- بهناگهان بهآدرس بحراناکسیژن نقل مکان کرد. آیا اکنون مودی میخواهد در تامین هوایما شریک شود؟
"بیایید تلاش کنیم و بچه نقنقونباشیم."
درک کنید که موضوعهای مهمتر وحادتری برای دولتمودی وجود داشته و دارند که باید به آنها بپردازد. نابود کردن آخرین بقایای دموکراسی، تحت تعقیب قرار دادن اقلیتهای غیرهندو، و تحکیم نهادهای ملت هندو برای فهرستی بیرحمانه. مجتمعهای زندان بزرگی وجود دارند، مثلا، زندانی که باید با فوریت در آسام برای دومیلیون نفری ساخته شود که نسلها در آنجا زندگی کرده اند و به ناگهان شهروندی آنها سلب شده است.(در اینرابطه، دادگاهعالی مستقل ما بهشدت سقوط کرد و طرف دولت را گرفت.) صدها دانشجو و فعالهای جوان شهروند مسلمان وجود دارند که مورد بازپرسی قرارگرفته و زندانی شده اند، که در همان ابتدا در برنامه مسلمانستیزی که در ماه مارس گذشته در شمال شرقی دهلی علیه جامعه آنها انجام شد محکوم شدند. اگر شمادر هند مسلمان هستید، جنایتیاست که باید بهعقوبت آن کشته شوید. افراد شما تاوان آن را خواهند پرداخت. مراسم افتتاح معبد رام جدید در آیودیا بود، که به جای مسجدی ساخته شده است که از سوی وندالهای هندو زیر نظر سیاست مدار های ارشد حزبباهاراتا ناجایا با خاک یکسان شد. ( در اینرابطه، داگاهعالی مستقل ما به سمت دولت و مدارا با سمت وندالها سقوط کرد.) لایحههای مزارع مناقشه برانگیز هم وجود داشتند که باید شرکتیکردن کشاورزی را تصویب میکردند. هزاران هزار کشاورز وجود داشتند که وقتی برای اعتراض به خیابانها آمدند باید کتک زده میشدند و به گاز اشک آور بسته میشدند.
بعد برنامه های مولتی- مولتی- مولتی میلیارد دلاری برای یکزمین جدیدجایگزین برای محو عظمت مرکز امپراطوری دهلی وجود دارد که باید بی درنگ بهآن پرداخت. گذشته ازهمه، دولتهندوی جدید هند چگونه میتواند درساختمانهای قدیمی اقامت گزیند؟ درحالی که دهلی بلا زده از بیماری همهگیر تعطیل است، اعلام شد که کارساختمان در پروژه "سنترال ویستا"، به عنوان خدمتی حیاتی آغاز شده است. کارگران به آنجا منتقل میشوند. شاید آنها بتوانند برنامهها را با افزودن یک محل سوزاندن مرده ها تغییر دهند.
البته سازماندهی کمبه ملا Kumbh Mela هم بود، بهطوری که میلیونها زائر هندو بتوانند در شهر کوچکی گرد همآیند و در گنگ حمام بگیرند و بهمحض بازگشت مبارک و پاک به خانههایشان ویروس را به صورت منصفانه ای در سراسر کشور پخش کنند. این کمبه در جریان است، اگرچه مودی با ملایمت پیشنها کرده است که باید ایده ای برای شنای مقدس در گنگ باشد تا به یک «نماد» تبدیل شود- معنی آنهرچه که میخواهد باشد. ( برخلاف آنچه سالگذشته برای کسانی روی داد که در کنفرانس سازمان اسلامی «تبلیغ جماعت» شرکت کردند، رسانهها علیه آنها کارزار بهراه نیانداختند و آنها "جهادیستهای کرونا" نخواندند یا آنها به ارتکاب جنایت علیه بشریت متهم نکردند). تعداد چند هزار رانده شده روهنگیایی هم بودند که باید با فوریت به رژِیم نسل کش در میانمار، جاییکه- در میانهی کودتا- از آن فرار کرده بودند بازگردانده میشدند. ( یکبار دیگر، زمانی که داگاهعالی مستقل ما در اینرابطه دادخواستی دریافت کرد، با نظر دولت موافقت کرد.) همانطور که میتوانید بگویید، سرآن شلوغ، شلوغ ، شلوغ بود.
