اعمال شئونیزم جنسی برزنان
تجاوزامپریالیستها به رهبری امپریالیزم امریکا درافغانستان به استقبال گرم خائنین ملی روبروگردید. آنها این تجاوزواشغالگری راجشن گرفته وبرایش پای کوبی نمودند و با بوق و کرنا به تبلیغ وترویج پرداختند که امپریالیستها نه بخاطراشغال کشور، بلکه بخاطر" آزادی زنان" ازچنگال "رژیم تاریک اندیش طالبان" به این سرزمین آمده اند!
نیروهای انقلابی درهمان زمان علیه این چرندیات میان تهی ایستادند وعلل اساسی این اشغالگری را بطورهمه جانبه بیان نمودند وگفتند که وضعیت زنان نه تنها در سایه رژیم دست نشانده بهتر نمیشود، بلکه بدتر هم خواهد شد. چنانچه زمان بخوبی بیانگر آنست . درمدت نه سالی که ازعمررژیم پوشالی می گذرد روز به روز وضعیت زنان بدتر شده میرود. علاوه براینکه بطورمکرر تجاوزات جنسی رشد بیسابقه خود را طی می کند، قتل های ناموسی نیز به همان میزان بالارفته است. بخصوص از زمان طرح "قانون احوالات تشخیصیه اهل تشییع" وضعیت زنان کاملا نگران کننده است. گرچه طرح و تصویب "قانون احوالات تشخیصیه اهل تشییع" ازطرف امپریالیستها و یکعده از مقامات بلند پایه دولتی ظاهرا با عکس العمل روبرو شد و از طرف حامد کرزی این شاه شجاع سوم توشیح نگردید، اما عملا در جامعه اثرات خود را گذاشته از طرف ملاها و مقامات دولتی و محلی جامه عمل پوشیده و می پوشد. زنان مانند دوره طالبان کاملا به بردگان خانگی تبدیل شده و بدون اجازه شوهر از خانه نمی توانند بیرون شوند و اگر از خانه بدون اجازه بیرون شوند مورد تهدید و حتی جزای سنگین قرار می گیرند، و برای مطیع نگهداشتن شان فورا توسط ملای محل ویاقوماندانان رژیم دست نشانده در ملع عام بی آبرو می گردند. چنانچه دو زن در ولایت غور به چنین سرنوشتی دچار شدند. این دو زن را قوماندان محل رژیم دست نشانده به همکاری ملا امام مسجد محل به جرم "فرار" ازخانه درملع عام شلاق میزند. این عملکرد وحشیانه قوماندان محل و ملا امام ضرب و شتم نشان دادن به دیگر زنان ستمدیده افغانستان است تا "پا را از گلیم خویش درازتر" نکنند و مطیع و برده مردان باشند، درغیراین صورت به جزای سنگین روبروخواهند شد. این عملکرد نمونه بارزی ازتطبیق "قانون احوالات تشخیصیه اهل تشییع" بوده ومی باشد.
گرچه یکعده اراکین بلند پایه دولتی بشمول "کمیسیون مستقل حقوق بشر" و ملاهای خائن دراین مورد عکس العمل نشان داده و این حرکت قوماندان محل را یک عمل ناروا و "خلاف شریعت" وانمود ساختند، اما شخص حامد کرزی و دار و دسته اش در این مورد سکوت اختیارنمودند.
نشان دادن چنین عکس العمل ها ازطرف اراکین دولتی فقط به منظورآرام نگهداشتن توده زنان می باشد وهیچگاهی جنبه عملی را به خود نمی گیرد. گرچه کسانیکه عکس العمل نشان دادند واین حرکت وعمل راخلاف ماده یکصد وبیست دوم ویکصد بیست سوم قانون اساسی کذائی شان خواندند، خواهان تحقیق وپیگرد قوماندان محل گردیدند. اماهیچگاهی رژیم درپی دستگیری وتعقیب قضیه نیست واین دوسیه مثل همیشه بایگانی خواهد گردید.
