پلاتفرم دمکراتیک زنان مبارز و آزادیخواە:
قتل عام دختران دبستانی در افغانستان بدست فاشیستهای اسلامی، را قویا محکوم می کنیم!
چند روز پیش خبر انفجار مدرسه ایی دخترانه در غرب کابل افغانستان در سر تیتر خبرها قرار گرفت. در این فاجعه ضد بشری دست کم ۵۵نفر کشته و ۱۵۰نفر زخمی شدند.در صحنه های دلخراش این تراژدی توجه بسیاری از فعالین جنبش زنان ، نیروهای آزادیخواه و مترقی، و هر انسان آزاده ایی که قلبش برای آزادی و رهایی بشریت از این بربریت می تپد را جلب نمود.
این اولین بار نیست که فاجعه ایی به این هولناکی در افغانستان اتفاق می افتد. از زمانیکه امپریالیسم آمریکا نیروهای خود را در افغانستان پیاده نمود و با جنگ طلبی در این کشور سعی نمود به اهداف شوم خود، که همانا چپاول منابع طبیعی، استثمار کار ارزان، تامین بازار برای کالاهای تولیدی و تسلیحاتی¬شان می باشد دست یابند، این جنگهای تحمیلی اولین قربانیان خود را از میان زنان و کودکان می گیرد. این زنان تا به امروز همیشه قربانی دست نیروهای بنیادگرایان اسلامی هستند که بوسیله امپریالیستها پرورده شده و تغذیه میشوند. آمریکا زمانی به نام دمکراسی و مدافع دروغین حقوق زنان به افغانستان لشکر کشی نمود، در حالیکه نیروهای نظامی آمریکایی یک پایه اصلی تجاوز و اذیت و آزار جنسی به زنان افغانستان بودند، در کنار آن هم به تقویت نیروهای واپسگرا و ضد زن دست نشانده خودهمچون القاعده و طالبان پرداختند. از زمان جنگ افغانستان تا کنون هزاران غیر نظامی کشته شده اند و در این میان زنان بالاترین آسیب را از این عوارض جنگ، و عملکرد نیروهای ارتجاع محل را متحمل شده اند. زنان از تمام فعالیتهای اجتماعی، تحصیلی، شغلی محروم اند و نه تنها زندگی برده واری در خانواده ها تحت سلطه خانواده و همسر دارند، در بیرون هم مدام با خطر سنگسار، کشته شدن روبرواند. نیمی از جمعیت این جامعه بشری از امنیت جانی برخوردار نیست، و بمعنای واقعی در زندانی که توحش و بربریت اسلامی آن را پاسداری می نماید بسر میبرند. طیمذاکرات دو ساله ایی که آمریکا با جنایتکاران طالبان تحت توافقنامه دوحه انجام داد و در این رابطه حدود چهار تا پنج هزار نفر از نیروهای آدمکش طالبان از زندان آزاد شدند و به جامعه رها شدند،سبب فعال شدن این فاشیستهای آدمکش شد و با دست زدن به عملیات انتحاری و انفجار در نقاط مختلف افغانستان تعدادی از انسانهای بیدفاع راهر روز به مسلخگاه مرگ می فرستند.دولت اشرف غنی این غلام حلقه بگوش امپریالیست آمریکا ناتوان و درمانده در امر حکومت بدون احساس مسئولیت در قبال امنیت و جان شهروندان افغانستانی، در مقابل طالبان و نیروهای مسلحشعاجز است.
طالبان و دار و دسته اش تنها از طرف امپریالیستها حمایت نمیشوند، بلکه جمهوری اسلامی آز آنجائیکه خود ماهیتا از نظرایدئولوژی اسلامی، مرتجع بودن و جنایتی که تا کنون در مورد زنان و نیروهای انقلابی و مترقی در ایران مرتکب شده دقیقا همسویی و اشتراکات زیادی با گروه تروریستی طالبان دارد، بهمین دلیل است ایران از زمان قدرت گرفتن دوباره طالبان در افغانستان جولانگاه نیروهای طالبان شده و با اعمال نفوذ در منطقه هر روزی جنایتی می آفریند.