ورا و در راس همهی این فعالیت فوری، انتخاباتی وجود دارد که باید در ایالتبنگالغربی برنده شود. اینامر مستلزم وزیر کشورما، آمیتشاه، آدم مودی بود، که کم و بیش وظایف کابینهاش را رهاکند و همه توجهش را ماهها روی بنگال متمرکزکند، تا تبلیغات کشندهی حزبش را منتشرکند، تاانسان را علیه انسان درهر شهر و روستای کوچکی بهرقابت وادارد. از لحاظ جغرافیایی، بنگالغربی ایالت کوچکی است. انتخابات میتوانست در عرض یکروزانجام شود، و درگذشته چنین برگذارشده بود. اما ازآنجایی که آنسرزمین جدیدی برای حزب باهاراتا ناجایا است، حزب برای انتقال کادرهای خود، که بسیاری از آنها اهل بنگال نیستند، برای سرکشی به رای گیری از حوزه انتخابی به حوزه انتخابی به زمان نیاز داشت. برنامه انتخابات درهشتمرحله زمانبندی شده بود، بیشاز یکماه ادامه داشت و در 29 آوریل (2021)خاتمه مییافت. با افزایش شمار مبتلایان کرونا، حزبهای سیاسی دیگر ازکمیسیون انتخابات تجدیدنظر درجدولزمانی انتخابات را درخواست کردند. کمیسیون نپذیرفت و به طرفداری از بی جی پی غش کرد، و کارزار انتخابات ادامه یافت. چه کسی ویدیوهای ستاره کارزارگرحزب باهاراتا جاناتا، خود نخست وزیررا، که پیروزمندانه و بدون ماسک، درحال سخنرانی به جمعیت بدون ماسک، به خاطر بیرون آمدن درتعداد بی سابقه از مردم تشکرمیکند ندیده است ؟ در روز 17 آوریل بود که تعداد رسمی مبتلایان روزانه موشک وار به سمت 200.000 نفر بالا میرفت.
اکنون، باخاتمه رایگیری، بنگال، همراه با موجسوم جهش کرونا معروف به نوع بنگالی آماده حرکت به سوی تبدیلشدن به پاتیل جدید کرونا است. روزنامهها گزارش میدهند که تست یکیازهر دو نفری که درکلکته پایتخت ایالت، برای کوویدآزمایش شده مثبت است. بی جی پی اعلام کرده است که اگر دربنگال پیروزشود، بهمردم اطمینان خواهدداد که واکسن مجانی دریافت کنند. و اگر برنده نشود؟
«بیایید تلاش کنیم و کودک نقنقونباشیم.»
بگذریم، از واکسن چه خبر؟ آیا قطعا واکسن ها مارا نجات خواهند داد؟ آیا هند موتورخانه واکسن نیست؟ در حقیقت، دولت هند به تمامی وابسته به دو تولیدکننده است، موسسه سِرُم هند و باهارات بیو تک. هر دو اجازه یافته اند دوتا از گرانترین واکسنهای دنیا را، برای فقیرترین مردم جهان تولید کنند. آنها اینهفته اعلام کردند که به بیمارستانهای خصوصی واکسن را بهقیمتی اندکی بالاتر، و به دولتهای ایالتی به قیمتی قدری پایین ترخواهند فروخت. محاسبات پشت پرده نشان میدهد که شرکت های واکسن سازی احتمالا در حال زمینهچینی ایجاد سودهای شگفت انگیزی برایخود هستند.
در حاکمیت دولتمودی، اقتصاد هند پوسیده است، و صدهامیلیون نفر که ازقبل در شرایط نا پایداری زندگی میکردند به فقر مطلق رانده شده اند. اکنون تعداد عظیمی برای زنده ماندن وابسته به دریافتی ناچیز از قانون ضمانت ملی اشتغال روستایی هستند، که در سال 2005 ، زمانی که حزب کنگره در قدرت بود تشکیل شده است. انتظار آن که خانوادههای در آستانهگرسنگی بیشتر درآمدماهانه خودرا برای واکسینه شدنشان خواهند پرداخت غیرممکن است. در بریتانیا، واکسن رایگان و حق بنیادی است. کسانی که برای واکسینه شدن خارج از نوبت تلاش کنند ممکن است تحت تعقیب قرار گیرند. اما در هند، بهنظر میرسد اساسیترین انگیزهی کارزار واکسینه کردن سودشرکتی باشد.
زمانیکه این فاجعهحماسی در کانالهای تلویزیونی هندی همراستا با مودی نمایش داده شود، توجه خواهید کرد که همه آنها چگونه با لحن آموزگارانهای صحبت میکنند. آنها بارها و بارها می گویند"سیستم" فروپاشیده است. ویروس "سیستم" بهداشت هند را درهم شکسته است.