درماده یکصد وبیست دوم قانون اساسی کذائی شان آمده است:" هیچ قانونی نمی تواند درهیچ حالت، قضیه یا ساحه ئی را از دایره صلاحیت قوه قضائیه به نحوی که دراین فصل تحدید شده، خارج بسازد و به مقام دیگری تفویض کند." وماده یکصد وبیست وسوم حکم می کند که " با رعایت احکام این قانون اساسی ، قواعد مربوط به تشکیل، صلاحیت و اجراات محاکم و امور مربوط به قضات توسط قانون تنظیم می گردد" قانون اساسی کذائی افغانستان که توسط امپریالیستها طراحی وتصویب گردیده، صرف منافع امپریالیستها خاینین ملی را در بردارد و جهت اغوا، فریب وسرکوب زحمتکشان وبخصوص توده زنان بکارگرفته می شود. درمدت نه سالی که ازعمرننگین رژیم پوشالی میگذرد ، حتی دریک مورد هم ماده یکصد وبیست وسوم به مرحله اجراء در نیامده است و در آینده هم به مرحله اجراء درنخواهد آمد. زیرا ناقضین این قانون کذائی امپریالیستهای اشغالگر و خاینین ملی اند. طوریکه قبلا بیان داشتم که طرح و بیان این مواد قانون اساسی به منظورآرام نمودن خشم توده زحمتکش وبخصوص توده زنان بکاربرده می شود. تجاوزات جنسی وحشیانه وقتل های ناموسی که دراین مدت نه سال اتفاق افتاده مربوط به " دایره صلاحیت قوه قضائیه" بوده و یا اینکه به "مقام دیگری تفویض" گردیده است. در حالیکه "صلاحیت واجراات" این عملکردها " توسط قانون تنظیم" گردیده وبه مردان اجازه داده که به زنان همچون برده رفتار نمایند.
کسانیکه مرتکب اعمال ضد بشری (قتل های ناموسی، تجاوزات جنسی، شلاق زدن زنان درملع عام واختطاف) گردیده، هیچگاهی قبلا به محاکم قضائی مراجعه نکرده و سندی در اینباره بدست نیاورده اند، بلکه قوه قضائیه بعد از اینکه ایشان مرتکب چنین جنایتی شدند به دفاع از ایشان برخاسته و سند برائت برای شان داده است به همین منظوراست که این جنایت روز به روز ابعاد گسترده تری به خود گرفته و می گیرد. گذشته ازاین، آیا اشغالگران امپریالیست در" ساحه ئی ازصلاحیت قوه قضائیه" عمل مینماید؟ این مطلب را هر دختر و پسر مکتبی می فهمد که ابدا نه!
پس بیان این مطلب جزء چرندیات پوچ و میان تهی چیزی دیگری نمی باشد.
موضوع جالب و قابل تذکر دیگری که همزمان با شلاق زدن زنان درملع عام درولایت غوراتفاق افتاده این است که یک نفربه جرم مشاجره لفظی با ملا امام مسجد از طرف قوماندان محل محکوم به سه ماه حبس و سیصد هزار افغانی جریمه نقدی می گردد، این شخص درزندان شخصی قوماندان محل رژیم پوشالی است. نکاح دو زن این شخص ازطرف ملای مسجد و قوماندان محل به حالت تعلیق درآمده و به وی ابلاغ گردیده که اگر در ظرف سه ماه ازعملکردش پشیمان نشود و توبه نکند زنانش طلاق می گردد.
این عملکرد های خائنانه وظالمانه درشرایط کنونی چراصورت می گیرد؟ جواب آن واضح وروشن است. زیرا امپریالیستهای اشغالگر و رژیم دست نشانده همیش ازعملکرد خائینانه باند های خود فروخته و نیروهای جنایتکارحمایت نموده ومی نماید. حمایت رژیم پوشالی و قوه قضائیه به جنایتکاران جرات بیشتری داده تا دست به چنین جنایتی بزنند و تا آن اندازه پیش بروند که توده های مظلوم درمقابل هرعمل جنایتکارانه شان و ملا امامان مساجد مهر سکوت بر لب داشته و اگر بخواهند زبان بازکنند علاوه بر اینکه جزای سنگین می بینند، زنان شان نیز از ایشان با زور زیر نام "طلاق" گرفته می شود. امروز در افغانستان قوانین طالبانی و حتی بدتر از آن درمورد زنان به مرحله اجراء درآمده است، نقش عمده را در رژیم پوشالی بنیادگرایان مذهبی دارند و امپریالیستهای اشغالگر نه تنها درافغانستان، بلکه درعراق به حمایت بیدریغ بنیادگرایان مذهبی پرداخته و می پردازد.
توده های ستمدیده وبخصوص زنان ستمکش باید بدانند که سکوت در برابراشغالگران و خاینین ملی خود خیانت محسوب میشود. باید برای درهم شکستن این جو اختناق و برده صفت متحد گردید وصفوف خویش را متحدتر گردانید و به مقاومت ملی ، مردمی وانقلابی علیه اشغالگران و خاینین ملی پرداخت. زیرا یگانه راه نجات زحمتکشان بیرون راندن اشغالگران و سرنگونی رژیم دست نشانده می باشد وبس.
نویسنده : n - zan afghan ; ساعت ٤:۳٦ ب.ظ ; ۱۳۸٩/٥/۱٠