زن ستیزی ، خشونت بر علیه زنان در افغانستان به اوج خود رسیده است. آمریکا و ناتو قرار است نیروهای خود را بعد از شکست مفتضحی که در این منطقه و افغانستان خورده اند، بزودی خارج نمایند. اما قبل از این برنامه در زد و بند مذاکراتی که با طالبان و نیروهای ارتجاعی اشداشته اند، در واقع آمریکا، طالبان را به نیابت خود گمارده که تا می توانند با قساوت و آدمکشی هر صدایی را با گلوله و بمب جواب دهند. این فضای بشدت ناامن و خطرناک مانعی برای فعالین جنبش زنان در افغانستان است. از سوی دیگر، کنشگران و فعالان چپ مشتت و پراکنده اند،که بتوانند متحدانه بر علیه این جنایت بشری بپا خیزند.
البته این خشونت سیستماتیک در هر جامعه ایی که حکومتهای اسلامی در قدرتند در مورد زنان یکسان عمل میکند. تا به ایران هم بر میگردد، حاکمیت ارتجاع اسلامی، با نهادینه نمودن قوانین پوسیده ضد زن، بیشترین تبعیض جنسیتی و طبقاتی را بر زنان اعمال نموده و از نظر اقتصادی – سیاسی و اجتماعی آنها را درموقعیت درجه دوم قرار داده است. فرودستی و تبعیض ونابرابری، فقدان تامین اجتماعی و سرکوب و خشونت بر زنان که ریشه در نظام سرمایه داری دارد، شرایط دشواری را برای زنان، تحت سلطه حکومتهای ارتجاعی مذهبی در ابعاد گسترده ای ایجاد نموده است.
اما با رشد جنبش زنان و فعالین چپ و سوسیالیستها و مبارزه پیگیر آنها از یک سو و از سوی دیگر موقعیتهایی که زنان از نظر سیاسی، اقتصادی و تحصیلی بدست آورده اند کمک نمودهدر مبارزه ایی هر روزه برعلیه این ارتجاع هار اسلامی آنها را در موقعیت متفاوت تر و برتری قرار دهد.
آنچه امروز تحت یک تراژدی دلخراش در افغانستان اتفاق افتاد و جان تعداد قابل چشمگیری را فقط به حکم اینکه زن هستند گرفت، مسئله تمام زنانی است که تحت ستم اند، ستمیکه جهانشمول است. امروز تمام زنان آزاده و فعال جنبش زنان، تمام مردانی که معتقدند هیچ جامعه ایی بدون رهایی زنان آزاد نخواهد شد، در افشای این جنایت و فاشیستهای مرتجع اسلامی همچون طالبان و جمهوری اسلامی نباید ساکت ببنشیند. ما زنان صدای این عزیزان قربانی هستیم، باید این توطئه های امپریالیستها را که نصفی از جامعه بشری را با سرکوب و حاکم کردن ارتجاع به بردگی کشیده اند افشاء و رسوا کنیم.
ما زنان باید زنان مبارز کوبانی را الگوی مبارزات خود در مقابل ارتجاع حاکم قرار دهیم همانطور که آنها با متوحش ترین گروه های ارتجاعی و بربر داعش در منطقه به مبارزه پرداختند. آنها با اتحاد و همبستگی و برقرارنمودن مناسبات شورایی در مقابل دشمن تا دندان مسلح به پیشرفته ترین سلاحها مقاومت و مبارزه نمودند. زنان کوبانی در کنار مردان مبارز کوبانی با مقاومت و رزمندگی، استقامت و از جان گذشتگی ارتجاع را شکست دادند و سازمانده یک جنبش عظیم توده ای شدند.
امروزه سرمایه داری و دولت های حامی آن، بهره کشی و ستم غیر قابل تصوری را بر زنان، که تنها به آزار و اذیت جنسی و جسمی و روحی محدود نبوده، روا داشته اند؛ سیستم سرمایه داری همواره ستم بر زنان و مردسالاری را به عناوین مختلف در جامعه بازتولید و تشدید می کند، پس مبارزه بر علیه ستم بر زنان، نمی تواند از مبارزه طبقاتی با سیستم سرمایه داری و بدون دست بردن به ریشه های تاریخی ستم کشی زن با آغاز طبقات و روابط و مناسبات سرمایه داری جدا باشد. برای خاتمه دادن به این جنایات برای رفع اینمهه تبعیض و ستم و نابرابری بر زنان باید متشکل شویم، باید هم صدا شویم. این فاجعه بشری را هر چه سریعتر به گوش سازمانها و نهادهایی که این جنایات را محکوم میکنند باید رساند. در پایان، این فاجعه دلخراش را به مردم افغانستان ، تمامی نیروهای مترقی و مدافع حقوق زنان و به خانواده های قربانیان این حادثه تسلیت می گوئیم.
می 2021