سیستم سقوط نکرده است. "سیستم" به طورعریانی موجوداست. دولت- اینیکی، و نیز دولتکنگره که قبل ازآن حاکم بود- عمدا زیر ساختهای اندکی را که وجود داشت از کار انداخند. اینهمان چیزی است که وقتی یک بیماری همهگیر به کشوری با سیستم تقریبا ناموجود بهداشت عمومی ضربه میزند رخ میدهد. هند حدود 1.25 درصد از تولید ناخالص ملی خود راروی بهداشت هزینه میکند، بسیار پایینتر از اکثر کشورهای جهان، حتی پایینتر از فقیرترین کشورها. حتی باید فکرکرد این آماربادکرده باشد، چون چیزهایی که مهم هستند به سختی توصیف کننده لغزانده شدن بهداشت بهداخل وضع هستند. از این رو برآورد میشود آمار واقعی حدود 0.34 درصد (تولیدناخالص ملی)باشد. تراژدی آن است که یکپژوهش لانست در سال 2016 نشان میدهد که اکنون در این کشور فقیرِ آسیب دیده، در مناطق شهری 78 درصد و در مناطق روستایی 71 درصد بهداشت از سوی بخش خصوصی اداره میشود. منابعی که در بخش دولتی باقیمانده اند به صورت سامانمندی با واسطه فرماندارانفاسد و شاعلانپزشکی، مراجعانفاسد و راکتهای بیمه بهسمت بخشخصوصی کشانده میشوند.
بهداشت یک حق بنیادی است. بخشخصوصی بهمردم گرسنه، بیمار و درحال مرگ که پولی ندارند خدمت نخواهد کرد. این خصوصیسازی عظیم بهداشت هند یک جنایت است.
سیستم سرنگون نشده است. دولت شکست خورده است. شاید«شکست» کلمه نادرستی است، چون آنچه را شاهدیم اهمال جنایتکارانه نیست، بلکه جنایت آشکارعلیه بشریت است. ویروس شناسها پیش بینی میکنند که تعداد موردهای ابتلا در هند به صورت غیرمنتظره ای تا بیش از 500.000 نفر در روز بالا خواهد رفت. آنها مرگ چندینصد هزار نفر، شایدهم بیشتررا در ماههای آینده پیشبینی میکنند. بسیاری از دوستان و من توافق کردهایم هر روز تنها برای اعلامحضور خود زنگ بزنیم، مانند حضور و غیاب در کلاسهای مدرسه. ما با کسانی که دوست داریم با اشک وهراس صحبت میکنیم . نمیدانیم که آیا بازهم یکدیگر را خواهیم دید. مینویسیم، کار میکنیم، امانمی دانیم برای پایان دادن به آنچه آغاز کرده ایم زنده خواهیم ماند. نمیدانیم چه وحشت و تحقیری در انتظارماست. ضربهی همهی اینها. این چیزی است که ما را میشکند.
هشتگ # مودی باید استعفا دهد در رسانههایاجتماعی درحال تبلیغ است. برخی از کارتونها و تمثیلها مودی را باانبوهی از جمجمهها، که اندکی از آن از پشتپرده ریش اوآشکار است نشان میدهد. مودی، مسیحی که درحال سخنرانی در راهپیمایی عمومی جنازههااست. مودی و آمیتشاه درقامت کرکس، افق را برای جنازهها میکاوند تا ازآن خرمن رای را بهدست آورند. اما اینتنها یکبخش از حکایت است. بخش دیگر مردی است بدون احساس، مردی با چشمان تهی و خنده ای بی روح ، که مانند بسیاری از ستمگران گذشته، میتواند احساسات سودایی را در دیگران بیدارکند. آسیب شناسی او واگیردار است. و این همانچیزی است که او را جدا میکند. در هند شمالی، که خانهی بزرگترین پایگاه رای اوست، و با کسب تعداد خالص آن رای ، مایل است سرنوشتسیاسی کشوررا تعیین کند، دردی که او تحمیل میکند ظاهرا به لذت ویژهای تبدیل میشود.
فردریک داگلاس به درستی گفتهاست:" محدودیتهای ستمگران با تحمل کسانی که آنها سرکوب میکنند تعیین میشود." ما در هند چقدربه ظرفیت تحمل خود مباهات میکنیم. چقدر زیبا خود را آموزش داده ایم تا عبادت کنیم، به داخل خودمان برگردیم، غضب خود را دفع کنیم و ناتوانی خود را برای مساوات گرا بودن توجیه کنیم. چقدر با فروتنی تحقیر خودرا در آعوش میگیریم.
مودی از زمانیکه کارسیاسی خود را به عنوان وزیرمختار گجرات در سال 2001 آغاز کرد، و پس از آن چیزی که به قتلعام 2002 گجرات معروف شد، جایگاه خود را برای آینده تضمین کرد. در یک دوره چند روزه، جماعتمتعصبهندو، با دقت و گاهی باکمک فعالانه پلیسگجرات به «انتقام» حمله و آتشزدن نفرتانگیز ترنی دست زدند که در آن بیش از 50 زائر هندو زنده زنده سوخته بودند، آنهاهزاران مسلمان راکشتند، مورد تجاوز قرار داند و زنده در آتش سوزاندند. زمانی که خشونت فروکش کرد، مودی که تا آن زمان از سوی حزب خود تنها به عنوان وزیر مختار منصوب شده بود، خواهان انتخابات زودرس شد. کارزار انتخاباتی که درآن او بهعنوان سلطانقلبهندوها تصویر شد پیروزی گستردهای کسب کرد. مودی پساز آن هیچ انتخاباتی را نباخته است.
· گجرات ومتعاقب آن ازچندنفراز مرتکبان آن قتلعام ها، توسط آشیش ختان روزنامهنگارفیلمبرداری شد، که آنها درباره اینکه چگونه مردم را تا حد مرگ کتک زدند، چگونه شکمهای زنانحامله را شکافتند وسر نوزادان را باسنگ متلاشی کردند توضیح میدادند. آنها گفتند تنها آنچه را که باید انجام می دادند انجام دادند، چون مودی وزیرمختارشان بود. آن نوارها از تلویزیونملی پخش شد. در حالیکه مودی روی صندلی قدرت باقی ماند، ختان که نوارهای او تسلیم دادگاه شده بود و بهصورت جدلی مورد بارزپرسی قرار گرفته بود، در موقعیت بسیاری به عنوان شاهد ظاهرشد. در طیزمان، برخی از قاتلها دستگیر و زندانی شدند، اما بسیاری از آنها بخشیده شدند. ختان در کتاب تازهی خود تحت عنوان سرپوشیده: سفر من به داخل تاریکی هیندیتوابا جزئیات توضیح میدهد که چگونه درزمان تصدی مودی بهعنوان وزیرمختار، پلیسگجرات، قضات، وکلا، ظابطین قضایی و کمیتهی تحقیق، همگی تبانی کردند تا با شاهدان پنهانی مذاکره کنند، شاهدان را بترسانند و دادرسها راانتقال دهند.
باوجود اطلاع ازهمه اینها، بسیاری از بهاصطلاح روشنفکران مردمی هند، مدیرانعامل شرکتهای بزرگ آن و مراکز رسانهای که مالک آن هستند، بهشدت برای هموارکردن راه نخست وزیر شدن مودی تلاش کردند. آنها کسانی از مارا که بر انتقاد خود پافشاری کردیم مورد توهین قرار دادند و خفه کردند. شعار آنها «حرکت کن» بود. حتی امروز، آنها کلمات تند خود درباره مودی را با ستایش از مهارتهای سخنرانی او و«کارسخت» او تعدیل میکنند. بدگویی و اهانت قلدرانه آنها به سیاستمدارهای حزبهای مخالف بسیارگوش خراش است. آنها تمسخر ویژه خود برای رائول گاندی حزب کنگره، تنها سیاستمداری که بیوقفه در باره آمدن بحران کووید هشدار داد و به تکرار از دولت خواست تا خود را برای انجام آنچه در توان دارد آماده کند کنار نگذاشته اند. یاری کردن به حزبحاکم در کارزار آن برای نابود کردن تمام حزبهای مخالف به تبانی برای نابودی دموکراسی منجر میشود.
از اینرو ما اکنون اینجاییم، در جهنمِ ساختهی جمعی آنها، بدون هیچنهاد ضروری مستقلی برای عملکرد یکدموکراسی در معرضخطر وپوک شده، و ویروسی که از کنترل خارج است.
ماشین بحرانآفرینی که ما آنرا دولتخود مینامیم ازنجاتدادن ما ازشَراینمصیبت عاجزاست. بهویژه اینکه در ایندولت فقط یکمرد تمام تصمیمها را میگیرد،و آنمرد هم خطرناکاست- و هم نهخیلی باهوش. اینویروس مشکلیجهانی است. برایبرخورد، و تصمیمگیری درباره آن، حداقل درباره کنترل ومدیریت بیماریهمهگیر، نیازمند تسلیمشدن بهدستان نوعی نهادمستقلی خواهیم شد که اعضاحزبحاکم، اعضااپوزیسیون، و کارشناسانبهداشت و سیاستعمومی را دربرمیگیرد.
در رابطه با مودی آیا دستکشیدن از جرائم پیشنهادی شما قابلاجرااست؟ شاید او بتواند تنها از آنها فاصله بگیرد- فاصله از تمام کاردشوارخود.
بوئینگ 777 ،564میلیون دلاری، یگانههواپیمایهند، معتاد بهسفر VVIP( شخصبسیاربسیارمهم) کهاکنون مدتزیادی است بیکار نشسته است- عملا برایاو- موجوداست. او ومردان او تنها باید بروند. بقیهی ما، همهی توان خود را برای پاک کردن آلودگی آنها بهکار خواهیم برد.
نه، هند نباید منزوی شود. ما بهکمک نیازداریم.